جلیل اقا محمدی _فعال فرهنگی



به نام خدا عبرت نامه.جنگ احد انقلاب اسلامی بیشتر مواقع فکر می کنم انقلاب اسلامی ایران درگیر جنگی شبیه جنگ احد شده است.یا بهتر بگویم ،جنگ احد انقلاب در سال های اخیر آغاز گردیده ؛ عده ای از نیروهای وفادار به نظام اسلامی در دل میدان مشغول مبارزه با دشمنان هستند . در آن سو قوایی نیز برای پاسداری از تنگه های گوناگون از جمله فرهنگی ، اقتصادی وقرار دارند تا حملات احتمالی دشمن را دفع کنند. ظواهر امر نشان می دهد عناصر تامینی خارج از میدان دچار یک نوع نگرش دنیایی است ،بی انکه از وضعیت نبرد آگاهی داشته باشند و عاقبت اندیشی کنند ، دچار وسوسه های ابلیس شده و نگران از دست دادن غنائم می شوند. همانطور که قوای اسلام در جنگ احد دچار توهم پیروزی گردید و سراسیمه به دنبال سهم خواهی رفتند و شد آنچه نباید می شد. بعد از رها سازی تنگه های استراتژیک میدانی دشمن از ضعف بوجود آمده استفاده کرد و تعداد زیادی از مسلمانان حاضر در میدان را قتل عام نمود. این روزها اکثر مسئولین که وظیفه خطیر پاسداری از نظام اسلامی را بر عهده دارند به جای خدمت به خلق الله لحظه به لحظه در فکر تصاحب صندلی های قدرت هستند. طوری به جامعه القاء می شود که اگر دست درازی به بیت المال مسلمین نکنید به نوعی سهم خود را از دست داده و مغلوب می شوید. گاهی این گونه مسائل را به زبان هم می آورند و به بهانه های مختلفی چون : ذخایر نظام بودن و امثالهم حقوق های غیر مشروع خود را توجیه می کنند.مصیبت زمانی به اوج می رسد که اشخاصی با چهره های موجه از چنین استدلال های غلط دفاع می کنند. و این است عاقبت دنیا طلبی !!! انسان مادی به جای اینکه به فکر رضایت پروردگار باشد بیشتر به فکر رضایت گروه ها و جناح های خاص خواهد بود .این یعنی دنیازدگی مفرط که انسان را به قعر دوزخ می کشاند. دنیازدگی انسان را ترسو ، کذاب ، و منافق به بار می آورد ؛ حضرت علی علیه السلام به خاطر دنیازدگی خواص و جهل مردم جامعه تنها و مظلوم واقع شد.شخصی مانند عمر و عاص با پشتیبانی زر و فریب افکار عمومی شخصیتی چون علی ع را به تنهایی کشاند. یکی از دلایلی که می بینیم برخی مدیران به سمت غارت بیت المال می روند ، به سمت قدرت دنیایی می روند ، شاید اینگونه می پندارند برای بقاء بایستی از حربه زر و زور استفاده کنند.اما غافل از قدرت ایمان جبهه حق هستند که روزی ابهت آنان را در هم خواهند شکست. به یاد داشته باشیم بصیرت سواد نیست بینش است. با بینش می توان در مقابل دشمنان ایستاد و از غبار فتنه ها خارج شد. به خاطر دنیای مادی مراقب باشیم امام فروشی نکنیم !! ✍محمدی همدانی

واکنش تند محمدی همدانی فعال فرهنگی به بی تدبیری مدیران اجرایی در شرایط بحرانی : دولت و مدیرانش دچار خود فریبی و دگر فریبی شده اند. در بدترین شرایط استاندار گلستان سفر به دور دنیا را به وظیفه خود ترجیح داده و به سفر خارجی می رود رئیس جمهور و برخی وزرا برای خوشگذرانی به قشم و کیش رفته و از مردم اسیب دیده غافلند. تنها هنر دولت برکناری استاندار و ایجاد حواشی پس از ان است استاندار گلستان به جای عذرخواهی استدلال صدمن ی غاز می اورد و می گوید: بیش از صد مدیر اجرایی در سفر خارج از کشور هستند این مسئولین حیا را خورده و ابرو را قی کرده اند ✍ خودفریبی و دگر فریبی خواص . یکی از عمده مشکلات که باعث لغزش و انحراف خواص از اصول اسلامی می شود ، خود فریبی است . کسانی که در مسند قدرت قرار می گیرند بنابه دلایلی که بیان ان از حوصله خوانندگان خارج است ، رفته رفته به مرحله ای می رسند که جبرا به خودفریبی روی اورده تا اعمال غلط خود را در ذهن خویش و دیگران مثبت جلوه داده تا افکار مردم را منحرف یا به تعبیری عوام فریبی کنند . اما این رفتار می تواند پیامدهایی نیز به دنبال داشته باشد .که می توان به دگر فریبی اشاره کرد انسانی که با خود صادق نباشد ، پیامد وخیم این مشکل روحی نه تنها دامن خود را خواهد گرفت، بلکه برای دیگران و جامعه هم گرفتاری هایی به دنبال می اورد. امیر مومنان حضرت علی (علیه السلام) می فرماید: هر کس با نفس خویش غش[خودفریبی]کند ، با دیگران بیشتر غش [فریب]خواهد کرد.(غررالحکم و دررالکلم، باب معرفة اامرءبعیبه، ح ٤٧٠٩) قران کریم در سوره بقره نیز می فرماید: می خواهند خدا ومومنان را فریب دهند ، در حالی که جز خودشان را فریب نمی دهند ، اما نمی فهمند . یکی دیگر از پیامدهای خودفریبی نافرمانی مدنی است . نافرمانی مدنی ، به معنای زیر پا نهادن ارمان ها و میثاق عمومی ، مدنی و ملی است؛ یعنی اینکه کسی در جامعه اسلامی زندگی کند، مدعی دین و دیانت و حتی معتقد به حکومت دینی باشد ؛ اما در عین حال علیه اساس قرارداد مدنی و تمدن دینی خود با زبان و قلم و رفتار نادرست شعار دهد. مشکل عالم اسلام این جاست که اشخاصی از درون تمدن اسلامی ، با شعارهای قرانی و اسلامی ، مصداق حق و باطل را جور دیگری نشان می دهند، در حالی که خود می دانند مصداق واقعی هر یک کدام است. دگر فریبی سابقه طولانی در تاریخ دارد که می توان به حکومت معاویه اشاره کرد: این حکومت با فریب عوام و تطمیع خواص ، جامعه اسلامی را متزل کرده و حق و باطل را چنان درهم امیختن که کمتر کسی می توانست حق را از باطل تشخیص دهد. دگرفریبی معاویه و مستشارانش با همکاری برخی متخصصان جنگ روانی و رسانه ای مردم لج اندیش و ساده لوح را به درجه ای از جهالت رساندند که مردم لعن بر ابلیس را ترک و وصی و جانشین پیامبر خاتم ص را بعد از نماز لعن می کردند. نتیجه این جنگ و تقلید کورکورانه مردم حادثه غم بار کرببلا را رغم زد و بلکه اجماع ائمه هدی ع را به غربت کشاند. امروزه اگر می بینیم با وجود مشاهدات عینی ، برخی نهادها ی خدوم مورد بی مهری قرار می گیرند و مشکلات به جای مانده از سایر مسئولین به راحتی به حساب ایشان نوشته می شود بدین معنی است که جنگ روانی دشمن به خوبی فعال و نقش دگر فریبی را بخوبی اجرا می کند. نیازی نیست به سال های دور برگردیم ، فقط به دو موضوع، خلاصه وار اشاره می شود : زله دردناک کرمانشاه و سیل ویرانگر روزهای اخیر در استان گلستان شاید بهترین گزینه باشد. از وقوع زمین لرزه کرمانشاه تا به امروز اگر منصفانه بررسی کنیم خواهیم دید چه کسانی خادم ، و چه کسانی به دنبال فرار از رفع مشکلات و ایجاد چالش و حواشی بودند! در استان گلستان نیز به همین منوال ، از شروع سیل تاکنون چه کسانی با تمام توان وارد صحنه شده و بی ادعا کمک رسانی می کنند و چه کسانی به یک شعار پوچ بسنده می کنند. حقیقت ماجرا این است که برخی مسئولین صرفا برای کسب قدرت یا پرکردن فضاهای خالی پست های مدیریتی امده اند نه برای خدمت به مردم! وقتی استاندار یک استان در بدترین شرایط ، سفربه دور دنیا را به وظیفه خویش ترجیح می دهد و سایر مسئولین برای گذران تعطیلات عید به قشم و کیش سفر می کنند ، به روشنی مشخص است که مردم برای چنین مدیرانی اهمیت ندارند!! بی اهمیت بودن مردم برای این افراد در طول این سال ها ،: با انواع گرانی ها ، اختلاس ها ، بی اخلاقی های لفظی ، وکاملا مشخص شده است . اما نکته ای که قابل هضم نیست این است که بسیاری از کسانی که خود در میان مردم هستند و فشارهای بیشماری را لمس می کنند چرا سعی در حمایت و تطهیر این نوع رفتار ها دارند؟ رفتار دوگانه برخی چهره های هنری و ورزشی نیز غیر قابل تصور است چنانکه در مواردی فریاد انسان دوستی غربی سر می دهند ، اما زمانی که مردم سرزمین شان در تب و تاب نجات از رنج ها هستند ، مصلحت اندیش شده و لال می شوند که گویی وجود خارجی ندارند. اما همین جماعت خود فریب و دگر فریب همانند سال های گذشته در تب و تاب انتخابات سراسیمه و پا برای کسب ارای مردم نقاب نفاق برچهره زده و برای چند روزی شعار مردم داری سر می دهند. این جماعت چنان حیا را خورده و ابرو را قی کرده اند که هیچ گاه به روی خود نمی اورند چه ظلمی در حق جامعه روا می دارند! در گذر زمان و نیاز با الفاظی فریبنده مردم را جذب ، و بعد از عبور از مراحل نیاز نگاهی از بالا به پایین دارند . اما در نهایت فراموش نشود همین مردم هستند که زندگی انها راتغییر می دهند. مطلب">

دست اوردی پر از گناه سفر ریاست جمهوری اسلامی ایران به کنگان در حالی صورت گرفت که مسئولین استقبال از رئیس دولت تدبیر و امید برنامه هایی پر از گناه را تدارک دیده بودند. حضور خواننده خوش صدای مبتذل خوان و مجهز به سیستم صوتی نشان می دهد برنامه ها کاملا با هماهنگی مقامات شهرستانی و استانی بوده است . در شرایطی که مردم از وضع موجود در حوزه اقتصاد بسیار در رنج هستند ، و هر روز با ارائه راهکارهایی که کرامت انسانی را زیر سوال می برد در صددند که وانمود کنند به رفاه اجتماعی احترام قائلند ، یک روزمان ساعت ها باید در صف گوشت و مرغ بگذرد ! و روز دیگر در صف های طولانی میوه شب عید! تنها دغدغه حضور بانوان در باشگاه های ورزشی ، اجرای کنسرت های بی محتوا که اخیرا دوچرخه سواری مختلط در مرکز کشور نیز به ان اضافه شده است! بانوانی که تحت تاثیر برنامه استقبال از ریاست جمهوری قرار گرفته و در جلو دیدگان هزاران نفر به رقص و پایکوبی پرداختند شاید متوجه عمق فاجعه نباشند . فاجعه ای که در اینده زندگی انها را قطعا با مشکلاتی مواجه خواهد کرد . کمتر مردی پیدا می شود که چشم بر روی این واقعیت ببندد و فراموش کند همسر اینده اش ، در میان چشم نامحرمان رقصید و فیلم ان در سراسر کشور منتشر و برای همیشه در ارشیو دشمنان اسلام بایگانی ، تا در زمان خودش دوباره از ان استفاده و بهره برداری کنند. استحاله فرهنگی را که دشمنان اسلام سالهای قبل کلید زدند ، امروز حامیان رئیس دولت حکومت اسلامی اجرایی می کنند . چنین برنامه هایی غیر از فریب و انحراف افکار عمومی هدف دیگری نمی توان برای ان تعریف کرد. اگر نباشد چنین برنامه های کاذب ، به اسم نشاط اجتماعی قطعا همین جوانان مطالبات به حقی را طلب خواهند کرد .پس بهترین راه مشغول نگاه داشتن جوانان ، با این نمایش های مضحک و درد اور است. اما انتقاد اصلی به نهادهایی مثل ستاد امر به معروف و سایر بخش ها که مسئول و متولی امور فرهنگی هستند و از بیت المال مسلمین حقوق دریافت می کنند است . یا واقعا اقتدار کافی ندارند یا موضوع محافظه کاری اجازه دخالت نمی دهد؟ در هر صورت گناهی که در این شهر در روز روشن اتفاق افتاد به عهده مسئولین یاد شده و شخص امام جمعه محترم کنگان است و بایستی در محضر الهی و شهدای غرق به خون پاسخ دهند. باید پاسخ دهند که خون به دل امام زمان ( عج ) کردند و انها سکوت را ترجیح دادند. ✍محمدی همدانی

انا لله و انا الیه راجعون

 

خبر در گذشت عالم جلیل القدر حضرت ایت الله آشیخ جلال الدین گنبدی همدانی. باعث تاثر و تاسف گردید. ایت الله گنبدی یکی از علمای بزرگ عالم تشییع ، از شاگردان حضرت امام خمینی ره و ایت الله طباطبایی رحمت الله علیه ، و از برجستگان حوزه در طول عمر شریف و با برکت خویش مشعلی هدایتگر و راهنمایی صدیق ، که علم و عمل را در هم امیخته بود برای شاگردان و اهالی محترم شهرستان ملایر و روستای گنبد الگوی اخلاق و ساده زیستی به حساب می امد. درس اخلاق ایشان زبانزد خاص و عام و زندگی بی الایش و بی ریایش نشان از اخلاص و بندگی داشت. ایت الله معظم شیخ جلال الدین گنبدی ، با وجود هزاران عاشق و شیفته ، در منزلی کوچک و در جوار خانه خدا زندگی ساده و علوی را برگزید تا نشان دهد دنیا برای اهل معرفت فانی و حقیر است و غیر از عشق بازی با معبود شیرینی در ان دیده نمی شود. با توجه با اینکه سجایای اخلاقی و علمی این عالم ربانی را با هزاران متن نمی توان بیان کرد و بیان عظمت ایشان از توان امثال حقیر خارج است . با کسب اجازه از محضر مبارک خانواده معظم و بزرگان شهر ملایر و مردم مومن روستای گنبد ، وظیفه خود می دانم عروج ملکوتی این عالم فرزانه ، که مصادف شد با شب رحلت پیامبر رحمت محمد مصطفی (ص) و شهادت امام حسن مجتبی (ع) ، خدمت خانواده و بازماندگان ان فقید سعید ، شاگردان و مردم مومن ملایر ، همدان و روستای گنبد. تسلیت عرض نمایم . با قلبی پر از اندوه ، عاجزانه ازدرگاه خداوند سبحان رحمت و مغفرت برای ان عزیز و صبر و بردباری برای بازماندگان خواهانم. روحش شاد. جلیل اقامحمدی همدانی


به نام خدا به مناسبت شهادت مظلومانه شهید مدافع وطن #فرشید_چیت_بند مدیر کانال شهدای ناجا از مظلومیت شهدای این نیرو سخن گفته و به فعالان فضای مجازی توصیه می کند نسبت به این جان برکفان عاشورایی با نشر معارف شهدا ادای دین کنند. این موضوع بهانه ای شد دقایقی به این عزیزان اختصاص و مظلومیت شان را از زوایای مختلف مورد بررسی قرار دهیم. می توان گفت ، در وهله نخست نیروهای مقتدر و مومن نیروی انتظامی به دلایل گوناگون مظلوم واقع شده اند. یکی از ابزارهای قدرتمند حال حاضر برای تبیین اهداف و ارزشهای این نیرو ، نهادهای فرهنگی بویژه سینما و تلوزیون است . نفوذ در بدنه این سیستم زمینه ای را برای یک قشر خاص فراهم کرده تا با استفاده از ظرفیت های ، امنیتی و تجهیزاتی ناجا ، دقیقا عکس وظیفه را منعکس کنند. برخی از کارگردانان و نویسندگان حوزه هنری ، دچار عارضه خطرناکی به نام استعمار فکری شده و به جای پرداختن به اصل موضوع و معرفی خدمات و زحمات انان به افکار جامعه ، درست در نقطه مقابل با ساخت انواع فیلم های ضد ارزشی و بیان دیالوگ های ضد اخلاقی از جانب پلیس ، چهره ای خشن برای این عنصر انقلابی به نمایش می گذارند . در ان سو افرادی با انواع خلاف های امنیتی و بزه های اجتماعی ، به عنوان قهرمان داستان تخیلی معرفی می شوند. فیلم ، متری شش و نیم یا ژن خوک ، از ان دست برنامه هایی هستند که با فریب احساسات مردم مهره های الوده را ارزش گذاری نموده و مدافعان واقعی وطن و اسلام را به چالش می کشند. مجرمین با رنگ و لعاب زیبا اراسته می شوند و همانند فیلم های هندی گاهی لبخند ، گاهی اشک و گاهی نقش ناجیان مظلومین را بازی می کنند و انگاه که فیلم به اوج لذت رسید ، باشلیک پلیس لبخند تماشگر در چهره او خشک می شود. نتیجه این تهاجم فکری و فرهنگی این می شود که ناجیان واقعی و مجاهدان فی سبیل الله در پشت پرده غبار گرفته از خیانت گم و زحماتشان نادیده گرفته می شود. جهل اجتماعی نیز به این سناریو ظالمانه کمک کرده تا ارزش ها کم رنگ و جای شهید و جلاد عوض شود. در واقع ، نه تنها شهدا بلکه رزمندگان مومن به نظام اسلامی در نیروی انتظامی مظلوم واقع می شوند .انگاه کثیفترین افراد و رذلترین جریان ها به خود اجازه می دهند در روز روشن با خودرو به ماموران این یگان حمله و جمعی را به شهادت برسانند همانطور که در مرزها تروریست های تکفیری ، با بی رحمی تمام فرزندان ایران اسلامی را شهید و پیکر مطهر شان را اتش می زنند. در این میان برخی افراد بی درد که تمام زندگی خود را مدیون زحمات این عزیزان هستند به جای سپاس گاهی به ماموران در حال خدمت تعرض کرده و انتظار دارند که از خطاهای انان چشم پوشی کنند. در پایان باید عرض شود که شاید رفعت و ایمان این عزیزان باعث شود با هر قشری مهربانانه برخورد نمایند اما کسانی که لباس سبز پاسداری از کیان نظام اسلامی را به تن کرده قطعا به یقین با اقتدار کامل به وظایف خود عمل خواهند کرد ، حتی اگر برای ارامش کشور جان خود را تقدیم نمایند. درود و سلام خدا بر شهدا و نیروهای جان بر کف ناجا

▪️اسوه صبر و استقامت حاجیه خانم فاطمه ربانی به لقا الله پیوست. مدیر کانون رهپویان شهدای جهان اسلام( مجمع جهانی خادمین شهدا )در گذشت ، حاجیه خانم فاطمه ربانی مادر شهید سید مصطفی حسینی را به خانواده های معظم شهدا و بازماندگان این بانوی مجاهده تسلیت گفت ., همدانی در ادامه ، خانواده های شهدا را ثروت و دارایی های معنویی انقلاب اسلامی ایران خوانده و اظهار می دارد: : خبر عروج ، والدین شهدا واقعا دل انسان را بدرد می اورد. واقعیت این است که ؛ این عزیزان ثروت و دارایهای معنویی کشور اسلامی ایران هستند. این بزرگواران تربیت کنندگان کسانی هستند که امروز به بالاترین درجه از رستگاری رسیده اند ، اما بی مهری و نامهربانی ها از طرف مسئولین باعث شده ، بدونه انکه قشر جوان و نوجوان جامعه از وجود معنویی انها بهرمند بشوند دنیا فانی را ترک و به جوار حضرت حق سفر می کنند. سرتاسر زندگی ایشان درس ، اخلاص است ،درس تربیت است درس مجاهدت و گذشت است.اما متاسفانه در زمان حیات توجهی به این امر مهم نمی شود. باید از زندگی و روحیات این عزیزان ساعت ها فیلم تهیه شود ، کتاب های بیشماری نوشته شود.روزانه نشریه های مختلف به چاپ برسد.اگر چنین می بود قطعا جامعه ده ها سال و بلکه قرن ها در برابر فتنه ها ، کمبودها و مشکلات واکسینه می شد. این عزیزان برکات جامعه بوده و هستند ، اگر موفقیت های هست به برکت وجود و دعای خیر ایشان است. ولی نفوذ و طمع قدرت و ثروت در میان مسئولین ،نه تنها اجازه نمی دهد از محضر این عزیزان استفاده کنیم بلکه در برهه های مختلف ، مثل انتخابات و،از خانواده های معظم سو استفاده نیز می شود و این خود باعث شده تا اگر کسانی هم می خواهند به دیدارشان بروند و کسب معرفت کنند ، خجالت زده و شرمگین هستند. بارها مسئولین رفتند و وعده هایی نیز دادند و بعد از اتمام کارشان همه چیز را فراموش کردند. ناگفته نماند در خواست خانواده های معظم شهدا ، هیچگاه مادی نیست یا در خواست اجتماعی بوده یا توصیه توجه بیشتر به موارد فرهنگی ، با این حال برخی مسئولین در قول هایشان صادق نبودند. همدانی در پایان به یکی از برنامه های کانون اشاره کرده و می گوید : یکی از اهداف مجمع ، ساخت کلیپ های مستند از زندگی این بزرگواران است ، که تلاش می کنیم این موضوع عملیاتی بشود. به امید خدا و مدد شهدا ، برنامه ای در دست بررسی است که داوطلبانی از بین خادمین گزینش و اموزش های اولیه را طی کرده و مستند سازی اغاز شود. روبط عمومی مجمع خادمین شهدا

بسم الله الرحمن الرحیم تقدیر مدیر و اعضا مجمع جهانی خادمین شهدا از پاسداران گمنام امام زمان (عج) :: پایگاه خبری مجمع جهانی خادمین شهدا http://shahidd110.blog.ir/1398/07/22

وَأَعِدُّوا لَهُم مَّا اسْتَطَعْتُم مِّن قُوَّةٍ . پاسداران گمنام آقا امام عصر (عج) ، بار دیگر کام ملت شریف ایران اسلامی را شیرین نموده و سیستم های اطلاعاتی مدرن کشورهای مدعی را به باد سخره گرفتند. عملیات ویژه سربازان گمنام آقا امام زمان (عج) در سازمان اطلاعات سپاه پاسداران ، چنان دقیق و سهمگین بود که تمامی شبکه های اطلاعاتی و رسانه ای معاند در شوک فرو رفته اند. روح الله زم ، با اینکه در حد و اندازه ای نیست که بخواهیم او را دشمن قدار به حساب آوریم ، اما این حرکت انقلابی فرزندان حیدر کرار هشداری است به کسانی که متوهمانه در سایه امنیتی فرسوده ترین سیستم ها پناه گرفته و زبان به هتاکی و بی ادبی می گشایند. سپاه پاسداران ، نشان داد که می تواند هر عنصر خائنی را در هر جایی از کره زمین تحت هر شرایط حمایتی ، به سرعت رصد و در تور اطلاعاتی خود گرفتار نماید. چه زیبا گفت فرمانده مجاهدان یمنی، زمانی که همه تجهیزات و تشکیلات با توست و شکست می خوری بدان که خداوند قادر و توانا در مقابل توست. ایمان به خدا سلاحی است که نیروهای مومن و مخلص به آن مسلح بوده تا با تکیه بر آن تمام نقشه های دشمنان را نقش بر آب کنند . اگر می بینیم پاسداران حافظ ارزشهای اسلامی ، در همه زمینه ها چون خورشید می درخشند ، صرفا وجود تجهیزات و علوم زمینی نیست بلکه در وهله نخست دعای خیر امام عصر(عج)، نایب بر حق ایشان ، خانواده های معظم شهدا و مردم قدرشناس ایران اسلامی و آزادی خواهان جهان است. بدین جهت از طرف خود ، خادمین و خانواده های معزز شهدا این پیروزی بزرگ را خدمت رهبر معظم انقلاب اسلامی ، و آحاد ملت عزیز ایران تبریک عرض نموده و از تلاش های شبانه روزی فرزندان امام ای حفظ الله در سپاه پاسداران تشکر و قدر دانی می نماییم. دعای خیر ملت بزرگ ایران ، به ویژه خانواده های معظم شهدا بدرقه راهتان باد. مدیر کانون رهپویان شهدای جهان اسلام (مجمع جهانی خادمین شهدا ) ✍محمدی همدانی ‎


هنرور متین ستوده بگوشی!!. در حاشیه اکران فیلم مسخره "باز ! " کلیپی از شما با پوششی واقعا مسخره تهیه و در شبکه های اجتماعی منتشر گردید! راهی که شما و سایر همفکرانتان در پیش گرفته اید ، قطعا به سقوط و هلاکت منتهی خواهد شد . بودند هنرمندانی توانا که به دلیل همین بی اخلاقی به گردبادهای خشن سپرده و گوشت از استخوان هایشان جدا ساختند . حرکات امروز شما پیشتر در تمدنی به نام غرب ازموده گردیده و مردمانش جز نکبت و خواری از ان ندیده اند! این فرهنگی که به امثال شما خط می دهد سال هاست منقضی و فاسد شده است کسی که اسیر حماقت شده و خود را تسلیم هوا و هوس کند غیر از بیماری افسردگی ، نگرانی و اضطراب چیز دیگری عایدش نشده و در برزخ خوشبختی و بدبختی گرفتار می آید . تاریخ کشورهایی که مراد شما دردل آنها جای گرفته را یک بارعاقلانه مطالعه کنید، خواهید دید آنهایی که همانند شما طوق استعمار فکری بر گردنشان انداخته شد چگونه از دنیای هنر متوهمانه کنار و به استعمال مواد مخدر، بی بندوباری اخلاقی، بیماری روحی و در نهایت به مزدوری و سپس به هلاکت سوق داده شدند. شما از اصالت برای عوام سخن می کنید اما در عمل حیثیت نه یک قوم با غیرتی چون لر بلکه یک کشور و فرهنگ یک تمدن ناب الهی را به باد سخره گرفته و با پوششی شرم آور در میان مردم ظاهر ، و به این عمل قبیح افتخار می کنید . بنا به دستور حضرت رسول خاتم (ص) ما مردان شما و خودتان را لعنت می کنیم که لعنت خدا و اولیاء خدا بر شما و همفکرانتان باد ،رسول خدا فرمود: در اخر امت من مردانی پیدا می شوند که زن هایشان همچون مردان بر زین سوارمی شوند. زن هایشان در عین لباس پوشیدن و عور هستند و بر سرشان چیزی همانند کوهان اشتران لاغر است . آنها بوی بهشت نمی شنوند، آنها را لعنت کنید که از رحمت خدا بدورند! منبع : (روزگار رهایی یو الخلاص ج ٢ ، ص، ٧٥٣). شمایی که به ارزش های اسلامی پایبند نیستید چرا برای کسب مال و مقام به نفاق دست می زنید ؟ در نقش های ارزشی و پوشش های اصیل ایفای نقش می کنید اما به آن معتقد نیستید! واقعا می دانید چه موجودات بی ارزش و پوچی برای جامعه اسلامی هستید !؟ به آنچه می گویید عمل نمی کنید ، به خاطر دنیای مادی شرف و غیرت خود را به حراج می گذارید ، آن وقت انتظار دارید جامعه شما را الگو قرار دهد!؟ گناه چهره انسان را زشت می کند که اگر مردم جامعه با چشم ایمان به امثال شما نظر کنند باید به خدا پناه ببرند از صورت های کریه تان! در پایان این را نیز عرض کنم ، به دیواری تکیه زدید که از بن سست و بی پایه است. در مواقع نیاز بر سرتان آوار خواهد شد . زندگی امثال محمد حسینی و سایر سلبریتی های فراری بهترین گواه بر این ادعاست . اگر در خانه کس است ، یک حرف بس است

متین ستوده هستند

در حاشیه اکران فیلم مسخره‌باز! مسئولین ستاد امر به معروف و نهی از منکر ، که از بیت المال مسلمین بودجه دریافت می کند ، یا حداقل اینکه زندگی روزمره خود را با حقوق این ستاد می گذرانند اگر از وظیفه شرعی چشم پوشی کنیم .! ایا به اندازه حقوق دریافتی کار می کنند؟ اگر اینگونه باشد که خود این بزرگواران شایسته نهی از منکر هستند. در خوشبینانه ترین حالات می توان گفت اگر مواردی چون ، محافظه کاری و نباشد ترس از دست دادن موقعیت های شغلی باعث این سکوت شرم اور شده است. واقعا چه موضوعی باعث شده ،سلبریتی های لجن فکر اینگونه به قوانین اللهی دهن کجی کنند و واکنشی از کسی دیده نشود. این همه بی حرمتی و بی بندو باری از این قشر و این اندازه انفعال از مسئولین ذی ربط نشانه چیست ؟ اگر نمی توانید و عرضه کار ندارید حداقل از این فضا خارج شوید تا مردم با این جماعت تسویه حساب کنند. خداوند اتاق هایتان را وسیع و میزهایتان را بزرگ گرداند!! خواه به وظیفه شرعی و کاری عمل کنید ،خواه صبح امده و ظهر تشریف ببرید و سر ماه حقوق دریافت نمایید.خواه حلال باشد ، خواه . اصلا هم مهم نیست امام حسین ( ع) برای فریضه واجب امر به معروف و نهی از منکر شهید شدند. مهم نیست برای حفظ انقلاب اسلامی خون پاک هزاران شهید بر زمین ریخته است ! سرتان سلامت . مبادا با تذکرات شما مدیران جریان لیبرال غرب پرست ازرده خاطر شوند . و مشتی سلبریتی بی فرهنگ بی سواد و عیاش از شما بد بگویند ! #سرتان_سلامت .


نبرد رسانه ای

امروز دشمن با بهره گیری مناسب از تکنولوژی مدرنی به نام فضای سایبری ، به حملات خود در جنگ روانی و فرهنگی علیه ملت و نظام اسلامی ایران شدت بخشیده است. با توجه به اینکه همه ما در صحنه نبرد حضور داریم ، پس نمیتوانیم نفوذ دشمن بر افکار نسل جوان و نوجوان را انکار کنیم ، که اگرانکاری صورت بگیرد از جهالت ماست . رهبر فرزانه انقلاب اسلامی حضرت امام ای مدظله العالی چند سال پیش فضای مجازی را قتلگاه جوانان معرفی و به نیروهای انقلابی تکلیف فرمودند تا وارد مقابله شده و دشمن را از این فضا بتارانند. با گذشت چند سال از دستور ایشان ، در عمل نتوانسته ایم آن طور که باید در میدان ظاهر شویم! شاید دلیل آن هم در مواری که عرض می کنم باشد: ١_ عدم فعالیت به صورت تشکیلاتی . ٢ _ نبود برنامه های مدون کارشناسی شده . ٣_ عدم تقسیم کار در حوزه های مختلف بین مدیران به عنوان فرماندهان این نبرد. ٤_نبود مرکزی برای تربیت نیروی های خلاق جهت مقابله . ٥_ عدم حمایت نهادهای متولی ،که متاسفانه هنوز بعضا به این فضا نگاه جدی و مسئولانه ندارند. این ها دلایلی ساده ، از صدها دلیل تخصصی است که اصولا به آن پرداخته نشده است . اما مشکلی که در سبک فعلی وجود دارد این است که اکثر ابرکانال و گروه ها با استفاده از نام های ارزشی و انقلابی صرفا نقش یک خبرگزاری را ایفا می کنند تا مبارزه! تنها انتشار خبر نمی تواند فضای مناسبی برای مقابله ایجاد کند ، بلکه تحلیل و تفسیر اخبار بایستی در دستور کار قرار گیرد . و دلیل اصلی عدم موفقیت نیز همین موضوع می تواند باشد که ؛ روشنگری و بصیرت افزایی به صورت حرفه ای وجود ندارد . پس بهترین راه ، تقسیم کار در حوزه های گوناگون است .تا فضا از این حالت یکنواخت خارج ، و زمینه مقابله جدی با دشمن مهیا شود. امیدواریم مدیران ابر کانال ها و گروه ها ، به جای تبلیغات جهت افزایش عضو ،به طور جدی نقش خود را ایفا کنند . من الله توفیق


⛔️

 

صادق زیباکلام بیمار روانی یا جملاتی که می خوانید اظهارات صادق زیبا کلام است که با شبکه ایران اینترنشنال مصاحبه کرده است انتخابات ریاست‌جمهوری در آمریکا، به‌عنوان عامل انفعال ترامپ در اقدام نظامی علیه ایران است.! فقط مناسبات نظامی نیست که موجب شجاعت و جسارت در تندروهای ایران شده است.! ترامپ می‌بیند که گلوی ایران را دارد از لحاظ اقتصادی می‌فشرد و ایران دارد دست و پا می‌زند.! این سخنان در حالت طبیعی نشان از بیماری روحی و روانی شخص یا جریانی است که به دلیل بی نظمی و عدم تدبیر صحیح ،موجب شکست در اهداف و انحراف از اصول ، به بن بست رسیده است . زیرا نظم و تدبر در موفقیت انسان نقش بزرگی دارد، چنانچه اگر در زندگی و همه ى امور مادی و معنوی، انسان نظم و تدبر صحیحی را بکار نگیرد از زندگی ثمر بخش و سعادتمندانه در دنیا و اخرت محروم می شود. چقدر دور از منطق و عقل است که نظم را نوعی قید و بند بدانیم و بگوییم خوشبخت کسی است که در زندگی آزاد است و هیچ گونه قید و بندی ندارد. این منطق انسانهای سهل انگار و تنبل و خود برتر بین است که برای فرار از مسئولیت های فردی و اجتماعی بدان دست می زنند. غافل از اینکه هیچ مکتب ، مرام ، حزب و گروهی نمی تواند بدون نظام و تشکیلات صحیح پیشرفتی داشته باشد و بی نظمی سند نابودی و اضمحلال آن است .عوامل تفرقه و نابسامانی که از بی نظمی سرچشمه می گیرد موجب از هم پاشیدگی است . ایراد چنین سخنانی و به تبع آن دست زدن به حرکاتی نفاق آلود که موجب ضربه به نظام اسلامی می شود ، از گروه یا جناح هایی سرچشمه می گیرد که افراد تشکیل دهنده آن ، از بی نظمی فکری و بی تدبیری در رنج اند قاعدتا برای بقای خود و گروه یا حزب جبراََ باید دست به سلسله اقداماتی بزنند تا در صورت از دست دادن محبوبیت و هویت ، پناهگاهی برای ادامه تنفس داشته باشند. از شروع به کار حزبی موسوم به اصلاحات تا کنون هیچ حرکتى که برای مردم جامعه مفید باشد دیده نشده است ، چه بسا به دلیل همان بی نظمی گروه دچار دسته بندی نیز شده است . که می شود به اصلاح طلبان فراری خارج نشین ، که با جریان های ضد انقلاب و طاغوتی هم پیمان شده اند و همچنین اصلاح طلبان داخلی افراطی که نوعاََ لیبرالیسم و سکولاریسم خط فکری آنان است به طوری که برخی مواقع قوانین الهی را نیز به سخره می گیرند اشاره کرد. در این میان بخشی نیز تحت نفوذ این دو دسته قرار گرفته و به خاطر کسب قدرت و ثروت همگام و همراه با آنان قدم بر می دارند. این جریان بعد ازگذشت سه دهه ، نهایتا به این نتیجه رسیده اند که تنها با سرازیر کردن آب بر آسیاب دشمن ، عوام فریبی و نفاق ، تحریک غرایز جوانان جامعه به اعمالی ضد دینی و فرهنگی به نام آزادی ، ایجاد دغدغه های کاذب به جای دغدغه های ارزشی ،می شود در دایره ت باقی ماند، که این استدلال غلط نشان از به بن بست رسیدن جریانی با مدیران و تئورسین های بی نظم و بی خرد دارد. و نتیجه می شود اینکه ، بار روانی بی خردی و بی نظمی باعث بیماری روحی و روانی در مدیران ارشد شده بی آنکه بتوانند طرح های مثبت و خدا پسند اعمال کنند، مجبورند هر انچه که پسند دشمن است را همانند یک غلام حلقه به گوش انجام دهند ، این بیماری چنان تاثیری بر روح و روان آنان می گذارد که صادق زیبا کلام ، استاد به اصطلاح روشنفکر غرب پرست، قدرت و اقتدار نظام اسلامی را زیر سوال می برد ، فرماندهان مقتدر سپاه و ارتش را متهم به تندروی کرده و مردمی با این شجاعت و شهامت را ، که از بدو پیروزی انقلاب اسلامی از هیچ تلاشی فروگذار نبوده و شجاعانه در همه آزمون های سخت سربلند بیرون آمدند ، را در حال دست و پا زدن معرفی می کند. این در حالی است که دوست و دشمن در اقصی نقاط جهان به روحیه مقاومت ملت ایران اعتراف می کنند. این توهین ها قطعا بی پاسخ نخواهد ماند و به فضل خدا در فرصتی مناسب جواب این قشر درمانده و از نفس افتاده را خواهیم داد. از خداوند رحمان و رحیم شفای ایشان را خواهانیم . اللهم الصابرین جلیل محمدی همدانی_١٣٩٨/٧/٢


قیام علیه فساد. وقتی تاریخ را ورق می زنیم می بینیم در برهه های گوناگون افرادی مخلص ، با تقوا و شجاع، علم قیام برافراشته و مبارزه می کنند با پلیدی ها و زشتی هایی که موجب تضعیف اسلام و پایمال شدن حقوق مردم یک اجتماع می شود. تمدن اسلامی به دلیل دارا بودن قوانین عدالت خواهی و عدالت محوری از معدود تمدنهایی است که فساد می تواند چهره نورانی آن را در یک مقطع زمانی در افکار عمومی جهانی موقتا کدر یا مشوش نماید. در این مقطع ،مبازره با این حرکت سخیف ، یک قیام است ، قیام علیه فساد ، حال می تواند فساد مالی باشد یا فساد اخلاقی . فساد مالی خطرناکتر از سایر مفاسد است زیرا وجود همین مفسده به مرور فساد اخلاقی وغیره را به دنبال دارد . که گاهی موجب فراهم کردن زمینه ای برای از بین بردن ارزش و آرمانهای اسلام می شود که این نمونه در تاریخ اسلام بسیاردیده شده است . نمونه بارز آن سو استفاده از بیت المال و هدیه آن به عوام الناس برای فراهم کردن فاجعه دردناک کربلاست . مبارزه بی امان سید محرومان ، ایت الله رئیسی ( حفظ الله ) با فساد نه تنها قیامی است بر علیه ان بیت المال ، بلکه مانع ظهور یک توطئه خطرناک بر علیه مسلمین در اقصی نقاط جهان نیز می شود. خام خیالی است که اگر فکر کنیم این اختلاسگران کلان صرفا برای خوشگذرانی های خود و خانوده شان مرتکب این عمل می شوند که اگر تاملی بنماییم خواهیم دید رژیم غاصب اسراییل می خواهد با پول و قوای مسلمین به جنگ اسلام برود. پس نتیجه می گیریم ایت الله رئیسی پرچمدار مبارزه با مشرکان و ملحدان و خوارج است و این تاریخ است که قضاوت می کند ، بر درستی راه ایشان ، نه افرادی که خود دیواری امن برای مفسدان بوده و مواضع شیطانی می گیرند. در این راه وظیفه بر مردم نجیب و شریف ایران حکم می کند همانند سربازی جان بر کف یاری گر قیام این سید ولایتمدار باشند که قطعا هم همین طور است و بزودی به فضل خدا اجتماع ایران اسلامی که به خون هزاران شهید اغشته است از لوس وجود آنان پاک خواهد شد. من الله توفیق جلیل آقامحمدی_ فعال فرهنگی ١٣٩٨/٧/١


به نام خدا

 

 

امروز ، به فضل و عنایت باری تعالی ،خون خدا به جوشش در آمده تا فریاد آزادگی و مظلومت سر دهد . امروز زمین مهیا می شود برای ظهور منجی عالم بشریت حضرت قائم (عج) . اربعین رزمایشی است برای سرکوبی ظلم و جور و رهایی ستمدیدگان از چنگال استبداد. اربعین بزرگترین گردهمایی آزادگان جهان است . که نه دین می شناسد نه نژاد همه می آیند تا زمینه ظهور را رقم بزنند تا دنیا اماده شود برای قدوم مبارک صاحب العصر و امان . این حرکت عظیم ، دوستان را شادمان و دشمنان را هراسان ساخته و به این نتیجه رسیده اند که راه قدس از کربلا می گذرد. در این میان ، دشمنان تاب و توان از دست داده و می دانند که آخر داستان به کجا ختم می شود . دلیل این همه شبهه پراکنی و ایجاد شایعه نیز همین ترس است . اما در این میان مشاهده می شود برخی جهلا با انواع سخن های نسنجیده به اهداف دشمن کمک کرده و افکار عمومی جامعه را مشوش می کنند. اخیرا صحبت های جنجالی یکی از اعضای شورای اسلامی شهرستان اندیمشک مصداق همان بازی در زمین دشمن می شود . اقای حیدری ، عضو شورای اسلامی این شهر با اظهاراتی نابخردانه ، موکب داران میزبان زایران اربعین را متهم می سازد به ی و ریا ! که این موضوع واکنش های زیادی را در بر می گیرد. ایشان در فضای مجازی نظام را نیز متهم می کند ، به پرورش : معمم . نمازخوان ، موکب دار و مسئولی که مصالح نظام اسلامی را قربایی احساسش کند ایا صلاحیت مدیریت دارد؟ اگر ایشان با چنین افرادی که به قول خودش انی هستند در انواع لباس ها برخورد داشته است چرا به عنوان یک مسلمان ، فریضه واجب امر به معروف ونهی از منکر را سبک دانسته و دست به تحریک و تشویش اذهان عمومی می زند ، آن هم در استانه اربعین حسینی ؟! ایا رسانه های معاند که هر لحظه در کمین نشسته اند تا از ضعف های بوجود امده خوراک رسانه ای درست کرده و به تضعیف اسلام و فرهنگ عاشورایی بپردازند ، از چنین اظهار نظری بهره برداری رسانه ای نمی کنند؟ امید آن می رود مسئولین اجرایی و قضایی شهرستان و استان به بررسی موضوع پرداخته و دل های آزرده مردم نجیب ایران اسلامی را التیام بخشند. من الله توفیق


دریافت

 

باید توجه داشته باشیم در مورد ،حذف واژه شهید و نام شهدا ازسطح شهرها، نیروی های انقلابی نیز شایسته سرزنش هستند! چون در مواردی اجازه داده شده دشمن پیشی بگیرد.یکسان سازی قبور مطهر شهدا اگر برنامه هدفدار بوده حذف امروز نیز ادامه همان برنامه است .اگر ناخواسته و سهوی این کار صورت گرفته ، چرا بعد از تذکر مقام معظم رهبری ، در صدد اصلاح برنیامدند؟! اما ، سرزنش ما به عنوان فعالان فرهنگی به این دلیل لازم است که ؛ تلاش نکردیم مشکل را در زمان خودش برطرف کنیم و همین ضعف باعث شد مغرضین فرصت برداشتن قدمی فراتر بدست اورند .حال همه انرژی و توان ما صرف مشکل جدید می شود و اصلاح یکسان سازی در حواشی های ایجاد شده فراموش خواهد شد.طبیعی است در هر برهه ای ، عقب بمانیم کار مبارزه و مقابله دشوارتر شده ،نه تنها هزینه ها بالا می رود بلکه بخشی از ارزشها نیز اسیب می بیند. ایا ، وقت ان نشده ، غفلت ، سستی ، انفعال ورا کنار بزنیم و مقابله را به فرداها موکول نکنیم؟ امروز کوچه و خیابان های ایران اسلامی نیاز به نمایشگاه های شهدایی دارد . حتی نمایشگاه کوچک . #نهضت برپایی نمایشگاه های شهدایی ترویج فرهنگ جهاد و شهادت. مجمع جهانی خادمین شهدا. ✍همدانی


شهید شاهد است .دریافت

 

. حذف شدنی نیست . کسانی که امروز ، دستور می دهند یا دستور می گیرند ،تا نام شهدا را از سطح شهرها پاک کنند ،قطع به یقین شهدا را نشناخته و نمی دانند ، چگونه زیسته و چگونه به شهادت رسیدند. توصیه می کنم ، حیات دنیایی این عزیزان را حتی برای یک بار هم شده مطالعه کنید. تا شاید به راز عروجشان بر سر سفره خداوند متعال پی ببرید. اما بخش کوچکی از نحوه اسمانی شدن برخی شهدا را از زبان ، سردار سپاه اسلام ، حبیب حرم ، شهید حاج حسین همدانی برایتان نقل می کنم. شهید همدانی در خلال مصاحبه با برادر بزرگوارمان اقای بهزاد جهت تدوین کتاب مهتاب خین ، به خاطره ای اشاره و سپس چنان منقلب می شود که درخواست می کند مصاحبه به روز دیگری موکول شود. می فرماید: هر ساله ، مراسمی به عنوان نخل های بی سر در کشور برگزار می شود در حالی که رزمندگانی ایستاده بی سر شدند! در یکی از عملیات ها ی منطقه جنوب ، یکی از گردان ها قرار شد جناحی را پوشش دهد . به دلیل صاف و هموار بودن سطح زمین ، دشمن شبانه با استفاده از اب های روان منطقه را به باتلاق تبدیل می کند. زمانی که گردان به منطقه مورد نظر می رسد بخش قابل توجهی از رزمندگان اسلام تا کمر در باتلاق فرو رفته و ادامه حرکت و حتی بازگشت امکان پذیر نمی شود. این ، بهترین فرصت برای دشمن بعثی است . می فرمایند: نیروهای بعثی با انواع سلاح های سبک ونیمه سنگین رزمندگان را زیر اتش گرفته و همه انها را ایستاده به شهادت رسانند. تعداد زیادی از بهترین بندگان خدا با قامتی ایستاده عندربهم یرزقون شدند .تا بدانجا که تکیه گاهی برای جان دادن نبود. در ناجوانمردی دشمن شکی نیست ، بی شک انان فرزندان همان حرمله ، و شمر های زمانه بودند . که برای خوش خدمتی گلوی کودک شیرخواره را پاره کردند. اما سوال این است ، این مرام مردم کدام دین و آیین است ،که به خود اجازه می دهند نام چنین عزیزانی که با لب های تشنه در بیابان های گرم خوزستان ، ایستاده جان دادن را از کوچه و خیابان پاک کنند؟! هیچ کسی با قدرت و ثروت به رستگاری نرسیده ، مگر با ازادگی ، و تقوا . امام شهیدمان فرمود : اگر دین ندارید حداقل ازاده مرد باشید. اگر اعتقادی در وجود شما نیست حداقل مرد باشید. و در پایان متذکر می شوم : شهید حذف شدنی نیست ، و راه و رسم شهادت گم نخواهد شد . این فرمایش امام روح الله رحمت الله علیه است . شهید شاهد است ، می ماند تا نظاره گر باشد و شهادت دهد بر اعمال و کردار ما و شما در پیشگاه حق تعالی. یا حق . مجمع جهانی خادمین شهدا ✍محمدی همدانی ١٣٩٨/٦/٢٨


شهید معلم کلاس درس ازادگی ، مقاومت و بصیرت است. کینه و عداوت ، برخی مدیران غرب زده از شهداء به دلیل تربیت دانش اموختگان مکتب عاشورایی است . که دنیای دنیا پرستان را تیره و تار می کنند. باور کردنی نیست دغدغه لیبرال ها اجتماعی باشد! جریان دوم خرداد حواس پرتی رانندگان را بهانه و تصاویر مناظر را جایگزین تمثال مبارک شهدا کردند! قطعا ، اختصار ، نیز ادامه همان برنامه ضد ارزشی است؟! جناب شهردار! جریان شما ، جریانی است قابل ترحم !که تمام قدرتتان در نفاق و فریب و دروغ خلاصه می شود. از تاریخ که عبرت نمی گیرید! از خدا که نمی ترسید ! از خون شهدا شرم نمی کنید! حداقل مردم را مثال خودتان کم عقل مپندارید. . صدای شکستن استخوان های جریان نفاق به گوش می رسد


جوان انقلابی و ورزش. مردم جامعه اسلامی بخصوص جوانان ، بایستی نگاه ویژه ای به ورزش داشته باشند. ورزش از تفریحات سالم و سودمند است که نشاط قابل توجهی برای انسان به ارمغان می اورد ورزش ، در سلامت و بهداشت افراد موثر است چون وقتی سلامت بدن فراهم گردد ، به سلامت روح نیز کمک می کند.و بدیهی است نیک بختی هر کس ، با سلامت روح و بدن او ارتباط مستقیم دارد و اهمیت ورزش به این است که بدن را نیرومند می سازد و روح را اراده می بخشد . ناگفته پیداست که جوانانی می توانند در میدان های مبارزه و دفاع ، مردانه ایستادگی و نبرد کنند که علاوه بر ایمان و هدف ،بدنی نیرومند داشته باشند . مردان ضعیف و ناتوان نه تنها در میدان نبرد کارایی لازم را ندارند ، بلکه در میدان مبارزه ی زندگی هم شکست می خورند .البته باید به ورزش هایی پرداخت شود که با اصول اخلاقی ، دینی و انسانی ناسازگار نباشد. یکی از این ورزش ها تیر اندازی است. تیراندازی برای مسلمانان ضرورت دارد تا در مبارزه ى با دشمن و دفاع از حریم قران ، اسلام ، ولایت و انسانیت امادگی داشته باشند. پیغمبر اسلام ( ص) در ذیل آیه " واعدوالهم مااستطعتم من قوة ( یعنی انچه می توانید برای مبارزه با دشمنان نیرو فراهم کنید) تیراندازی را از نیروها محسوب فرموده است ( وسایل ج ١٣ ص ٣٤٨) پیامبر اسلام می فرماید : به فرزندانتان ، تیر اندازی ، اسب سواری، و شنا بیاموزید، پس لازم است جوانان ونوجوانان مومن و انقلابی با ورزش روح و جسم خود را سالم و سلامت نگه دارند . که عقل سالم در بدن سالم است. والسلام .

کاش به جای پرداختن به حواشی ایجاد شده توسط سلبریتی ها ، جریان جبهه انقلاب ، چهره واقعی این قشر کریه الچهره را برای جامعه مشخص می کرد. راه مبارزه رسانه ای تماما واکنش نیست . بلکه باید همه مسایل پشت پرده افشا شود. از جمله : خط و مشی این افراد کجا وتوسط چه جریانی نگارش می شود؟ حامی مالی ، رسانه ای و حصار مصونیت انها کجاست؟ از جامعه بخواهیم چهره باطنی این اشباه الرجال را با چشم دل و ایمان بنگرند . ان وقت خواهیم دید لامذهبی ، لا قیدی ، ،بی اخلاقی چه بلایی سرشان اورده که نمک خورده و نمکدان می شکنند. به والله ، به والله ، اگر خون پاک مدافعان حرم ،و جانثاری مدافعان وطن نبود ، این قشر ، فی الحال به عنوان برده در بازار جهانی دست به دست معامله می شدند. خون شهدا دامن شان را خواهد گرفت ، انطور که دامن صدها سلبریتی ، دوران پهلوی را گرفت. ای پست ترین ، پست ها! از اه فرزندان شهدا بترسید و بترسید بترسید!! نفرین خدا بر شما که روی اشقیا را رو سفید کردید.


تشیع انگلیسی و رسانه های معاندی چون کلمه سر در یک آخور دارند! همکاری انها چنان مشهود است که نیازی به هیچ توضیح و تشریحی نیست. فرقه پلید شیرازی ها ، در طول سال مرتبا و مکررا با اجرای برنامه های تفرقه انگیز ، و انجام اعمال خلاف شرع و قانون ، خوراک رسانه ای ایجاد ، و شبکه های وهابی مثل کلمه ، ارزش ها و ارمان های عاشورایی را زیر سوال می برند. ایا تا کنون کسی یا کسانی دیده یا شنیده اند، که این شبکه ها از تشیع انگلیسی یا همان شیرازی سخن بگوید؟ قمه زنی ، و اعمالی از این دست در حکومت اسلامی ایران ممنوع و جرم است . رهبر معظم انقلاب هم این نوع عزاداری را حرام می داند. ایا توان دارند واضح بگویند از کدام شیعه حرف می زنند؟ امام حسین ( ع ) : اگر دین ندارید ازاده مرد باشید. همدانی


بنده به شخصه ، از عالم گرانقدر ، استاد معظم ، حاج اقا پناهیان عذر خواهی می کنم. واقعیت این است که انفعال امثال حقیرباعث شده ، شخصیت بزرگواری چون ایشان به مشکلات واکنش نشان دهد. در حالی که ،ما بایستی کاستی ها را گوشزد کنیم .که شخص حقیر و هتاکی مثل فلاحت پیشه به خود اجازدهد به استادمان اهانت کند. اقای فلاحت پیشه! در شان ایشان نیست ، جواب چون تویی را بدهد چون نجابت ، دیانت و بزرگی ایشان اجازه چنین کاری نمی دهد. اما جواب را از بنده بشنو! پاکتی که به ت معظم منبری داده می شود. اجر و مزد نیست ، بلکه تبرکا هدیه ای است از مجلس اقای شهیدمان. در ضمن پاکت های میلیونی بیشتر در مورد همفکرانتان صادق است . دنیای مادی چه بلایی بر سرتان اورده که اینگونه گستاخانه وبی پروا به بزرگان دین اهانت می کنید ؟! بهتر است از نجابت بزرگان ما سو استفاده نکنید ، که بی ادبی شما بی پاسخ نخواهد ماند. عذر خواهی کنید. ✍همدانی




 

اخبار فرهنگی گزارش : شاهد خبر به گزارش پایگاه خبری مجمع جهانی خادمین شهدا، کتاب به چاپ می رسد. مدیر این مجمع با تشریح این خبر افزود: کتاب بهترین عموی دنیا ، که برای رده سنی کودکان و نوجوانان به نگارش در امده است ، بخشی از رشادت های حضرت ابوالفضل علیه السلام و نهایتا شهادت ایشان را روایت می کند. همدانی اظهار داشت : این کتاب به همت همکاران گرامی سرکار خانم قاسمی کیا و برادر رجبی ، در ١٠ صفحه ، به صورت متن داستانی و تصویری به رشته تحریر در امده است که بزودی روانه بازار می شود.



صوت _استعمار فکری _ رادیو شاهد _ همدانی

تبیین گام دوم انقلاب اسلامی _ سبک زندگی _ قسمت اول بسم الله الرحمن الرحیم #تبیین_گام_دوم_انقلاب_اسلامی ( سبک زندگی ) __١ از اغاز قرن بیستم تا به امروز ، طبق مشاهدات و مستندات ، بشریت در تکنولوژی پیشرفت های قابل توجهی داشته است. به این ترتیب هر روز منتظر اختراع جدید و مدرنی از ابزار الات صنعتی هستیم تا به کمک بشر بیایند و انسان ها را از انواع کارهای سخت و حتی معمولی نجات دهند. در کنار این قبیل تجهیزات ، وسایلی نیز به خدمت انسانهادر امده اند تا لحظات اضافی را با سرگرمی های متفاوت پر کنند، پس این همه تلاش از طرف دانشمندان و نخبگان صرفا برای ارامش ادمی است . حال باید بررسی کنیم ایا انسانهای دارای تکنولوژی مدرن، نسبت به گذشتگان چه میزان به ارامش جسمی و روحی رسیده اند. طبق اسنادی که از برخی مجلات و کتب بدست امد ؛ از قرن بیستم تا کنون قریب ٢ میلیارد نفر دست به خودکشی زده اند و جوانان بیشترین امار را به خود اختصاص داده اند. مصرف داروی های ارام بخش و خواب اور ، در جهان اماری تکان دهنده دارد. بر اساس امار تلفات نظامی امریکا در میدان های جنگ جهانی دوم سیصد هزار نظامی بود ،ولی در همان مدت دو میلیون امریکایی بر اثر بیماری قلبی تلف شدند که نیمی از این رقم به سبب نگرانی بوده است. جهان متمدن و انسان قرن فضا نیز با بیماری نگرانی دست به گریبانست.این بلای نوین و بیماری قرن ، دامنگیر بسیاری از ادمها شده و همه را به نابودی تهدید می کند. توسعه ی نگرانی و دلهره که ره اورد زندگی خشک ماشینی و معلول تمدن مادی غرب است ، انچنان صاحبنظران را بیمناک ساخته است که ان را بزرگترین بیماری قرن نام نهاده اند نگرانی یا ( ام الامراض) سرچشمه ی تمام یا اغلب بیماری های روحی و جسمی می باشد . سوهاضمه، زخم معده، زخم عثنی عشر، سرطان ، ناراحتی های قلبی ، بی خوابی ، سردرد ، ورم و درد مفاصل رماتیسم و حتی برخی از دانشمندان ، درد دندان و کرم خوردگی ان و یک سوم از امراض جلدی، ناشی از نگرانی و دل واپسی و هیجانات روحی می دانند. هر چند نگرانی در شرایطی هم لازمه زندگی است چون در زندگی پدیده های برابر و متضاد وجود داشته و دارد ، مثل نیش و نوش ، زشت و زیبا ، روشنایی و تاریکی و. پس ااضطراب و نگرانی تا حدی لازمه زندگی بشر است و فقدان ان به اصطلاح بی خیالی محض و بی غم بودن ، از نظر روانشناسی نوعی بیماری روانی بشمار می اید. اما در این عصر ،موجبات نگرانی و دلهره در زندگی ، زیادتر از هر دوره و زمان دیگر به چشم می خورد . وحشت و اضطراب از اینده مجهول و تاریک ، دلهره از موفقیت در تحصیل و عدم ان ، از شغل و پیشه و نحوه ی کار ، انتخاب همسر و زندگی مشترک و نحوه ی سلوک و زندگی خانوادگی ، وضع تحصیل و تربیت فرزندان و غیر ان . با اینکه در این عصر دلهره در ذاتش نهفته است خواه ناخواه ، مبارزه با نیش ها ، زشتیها و تاریکی های زندگی از طریق صحیح و راه اصولی باید صورت گیرد تا زندگی سالم و سعادتمندانه هر فرد تضمین گردد.و ما باید این راه اساسی و نحوه غلبه و تسلط بر نگرانیها را بیاموزیم و انها را مهار کنیم و از روشنایی و زیبایی بهرمند گردیم. در این قرن مدرنیته ، این فرهنگ پوچ غرب است که باید تغییر ماهیت دهد تا مردمانش به ارامش برسند. امام هفتم شیعیان ع به هشام می فرماید، لقمان حکیم به فزندش گفت: دنیا دریای ژرفی است که انسان های زیادی در ان غرق شده اند، تقوا و پرهیزکاری کشتی توست ان کشتی که پر از ایمان است . بادبانهای ان ، توکل برخدا ، نگهبان و پاسدارش عقل و فکر ، راهنما و ناخدایش علم و تدبیر و سکان ان بردباری و تحمل است . که در برابر توفان و امواج سهمگین دریای زندگی خرد نمی گردد.(اصول کافی ج ١ ص ١٦) راستی هم جز با چنین نیرویی نمی توان از ژرفای دریای پرتلاطم و پر خوف زندگی گذشت و از غرقاب نجات یافت. بدونه ایمان ، تحمل و بردباری اراده محکم و توکل به قدرت و لطف پروردگار جهان در مبارزه با زندگی ، نمی توان پیروز بود. نگرانی بلای عالمگیر _ که روزانه هزاران نفر بر اثر ان دست به خودکشی می زنند ، نشان ورشکستگی تمدن مادی غرب و نمودار فقر اخلاقی و فضیلت در اجتماع امروز است .عقربه ای است نمودار نارسایی علوم و دانش مادی در پاسخگویی به نیازمندیهای بشر و بازگو کننده ی عجز و ناتوانی قوانین بشری در حل مشکلات و اداره ی اجتماعات و رهبری انسانها. وگرنه چرا با پیشرفت علوم و تکنیک و فراهم شدن همه گونه وسایل رفاه و اسایش برای بشر و کامجویی و بهره گیری از همه پدیده ها ، به جای انکه انسانها را شادکامتر و سعادتمندتر کند ، فرسوده تر و بیمارتر کرده است.اسایش و ارامش سلب شده و جا به اضطراب و نگرانی داده است ، که گاهی این نگرانی ها با بن بست مواجه گشته و جنایاتی هولناک ، نظیر چند روزاخیر تهران و کازرون می افریند. اینجاست که که نسل نگران و سرگشته به دنبال گمشده می گردد. و چون انرا که تنها در سایه ایمان است نمی یابد، به الکل و افیون و قرص های مسکن پناه می برد یا سر انجام به دامن خودکشی یا دگر کشی پناهنده می شود. چرا چنین شد؟؟ جواب روشن است علوم مادی تنها به جنبه ی جسمی و نیازهای مادی انسان توجه کرده ولی بخش عمده عرصه وجود انسان یعنی روح و نیازهای روانی و معنویی توجه نکرده و ان را نا دیده گرفته است . در نتیجه این همه اشفتگی ها و نگرانی ها و نابسامانی ها پدید اورده است. ادامه دارد

جریان شناسی
_ توطئه های نرم قسمت چهارم_ انقلاب مخملی پروژه قرقیزستانیزه کردن انتخابات هفتمین دوره مجلس شورای اسلامی درسال ١٣٨٣ با هدف ایجاد گسست در ساختار ی و برهم زدن انسجام اجتماعی اغاز شد. این پروژه با استعفای برخی از نمایندگان رد صلاحیت شده مجلس ششم و برخی دیگر از مدیران دولتی شروع شد؛ می توان گفت تحصن نمایندگان مجلس ششم نیز ادامه همین طرح بود . بی اعتنایی جامعه به تجدیدنظر طلبان و ناگاهی افراطیون از ظرفیت اجتماعی خود و از همه مهمتر قاطعیت رهبر معظم انقلاب اسلامی ، این پروژه را نیز با شکست مواجه کرد.ساماندهی انقلاب مخملی در ایران به وسیله بنیاد سوروس با واسطه افرادی در داخل کشور بوده است. بر اساس اعترافات افراد وابسته ، این بنیاد با حمایت از برنامه های خاورمیانه ای مرکز امریکایی " ولسون ، به دنبال ایجاد یک شبکه غیر رسمی در ایران جهت عملی نمودن اهداف براندازی نرم بوده است. در این راستا کیان تاج بخش ( مدیر و نماینده بنیاد سوروس در ایران) سعی داشته با راه اندازی کارگاه های مطالعاتی متشکل از جوانان و دانشجویان و تدریس اصول و مبانی شبکه سازی اجتماعی زیر ساخت های براندازی نرم در ایران را فراهم اورد.با اغاز شکل گیری فضای انتخابات دهم ریاست جمهوری اصلاح طلبان هواخواه لیبرالیسم و سکولاریسم با پشتیبانی دشمنان نظام اسلامی پروژه دیگری از سلسله پروژه های انقلاب رنگی در ایام انتخابات را طراحی و اجرا نمودند .این پروژه که گرجستانیزه نمودن و او کرانیزه کردن انتخابات بود، از مدت ها پیش از انتخابات در دستور کار قرار گرفته بود. پروژه جدید در سه فاز طراحی شده بود: ١_ جنینی ٢_ مقدماتی ٣_ تکمیلی فاز جنینی در درون خود سه مرحله را شامل می شود که هدف از اجرای ان زمینه سازی برای دو قطبی کردن جامعه به افراط و اعتدال بوده است . مراحل سه گانه این فاز عبارت است از : ١_ ایجاد کارشکنی در عرصه های مختلف برای ناکارامد جلوه دادن مسئولان معتقد به گفتمان انقلاب . ٢_ اعلام خطر و بحرانی خواندن اوضاع کشور و غیر عادی جلوه دادن ان. ٣_ تلاش برای بی اعتماد کردن مردم و ناامید ساختن ایشان از اوضاع فعلی و گره زدن امید مردم به جریان مخالف نظام و مدعی نجات ادامه دارد. پ_ن: با این تفاسیر ایا برای افراد جاهل مسلک بهانه ای برای تقلب در انتخابات باقی می ماند که از اشخاصی چون میر حسین و کربی که در راس فتنه قرار گرفته بودند حمایت کرده و خواهان ازادی انان از حصر خانگی باشند؟ ایا حقیقتا حکم حصر برای این خیانت بزرگ کافی بود یا نظام اسلامی براساس اموزه های دینی رفتاری مهربانانه قائل شد؟ در کجای دنیا و کدام کشوری چنین خیانت هایی را اینگونه پاسخ می دهند حتی کشورهایی که ادعای حقوق بشرشان گوش دنیا را کر کرده ، به حصر خانگی راضی می شدند؟؟ کاش برخی به جای تقلیدکورکورانه از شبکه های معاند ، ساعتی به موضوعات و مشکلات رخ داده تفکر و یا با چشمی باز و دور از احساس به بررسی کامل مشکلات می پرداختند ، تا بعد گذشت قریب به یک دهه همچنان تسلیم فریب زالو صفتان داخلی و خارجی نمی شدند. ✍همدانی

به نام خدا جریان شناسی_ توطئه های نرم قسمت دوم __انقلاب مخملی انقلاب مخملی چیست؟ انقلاب های مخملی یا انقلاب های رنگی یا گلی از شیوه های برانداز نرم است که نوعی سرنگون کردن حاکمیت و جابجایی قدرت بشمار می اید و از شیوه مبارزه منفی و نافرمانی مدنی بهره می گیرد. غرض اصلی از طراحی و پیاده سازی انقلاب های مخملی ، براندازی حکومت هایی است که استکبار جهانی انها را مانع بسط و گسترش سلطه خود می دانند.این نوع انقلاب در چکسلواکی ، صربستان ، گرجستان ، اکران و قرقیزستان پیاده ، و باعث سرنگونی دولت هایشان شد. اما اهدافی که استکبار از انقلاب های رنگی دنبال می کنند: ١_تسلط بر مناطقی که از جهت ی و راهبردی اهمیت ویژه دارند. ٢_ کنترل مسیر انتقال انرژی و جلوگیری از تسلیحاتی شدن ان. ٣_ حذف یا مهار نظام هایی که مانع گسترش سلطه انان می شود. ٤_ ممانعت از ایجاد اتحادهای نظامی و امنیتی در اسیا و خاورمیانه و اسیای مرکزی. ٥_ همسو کردن کشورهای مورد نظر با ت های انان. ٦_ فرصت سازی اقتصادی برای استکبار ٧_ مهار بیداری اسلامی و این موارد بخش هایی از اهداف انان است ، با توجه به نکات ذکرشده ایا همچنان برخی سبک مغزان باید باور کنند که امریکا نگران حقوق بشر در ایران است؟ ایا صرف این همه هزینه صرفا برای نجات مردم است؟ و هزاران چرا های دیگر از این دست. حال می پردازیم به انقلاب رنگی در ایران . ایجاد انقلاب رنگی در کشور ما بخشی از پازل راهبردی امریکا برای تغییر ساختار جمهوری اسلامی ایران است که تاکنون به دفعات طراحی ، اما در هر نوبت با شکست مواجه شده است .پیشینه انقلاب مخملی در ایران به سال ١٣٧٨ و حادثه کوی دانشگاه باز می گردد .در روزهای اغازین سال ٧٨ نتانیاهو نخست وزیر وقت رژیم جعلی اسراییل ، خواستار فوری پروژه انفجار از درون ساختار حکومتی ایران شد و تاکید کرد باید با ایران کاری کرد تا همان اتفاقی که در شوروی سابق صورت گرفت پیش اید. درهمین راستا یکی از تجدید نظرطلبان طی مصاحبه ای با هفته نامه راه نو تصریح کرد : انقلاب اسلامی متاثر از الگوی حکومت شوروی سابق است و سرانجام انها یکسان است!! به این موضوع توجه کنید ، یعنی غیر از تغییر حکومت مرحله بعدی تجزیه ایران در دستور کار بوده است. این یکی از اهداف اصلی دشمنان است که ایران را تجزیه و متلاشی کنند ، برخی سبک مغزان نادان که فکر می کنند در صورتی که خدای ناکرده حکومت اسلامی کنار برود و به اصطلاح روشنفکران بر این کشور حکومت می کنند و ازادی به سبک غربی فوران می کند چقدر نادان و جاهل به تمام معنا هستند. اگر چنین اتفاقی رخ دهد گروهک های پلیدی چون منافقین و داعش و امثالهم از سرهای همین جماعت کوه می سازند. همان کاری را که پسر زبیر با مردم کوفه بعد از شکست قیام مختار کرد و چه بسا جنایتی فراتر از ان که تاریخ تاکنون به خود ندیده باشد در ادامه می خوانید. تشریح حادثه کوی دانشگاه و ادامه انقلاب رنگی در ایران باما همراه باشید. ✍همدانی

بسم الله الرحمن الرحیم. جریان شناسی _ توطئه های نرم قسمت اول . قبل از ورود به بحث اصلی ، مطالبی به عنوان پیشگفتار خدمت عزیزان بیان می گردد تا درک موضوعات اصلی اسان گردد. همانطور که می دانیم ، انقلاب اسلامی در ٢٢ بهمن ١٣٥٧ به رهبری حضرت امام روح الله رحمت الله علیه و همت مردم ازاده ایران به پیروزی رسید. تاسیس نظامی مستقل به عنوان جمهوری اسلامی ، باعث نگرانی استکبار جهانی ، که در راس ان امریکای جنایت کار قرار دارد شد. زیرا استکبار جهانی نمی خواستند حکومت قدرتمندی را که بدونه وابستگی به شرق و غرب و با اتکا به مردم و اندیشه های مذهبی شکل گرفته ببینند. زیرا دشمنان این امکان را می دادند که این نظام در کل جهان تاثیرگذار شود و به یک الگوی جهانی مبدل گردد، پس توطئه هایی را برای براندازی و در مرحله بعد جلوگیری از رشد و شکوفایی این نظام مردمی به کار گرفتند . توطئه هایی که یکی پس از دیگری شکست خورد تا به امروز که انقلاب اسلامی چهل سالگی خود را اغاز کرده است .قابل ذکر است نظام اسلامی ایران با وجود همه شیطنت ها و خیانت های دشمنان داخلی و خارجی ، علاوه بر پیشرفتهای خیره کننده علمی و صنعتی ، شکل تازه ای از نظام مردم سالاری دینی را متکی به ولایت فقیه مطرح می کند که بسیاری از دولت ها و ملت ها بگونه ای درصدد دنباله روی از این شکل حکومت می باشند. نظام استکباری از فردای پیروزی انقلاب اسلامی به همراه مزدوران داخلی خود ، توطئه های مختلفی را شروع کردند. از تقویت گروهک های کمونستی برای تضعیف نظام مثل کودتای برخی خلبانان نیروی هوایی ، تحریک و حمایت از صدام برای حمله به ایران ، و شیطنت گروهای داخلی مثل منافقین یا چریک های فدایی خلق ، و ایجاد رقابت های ناسالم ی ، که هر گروه به نوعی خود را میراث دار انقلاب می دانستند.تحریک گروه های ی در حالی بود که اشوب های منطقه ای در کردستان در حال شکل گیری بود .درست ١٦ روز پس از پیروزی انقلاب اسلامی وقایع کردستان به مهمترین مشکل کشور بدل شد . و وقایع مشابهی نیز در شهرستان گنبد روی داد . که در ان مقطع زمانی با وجود دولت موقت و مشکلات متعدد ، دولت موقت توان کنترل را نداشت. این ها بخش هایی از مشکلات اوایل انقلاب بود که خلاصه وار بیان شد. جنگ تحمیلی به مدت ٨ سال کشور عزیزمان را درگیر نمود که با شجاعت و ایثار مردم غیور ایران و با تقدیم هزاران شهید یکی از توطئه های بزرگ خنثی گردید. اما بعد از دفاع مقدس ، دشمنان وقتی اراده ملت ایران را تجربه کردند در یک اقدام جنگ نرم را کلید زدند . انقلاب مخملی . در ادامه می خوانیدانقلاب مخملی چیست . انقلاب مخملی در ایران .

استحاله فرهنگی یا جشنواره هنری ؟؟ ✍جلیل اقا محمدی همدانی ❌پوشش و حرکت جنجالی نوازنده جشنواره_موسیقی! ‌ یکی از عکاسان جشنواره موسیقی با استوری کردن تصاویری نوشت: امشب حس و حال ۵۰ سال پیش تالار وحدت بهم دست داد حجاب نامتعارف و دست دادن ماری دوالا (بانوی نوازنده) با یکی از آقایان روی سن تالار رودکی حواشی زیادی ایجاد کرده است. باید عرض شود که اینگونه حواشی ها را نباید زیاد جدی گرفت ، به قول برخی تب زودگذر است !! سال هاست تهاجم فرهنگی تا درون منازلمان نفوذ کرده و ما همچنان در حال واکنش و ایجاد حواشی هستیم و عملا نخواسته ایم به طور جدی وارد مقابله شویم . ظواهر امر نشان می دهد بخش اعظمی از نهادهای فرهنگی در انحصار برخی عناصر مغرض قرار گرفته اند ، هر چند این عناصر نقشی بیشتر از یک عمله را ندارند ، اما بنابه دلایلی تاثیرگذارند! و همچنین وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در کنترل برخی برنامه ها نقشی موثر ندارد. البته نمی توان کل وزارت را زیر سوال برد چون زیر سوال بردن یک سیستم قانونی در واقع زیر سوال بردن نظام اسلامی است . در بدنه مدیریتی و اجرایی این نهاد انسان های با تقوا و شریف وجود دارد اما نفوذ و فشار برخی صاحبان قدرت قائده و قانون نظارتی و مدیریتی را بهم ریخته است . به نظر حقیر مشکل را فقط در یک نقطه می توان جستجو کرد انهم نفوذ ! اگر فکر کنیم امثال فرخ دین پارسای بهایی وجود خارجی ندارند کاملا در اشتباهیم بلکه ان چه که وجود دارد ، افکار الوده چنین اشخاصی است که سالیان طولانی در صدد تحریف دین مبین اسلام بوده اند و به مرور زمان و نسبت به شرایط بروز رسانی می شوند. از دیرباز فرهنگ اسلامی مرتبا مورد حمله بهائیت بوده وخواهد بود . تا زمانی که نتوانیم سازوکار مقابله را مدرن کنیم این قبیل دهن کجی ها به قانون و مردم ادامه خواهد داشت . تا زمانی که قشر فرهنگی مورد حمایت قرار نگیرد که با ساخت و تولید برنامه های سالم و جذاب بخشی از دغدغه های درونی و روحی مردم را مرتفع کند ، طبیعی است میدان برای ورود عناصر ضد فرهنگی باز ، و انچه خواسته های انان است با زبان هنر به جامعه القاء می شود. به تعبیر مقام معظم رهبری ، در مبارزه فرهنگی می بایست مقابله به مثل شود ، یعنی اگر دشمن در فکر ایجاد برنامه های مبتذل برای استحاله فرهنگی است ، در این سو باید جبهه انقلاب با ارائه برنامه های قوی ، نه تنها توطئه ها را خنثی ، بلکه قدم هایی بلند رو به جلو بردارد تا جامعه را برای چندین سال بلکه به اندازه یک نسل واکسینه کند. جدل های لفظی و رسانه ای نمی تواند به طور کلی راه نفوذ را ببندد اما مقابله به مثل قطع به یقین کار سازتر است. و اما مشکلی که جامعه کنونی را در برگرفته ،روحیه ثروت اندوزی و قدرت طلبی در بین برخی مسئولین حال حاضر است. بعضا که قدرت را تجربه کرده اند بنابه دلایلی مشخص از جمله رفاه طلبی مفرط در حال اندوخته ثروت مادی هستند ، این که می توان از ان به عنوان یک معضل اجتماعی نام برد ،باعث شده فضایی برای ورود قشر قدرت طلب باز شود .یعنی عملا سکان مدیریت به حال خود رها و قشر دوم به طمع کسب قدرت به هر شکل وارد ماجرا می شوند .اینجا بر اساس یک فرمول خاص هر دو قشر برای رسیدن به اهداف نیاز به ائتلاف دارند . لذا سر تا پای جامعه را محافظه کاری و ملاحضه کاری فرا می گیرد .دیگر نه تنها مردم و فرهنگ ملی مذهبی فراموش می شود .بلکه دغدغه های انسانی نیز رخت بر می بندد . مشکلات اصلی مردم رها و دغدغه های کاذب روانه اذهان بخشی از مرفحین بی درد شده و ولنگاری جای حجب و حیا و فخر فروشی جای سخاوت را می گیرد. خلع بوجود امده در این موارد بهترین راه نفوذ دشمن برای ضربه زدند به اصل فرهنگ اسلامی است . شناسائی نقطه ضعف های مدیران توسط دشمن و به تبع ان نفوذ ، در اراده انها نتیجه حال امروز را رقم زده و بدونه در نظر گرفتن شرایط مذهبی و دینی وقیحانه رفتارهای ساختارشکنانه در گوشه و کنار کشور رونق می گیرد. برای عده ای که در گیر هوا و هوس دنیایی شده اند و دست در دست دشمنان به هلهله و پایکوبی می پرازند .در چنین و فضای الوده می بینیم حتی حرمت ٢٧ شهید پاسدار که غریبانه و مظلومانه برای حفظ امنیت مردم سرزمین جان خویش را فدا نمودند را نگه نمی دارند. در سایه امنیتی که این مجاهدان بوجود اورده اند هر انچه می توانند به قانون الهی دهن کجی و بی حرمتی می کنند غافل از اینکه اگر نعمات حضرت حق را شاکر نباشیم در باتلاق اعمال خویش غرق خواهیم شد . ظلم و ستم به هر شکلی پایدار نخواهد بود ، وعده حضرت حق در قران است که می فرماید ؛ ان ربک لبلمرصاد . , پ، ن : ممکن است برداشت های متفاوتی از این متن صورت گیرد اما هر کسی در هر مقامی بهتر از دیگران از اعمال خویش باخبر است و مهمتر از ان خداوند متعال در همه حال ناظر بر احوال بندگان است . دنیا با همه وسعتش چنان حقیر و کوچک است که لحظه ای بخود می اییم که تسلیم مرگ گشته و را گریزی از ان نخواهد بود. قطره قطره خون پاک شهیدان و دانه های اشک مادران و فرزندان شهدا روزی در ترازوی عدالت از ما جواب خواهند خواست . ان شاالله که شرمنده نباشیم. والعاقبت للمتقین

لحظاتی با استاد افشین علا ، شاعر شهیر ایرانی. همیشه برایم سوال بود چرا برخی هنرمندان اثاری زیبا و دلنشین خلق می کنند و برای همیشه در دل ها باقی می ماند تا اینکه در تاریخ ١٣٩٧/١١/٢٦ در حاشیه شب شعر به مناسبت تجلیل از عالم بزرگ ایت الله حق شناس در شهر اهرم تنگستان برگزار شده بود. برای لحضاتی توفیق شد در خدمت استاد افشین علا باشم . استاد علا شعری در مدح حضرت زهرای مرضیه ( س) خواند و بعد از مدتی از سالن خارج شد ، دیدم ایشان برای ادای نماز اول وقت وضو گرفت استاد در گوشه ای شروع به اقامه نماز اول وقت کرد اینجا بود که جواب سوالم را گرفتم استاد چنان با حال خوب و خاضعانه در برابر خالق یکتا به نماز ایستاد و چنان شمرده و با لحن ارام و دلنشین نماز می خواندکه بنده حقیقتا به وجد امدم . اری ! این قرب به خداوند است که به انسان ها عزت می بخشد نه صرفا هنر ،، هنر و بندگی انسان را به این درجه از بزرگی می رساند که شعرهای زیبایی در مدح ، ائمه اطهار ، اولیاء و شهدا ، سروده و در دلهای عاشقان جای گیرد. تقدیم به شاعر بزرگ و ارزشی استاد افشین علا جلیل اقامحمدی همدانی ١٣٩٧/١١/٢٧

  1. قبل از شروع جلسه جای دارد یک خداقوت جانانه خدمت همه مردم ایران اسلامی عرض کنم ، حماسه ای که ملت ایران امروز در چهلمین سال پیروزی انقلاب اسلامی خلق کردند می توان گفت یک حرکت انقلابی کم نظیر تاریخی بشمار می اید. با توجه به اینکه کشور عزیزمان در شرایط مطلوبی از نظر اقتصادی نیست ، اما همه مردم نشان دادند هیچ گاه مشکلات نمی تواند عزم و اراده انها نسبت به دفاع از اصل نظام و ولایت را کم رنگ کند. درود بر غیرت مردم ازاده ایران اسلامی که با حضور خود تمام دشمنان را در شوک فرو بردند . با حضور چند ساعته خود تمام برنامه های چند ماهه دشمن که با انواع جنگ روانی سعی در تضعیف نظام را داشتند را بهم ریخته و همه نقشه هایشان را نقش بر اب کردند. جلسه سوم _ پهلوی بدونه روتوش ( نفوذ فرقه بهائیت) در جلسه قبل نفوذ برخی از عوامل بهائیت را به حوزه فرهنگ توضیح دادیم در این جلسه نفوذ این فرقه ضاله در رسانه های کشور را به طور مختصر خدمت خادمین و افسران جنگ نرم ارائه می شود . تا اینجا مشخص شد که فرقه بهائیت به طور وسیع در همه مراکز نفوذ داشتند که: عوامل و عناصر دیگری از بهائیان در وسایل ارتباط جمعی فعال بودند و این محصول گستردگی دامنه رومه ها و رادیو و تلویزیون در رژیم پهلوی بود. ناصر شیرزاد یکی دیگر از فعالان بهایی در عرصه فرهنگ و رسانه بود. وی به دلیل بهایی بودن ، با حمایت نصر الله معیینیان و با وجود انکه کوچکترین اطلاعات فنی نداشت و به زبان خارجی هم اشنا نبود به معاونت کارشناسان امریکایی که برای ساختمان استودیو جدید رادیو مشغول مطالعه بودند ، منصوب شد. شیرزاد با حمایت مستقیم معینیان در نهایت به معاونت رادیو تهران رسید و سپس به عنوان سرکنسول به تگزاس امریکا رفت و سپس با همین سمت به نیویورک انتقال یافت. ناصر شیرزاد برادری به نام منوچهر نیز داشت که در سال ١٣٤٦ به دفتر مخصوص محمد رضا پهلوی که معینیان ریاست ان را به عهده داشت ، منتقل شد. یعنی به طور دقیق در حال مهره چینی بودند ، دقت کنید ، از دین پارسای و همسرش در اموزش پرورش و دانشگاه گرفته تا حال رسانه های دولتی تماما در اختیار بهائیان بوده ؛ چطور می توان انتظار داشت که دین اسلام تحریف نشود؟؟ و اما می رسیم به عباس فروتن متولد ١٣٠٣ یکی دیگر از بهائیان و از نزدیکان نصرالله معنیان ،که وزیر اطلاعات بود . وی عضو حزب توده ،معاون اداره کل نگارش وزارت فرهنگ ، مدتی سردبیر مجله خواندنی ها و رومه اتش، مدت دوسال اداره کننده مجله اشفته ،همکار معینیان در اداره انتاشارات رادیو و مورد عنایت و حمایت سردمداران رژیم پهلوی بود. فروتن در این مسایل دچار فساد های گسترده شد به طوری که حتی ساواک نیز احساس خطرکرد و اورا اخراج کردند اما با حمایت معینیان توانست ساواک را راضی کند و به معاونت وزارت اطلاعات و جهانگردی رسید و این باعث شد تا بر صندلی نمایندگان مجلس شورای ملی تکیه زند و در تاسیس لژ بزرگ ایران شرکت کند. ظاهرا نت مشکل داره مطالب با تاخیر ارسال می شود . از این بابت عذر خواهی می کنم . فروتن و شیرزاد و برخی دیگر از دست اندرکاران برنامه خانواده ، ضمن اطلاع از وضعیت خانم هایی که برای دریافت راهنمایی با برنامه به وسیله تلفن و نامه در تماس بودند از این اطلاعات سو استفاده و تا انجا که مقدورشان بود انها را گمراه می کردند و وسیله عیش و خوشگزرانی خود قرار می دادند. ساواک در نامه های متعددی ضمن گزارش این رسوایی ها در مورد فروتن می نویسد که وی در عیاشی سمت کارگردانی دارد! برنامه های رادیویی به قدری وقیح بود که کارشناسان ساواک را نسبت به تبعات اجتماعی ان بیمناک ساخته بود ساواک در گزارش مورخ ٣٧/١١/١٨ خود می نویسد: به طوری که شنیده شده غالبا در جشن ها و اعیاد مذهبی و یا نمایشات تفریحی روز جمعه رادیو تهران برنامه هایی گنجانده شده است که اصولا دیانت و مذهب را به باد مسخره گرفته و به این طریق کمک موثری به تضعیف متقدات مردم ساده لوح و جوانانی که نسبت به مذهب و حق پرستی با نظر شک و تردید می نگرند می نماید توضیح اینکه در حال حاضر مشاغل حساس اداره انشارات و تبلیغات به وسیله افراد وابسته به فرقه بهایی اشغال شده و با اتحاد و اتفاق نظر خاصی یکدیگر را تقویت و در واقع دستگاه هادی افکار عمومی را قبضه نمودندمنبع : رجال عصر پهلوی به روایت اسناد ساواک ، جلد ١٣ مرکز برسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات چاپ اول ١٣٨٤ ، ص ٢٥ ذکر این نکنه ضروری است که مامورین ساواک بنابه وظیفه سازمانی خود که انتقال هرگونه خبر و تحرک و فعالیت های گروهای ی ودینی و فرقه ای بود ، معمولا گزارش های مرتبط با فعالیت بهائیان را به اداره مربوطه ساواک بویژه اداره کل سوم یا اداره امنیت داخلی گزارش می کردند اما به دلیل اینکه مدیران ارشد ساواک و عناصر تصمیم گیرنده ان نظیر پرویز ثابتی رئیس اداره کل سوم و از همه مهمتر هویدا و برخی اعضای کابینه اش از فرقه بهائیت بودند معمولا به این گزارشات بهای لازم داده نمی شد و ان را بایگانی می کردند. فرقه ضاله بهایت برای تمام گروه های سنی بویژه کودکان برنامه های مدون و خاصی داشت و از دهه چهل فعالیت مربوط به کودکان را به صورت جداگانه کنترل و هدایت می کرد. مسئول این برنامه ها شخصی به نام هما احسان ، یکی از بدنام ترین افراد در رادیو بود که همراه شایعات مختلفی پیرامون رفتار و کردار غیر اخلاقی اش بر سر زبان ها بود. هما احسان متولد سال ١٣١٧ بود و ادعا داشت که دوره رومه نگاری را در کالج فرانکفورت گذارنده است . این شخص به توصیه محفل بهائیت به رادیو امد و محمود جعفریان بر اساس همان توصیه و حمایت مسئولیت گروه کودک را به او سپرد. این شخص یعنی هما احسان بر اساس اسناد موجود اخلاق و رفتاری زننده داشت ،دارای سلامت نبود با اینکه طلاق گرفتن در فرقه بهائیت شرط و شروط بسیار دشواری دارد ، اما او با هزار دردسر و بدنامی از شوهرش طلاق گرفت صرفا به خاطر علاقه اش نسبت به برادر شوهر خود.و در نهایت با وی ازدواج کرد. او به کشورهای مختلفی مثل امریکا ، المان ، فرانسه ، کانادا و فلسطین اشغالی سفرهایی داشته و چندین نشان نیز دریافت کرده بود ، گفته می شود سفر او که بیش از هشت ماه به طول انجامید ، ماموریت مطالعاتی داشته و بعد از بازگشت دولت با تشکیل گروه تحقیقاتی زیر نظر وی پیرامون مسائل کودکان و نوجوانان موافقت کرد و بودجه و امکانات و نیرو در اختیارش گذاشت . یکی دیگر از بهائیان که کارگردان بود صرفا به خاطر بهایی بودنش اورا با بذل و بخشش و حقوق مکفی به کار دعوت کردند ایرج انور بود . انور را بیژن صفاری فرزند محمدعلی صفاری رئیس شهربانی کل کشور که از بستگان بسیار نزدیک فریده دیبا مادر فرح پهلوی بود ، از اروپا به ایران اورد. توصیه می شود کتاب خاطرات فریده دیبا که چند سال پیش به چاپ رسیده مطالعه کنید جالب است چاپ این کتاب با مخالفت های شدید فرح دیبا مواجه بوده که در نهایت چاپ می شود. جالب است بدانید بیژن صفار غیر از فعالیت های معماری رئیس مرکز تئاتر تجربی ایران و مدیر کارگاه نمایش ایران و در شمار جوانان درباری همجنس گرا قرار داشت. او در اواسط دهه ١٣٤٠ با یکی دیگر از مردان همجنس گرا به نام کیوان خسروانی ازدواج کرد!که باعث جنجال وسیعی در میان مردم و کانون های خبری از جمله مطبوعات و سرانجام باعث توقیف و تعطیل دائمی هفته نامه فکاهی توفیق شد. ایرج انور با معرفی صفاری به تهران امد و با بودجه کلانی که در اختیارش قرار گرفت قرار شد به تجربه در تئاتر بپردازد، وی هر سال چندین نمایشنامه را با شیوه های سوپر مدرنیستی بر صحنه تئاتر کوچک تهران می اورد و یک نمایش را هم به جشن هنر شیراز می برد. در اینجا باید به اطلاع برسانم که ایرج انور برادری به نام منوچهر داشت که اورا نیز به تهران اورد و مسئول امور سینما شد و به انعقاد قراردادهای کلان با کارگردان وهنر پیشه های مشهور جهانی پرداخت. این سازمان میلیون ها تومان از پول مملکت را سخاوتمندانه در دامن کمپانی های خارجی و کارگردانان بیگانه می ریخت و تنها از انان می خواست که مثلا صحنه فیمبرداری فلان اثر خود را در ایران انتخاب کنند. یکی دیگر از کارهای منوچهر انور این بود که ، با بودجه دولت داریوش مهرجویی را از فرانسه به ایران اورد و او به عنوان اولین اثر خود فیلم الماس ٣٣ را ساخت که در شمار مبتذل ترین اثار فیلم فارسی بود. ان شا الله به شرط حیات در جلسات اتی بیشتر به نفوذ این عناصر پلید خواهیم پرداخت شادی روح شهدا ، امام شهدا و سلامتی مقام عظمای ولایت صلواتی هدیه فرمایید بر محمد و ال محمد التماس دعا

درد دل های سجاد نجفی استادکار جوان در هنر سنگ کاری : به نام خالق بی همتا. هر چه دنیا به سمت مدرنیته می رود برخی داشته ها و استعدادهای خدا دادی که در درون انسانها وجود دارد کم رنگ و متاسفانه می توان گفت در بخش هایی به فراموشی سپرده می شود. بنده به عنوان کوچکترین قشر از استادکاران در زمینه سنگ تراشی ، طراح و مجری نماهای ساختمانی بر این باور رسیده ام که اگر اینگونه پیش برود تا چند سال اینده چیزی به نام هنردست در کشور عزیزمان ایران که از دیر باز به موضوع هنرهای دستی معروف بوده است ، باقی نخواهد ماند . اگر بخواهیم این بخش احیا و زنده شود باید مردم و حتی مسئولین نگاه ویژه ای به این حوزه داشته باشند. بنده به عنوان یک دانشجو در همه حال تلاش کرده ام این بخش را تحت هر شرایطی برای ایندگان حفظ نمایم اما تا همت و تلاش دسته جمعی نباشد با یک یا چند نفر نمی شود برای بقای این میراث گرانبها کاری کرد. کاش اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی این موضوع را به طور جدی پیگیر باشد تا طعم کارو هنر دست برای همیشه در ذهن مردم ایران باقی بماند. به امید پیروزی و بهروزی

بسم الله الرحمن الرحیم. قبل از شروع سخن انتظار می رود در حد امکان از هرگونه برداشت های احساسی و عجولانه پرهیز شود . امروز خبری در سراسر دنیا با انواع موضع گیری های محافظه کاران و در برخی موارد با صراحت بازنشر داده شد . هرچند خبر مورد نظر بسیار تلخ و دلخراش بود اما می توان با تامل بیشتری به مواردی اشاره کرد. پسرکی معصوم که حتی به سن بلوغ هم نرسیده است در جلو دیدگان مادر و مردم در شهر مدینه النبی (ص) تنها به جرم شیعه بودند ، توسط یک وهابی با شیشه سر بریده و درنهایت سلاخی می شود! این حادثه دردناک را می شود از زوایای مختلف بررسی کرد . اما سوال اینجاست که یک شخص مسلمان، ولی با تفکر وهابیت به چه درجه از رذالت می رسد که چنین تصمیم هولناکی می گیرد؟؟ چرا ذهن و فکر این قبیل افراد دستخوش باورهای غلط قرار گرفته است که با ریختن خون شیعیان بهشتی خواهند شد؟؟ این سوالاتی است که فکر همه انسان ها را به خود مشغول کرده است . این جنایت بخش کوچکی از هزاران هزار جنایاتی است که در طول سال های اخیر توسط عمال تکفیری اتفاق افتاده است . در اولین پاسخ می توان اینگونه بیان کرد که ، در جنگ رسانه ای و تبلیغی دشمنان اسلام و قران و در راس مذهب تشیع ، دست برتری نسبت به جبهه حق دارند . یعنی جبهه کفر با تمام توان انچنان بر اراده برخی افراد کم توان از نظر اعتقادی نفوذ و تسلط پیدا کرده اند که به راحتی قانع می شوند خون انسان های بی گناه را بر زمین بریزند و ان هم به بهانه تکفیر ، بهانه ای که با کمی تفکر می توان به ان خط بطلان کشید . پس می بینیم که جبهه اسلام و افراد اهل فن اگر تلاش قابل قبولی می کردند می شد تا از بسیاری وقایع تلخ جلوگیری کرد اما ، سستی ، ملاحظه و در مواقعی اعتزال اجازه تلاش برای رفع شبهات و دفع لطمات را از دست اندر کاران در این حوزه را گرفته است. نبود یک مرکز یا کارگروه برای بررسی نتایج در حوزه های دینی و مذهبی که نشان دهد که در طول یک سال یا بیشتر و کمتر چه تعداد نیروی مبلغ دینی تاثیر گذار ، بطور مثال از مساجد و سایر مراکز دینی پرورش یافته و به طور دغدغه مندانه در خدمت ترویج فرهنگ اسلام ناب محمدی ( ص) بکار گیری شده اند. مساجد ، حسینه ها و سایر مراکز اگر صرفا برای عبادت باشد به طور قطع و یقین اسلام متضرر خواهد شد . با توجه به دارایی و ثروت های عظیم در مسایل معنویی اسلامی اگر به طور مرتب و اصولی کار شود به راحتی می توان انچه دشمنان در اتاق فکر صهیونیسم جهانی طراحی می کنند را خنثی کرد زیرا همه استدلال های این رژیم ضد انسانی پوچ و بی مایه است و فقط همت و تلاش می طلبد و بس . اگر به طور گذرا به مقابله رزمندگان اسلام با کفر جهانی در جنگ سخت مروری داشته باشیم می بینیم که در همه حال پیروزی از ان جبهه اسلام و مسلمین بوده است ، زیرا دراین نبرد که می توان گفت در همه حال نابرابر هم بوده این مجاهدان با هوش و ذکاوت بالا ، توان رزمی ، شناخت دقیق از جبهه کفر و بستن راههای نفوذ ، که این موارد با پشتیبانی یک ایمان قوی میسر است به دشمن غلبه کرده اند. اما در بحث جنگ نرم یا جنگ اراده ها اینگونه ضعیف و منفعل عمل شده است ، پس باید گفت یا جنگ نرم جدی گرفته نشده است یا دنیا زدگی باعث سردرگمی اقشار مختلف که بایستی در دل میدان باشند و اسلام اصیل را به دنیا معرفی کنند ، با انواع بهانه های واهی حاضر به مجاهدت نشده اند. انچه در عراق و سوریه و یمن و افغانستان و فلسطین و برخی کشورهای اسلامی در حال وقوع است نشان می دهد دشمن هدفی را دنبال می کند تا ریشه اسلام را برکند امروزه با توجه به شکل گیری نظام اسلامی با محوریت جمهوری اسلامی ایران ، هر انسان عاقلی می داند که دشنه کفر قلب اسلام را هدف گرفته است و اگر خدای ناکرده غفلت و شیرینی های دنیایی باعث بی هوشی شود و قلب تپنده اسلام ناب اسیب ببیند کوچه پس کوچه های سرزمین های اسلامی غرق در سیلاب خون بیگناهان خواهد شد. ان روز خنجر صهیونست و کفار وهابی نه چپ را می شناسد نه راست ، نه کودک برایش مهم است نه سالخورده و نه شیعه و سنی ، همانطور که در سوریه و عراق حتی به مسیحی و سایرادیان هم رحم نکرده و فوج فوج انسان بی دفاع را به رگبار گلوله بسته و زندگیشان را گرفتند. اری برادرم ، اری خواهرم اگر امروز در کنار هم برای مسائل پیش و پا افتاده با هم جدل می کنیم و گاهی داشته های خود را به رخ همدیگر می کشیم ، اگر به مردم سرزمینمان فخر می فروشیم ، و صد ها اگر های دیگر در حق مردم روا می داریم به برکت خون های پاکی است که برای حفظ و صیانت از سرزمین و اعتقادات مسلمین بر روی خاک گرم شلمچه ، دهلاویه ، خرمشهر ، سوریه و عراق ریخته شده است .به برکت مدیریت رهبری فرزانه که دشمنان بیشتر از ما اورا می شناسند و به هوش و تدبیر ایشان اعتراف می کنند ، و در نهایت به برکت دعای مادران و پدران و خانواده های معظم شهداست و در راس دعای بابرکت صاحب العصر و زمان ( عج ) است . پس قدر دان و قدر شناس باشیم و بکوشیم در راه پیشبرد اهداف مقدس اسلام و قران انچنان که شایسته است تلاش و کوشش کنیم که عاقبت بخیری و رستگاری در قدر شناسی از نعمات الهی است . والسلام جلیل اقامحمدی همدانی

مطالبه گری یا . این روزها با توجه به ظرفیت های موجود در حوزه رسانه می توان از ان به دوران طلایی مطالبه گری نام برد. طلایی از این منظر که یک فضای نسبتا وسیعی به یک باره به برکت تکنولوژی مدرن مهیا شده و در بیشتر مواقع فاصله مردم و مسئولین را به حداقل ممکن رسانده است. در کنار هم قرار گرفتن مسئولین و مردم را در وهله نخست باید به فال نیک گرفت که این دو قشر می توانند بی واسطه باهم گفتگو و مشکلات احتمالی را مطرح و مرتفع سازند. اما متاسفانه انطور که باید تلاشی برای ارتقاء سطح سواد مطالبه گری صورت نگرفته است .عدم اگاهی به شرایط و قواعد مطالبه گری نه تنها باری را از دوش جامعه بر نمی دارد چه بسا مشکلاتی را نیز متوجه می کند. عدم توجه به حریم افراد ، مداخله در امورات مدیریتی ، تحمیل خواسته های غیر متعارف از جمله مشکلاتی است که ناآگاهان در حوزه های مختلف ممکن است بوجود اورند . در کل می توان اینگونه بیان کرد که هر یک از حوزه ها از جمله فرهنگی ، ی ، اجتماعی و،،،، فرمول های مختص بخود را دارند که برای ورود به هر یک ، بایستی افراد اهل فن و مسلط به کار وارد شوند . یا اگر عوام در مسائلی احساس ضعف در دستگاه های متولی می کنند با ارتباط منطقی و شور و م با افراد متخصص و نهایتا با ارائه راهکارهای مطلوب و حفظ حرمت مسئولین و افراد حق اجتماعی خود را طلب کنند. بهترین راهکار دعوت از مسئول و شنیدن نقطه نظرات ، اهداف و برنامه های وی در حضور اهل رسانه می باشد . و سپس با توجه به وعده های ایشان با دقت نظر موضوعات را دنبال و در هر مرحله نیاز به مطالبه گری و یا توضیحی در روند کارها احساس شد از طریق رسانه ها محلی اقدام و نسبت به امور واکنش نشان داده شود . هر مسئولی که نخواهد یا نتواند به این شیوه پاسخ دهد قطعا رسانه ها باید انطور که شایسته است پیگیر و نتایج را به اطلاع عموم برسانند. مطالبه گری در فضای مجازی و تحمیل بایدها و نبایدها نه تنها عقلانی نیست بلکه باعث رنجش و گاهی جدل های متنی یا حتی بی توجهی خواهد شد.پس در قدم اول ارتقاء سطح دانش مطالبه گری در اولویت قرار گیرد. دوم ؛ ایجاد یک فضای مناسب برای دعوت از مسئولین به همراه رسانه ها و شنیدن برنامه ها و همچنین کمک و همکاری برای موفقیت مدیر مربوطه.و سپس واکنش های منطقی از راه های حرفه ای و قانونی که شان و منزلت قانون اساسی نیز مد نظر قرار گیرد.، زیرا هرگونه رفتار غیر حرفه ای قاعدتا به اصل قانون ضربه می زند . چون در نهایت درخواست ها ممکن است به دستگاه قضا ارجا شود ، اینجاست که قانون از مطالبه گر انتظار رعایت اصول و قوانین را داشته که عدم رعایت ان تبعاتی در پی دارد ، یا ممکن است به دلیل ناتوانی یا بیان غیر صحیح جایگاه یک مسئول را مورد بی حرمتی قرار داده و عادت همیشگی برای ایندگان از این دست افراد شود. لذا تحت هر شرایطی باید احترام به قانون در اولویت قرار گیرد . بهترین و حرفه ای ترین راه نیز همان کسب مهارتهای این بخش و اشنایی با اصول و قواعد ان است. محمدی همدانی

*اسیب های اجتماعی به قلم جلیل اقامحمدی (همدانی) بسم الله الرحمن الرحیم. یکی از حوزه هایی که در سال های اخیر مورد بی مهری قرار گرفته است ،حوزه اجتماعی است. این حوزه با توجه به تمدن هر اجتماع ،اصول آن ترسیم می شود. لذا تمدن اسلامی نیز از این قاعده مستثنی نیست. قوانین ترسیم شده ی اسلام بعد از قران که کلام حق است سینه به سینه از طریق پیامبر رحمت (ص) و ائمه اطهار (ع)و اولیاء الهی در طول تاریخ چرخیده و به عنوان یک اصل اصیل نقطه اتکاء جوامع اسلامی شده است. حال اگر این اصول مورد بی مهری یا تضعیف و یا در مواقعی تحریف شود به طور طبیعی جامعه را دچار تنش خواهد کرد. یعنی می توان گفت قوانین اسلامی و اللهی می تواند کنترل بسیار قوی برای آسیب های اجتماعی باشد. دور نگاه داشتن مردم از آموزه های اصیل اسلامی منجربه فقر شدید فرهنگی و به دنبال آن فقر شخصیتی و اجتماعی می شود. باید اذعان داشت که ، برخی صاحبان قدرت و ثروت در راستای مشغول کردن افکار عمومی برای عدم اعتراض به انباشت سرمایه قدرت و نفوذ صاحبان سرمایه ، به انحاء مختلف در صدد تحمیق ملت ها هستند. ترویج بی بندو باری یکی از راه های نفوذ به اراده و افکار مردم هر جامعه ای می تواند باشد . بی بند و باری را در زمینه های مختلف می توان تعریف کرد . ترویج بدحجابی ، بداخلاقی و. عملا می تواند هر محیطی را آلوده و به نابودی بکشاند ، زیرا پایبندی اخلاقی را عملا دچار تنزل کرده و به دنبال آن تبعاتی چون خشونت ، را در پی خواهد داشت. خشونت خطرناکترین بخش آسیب های اجتماعی بشمار می آید که باعث رفتارهای غیر متعارف ، از قبیل ،تنش های خانوادگی ، تنش های اجتماعی ، سرقت، اعتیاد ومی شود . با توجه به این موارد نوجوانان و جوانان قربانیان اصلی بشمار می آیند. و به تبع آن دستگاه های حکومتی و اجرایی نیز ناخواسته درگیر این مسائل خواهند شد . در چنین شرایطی مدعیانی نیز هستند که ادعا دارند، می توانند خانواده و فرزندان خود را از چنین محیط ملتهب و مسمومی به سلامت خارج کنند وبه همین دلیل به جای ارائه خدمات شایسته و انجام وظایف خود ،بنا به دلایلی کوتاهی یا سکوت کرده و جامعه را به حال خود رها می کنند . اما غافل از اینکه هوای آلوده ی یک محیط هرچه هم تلاش و کوشش شود قطع به یقین تاثیرات مخربی بر افکار فرزندان ایشان می گذارد ، و زمانی هوشیار می شوند که چهره ظاهری، دست نخورده و حفظ میشود اما درونی تهی از باورها در آنها شکل گرفته است. با توجه به مقدمه ای که عرض شد ، مایلم در این بحث به مواردی در حد وسع و توان اندکم اشاره نمایم. صبر : یکی از آموزه های الهی و دینی صبر است که می تواند از بسیاری رخ دادهای تلخ جلوگیری نماید . چنانچه در دین اسلام به آن تاکید شده است. صبر می تواند در برابر مشکلاتی چون اختلاف نظرهای خانوادگی از به بحران کشیده شدن محیط آرام خانواده جلوگیری نماید . طبیعتا انسانها از نظر رفتار و نوع نگاه متفاوت هستند و برخی زمینه های قبلی در ایجاد تنش موثر است در این هنگام اگر طرف مقابل چه زوج و چه زوجه صبر پیشنه نکند نه تنها زندگی خود و اطرافیان ، بلکه جامعه پیرامون خود را نیز با مشکل مواجه می کند ، جبهه گیریهای خُرد به مرور به کلان تبدیل شده و در صدد انتقام از یکدیگر برمی آیند. دیگر نه آینده فرزند و نه آرامش خانواده ها برایشان مهم است و فقط ، به دنبال شعله ور کردن آتش انتقام هستند. از یک سو حکومت را با زحماتی مواجه می کنند که با مراجعه به قانون و در خواست حق و حقوق، هزینه سنگینی را به دوش بیت المال می گذارند و در سوی دیگر امید و آرزوی فرزندان را به چالش می کشند. حال اگر فقط به فرمایش معصوم علیه السلام توجه شود؛ می فرماید : ن و مردان تند خویی و بداخلاقی همدیگر را برای رضای خدا تحمل کنند ، که خداوند پاداش عظیمی برای صابرین در نظر گرفته است. در نتیجه صبردر بیشتر مواقع ٩٠ درصد مشکلات را مرتفع می کند. بزه های اجتماعی: طبق آمار در ماه مبارک رمضان و محرم جرائم اجتماعی به طور قابل چشمگیری کاهش می یابد ، این نشان دهنده آن است که در قشر مختلف زمینه اعتقادی وجود دارد ولی متاسفانه از طرف اهل فن یک نوع اجحاف صورت گرفته است. نگاه غلط ، غیر حرفه ای و یک طرفه برخی به این قشر که ؛پایبندی عمیقی ندارند و بایستی از صحنه حذف و کنار بروند ، به تشدید جدل ها و آسیب های اجتماعی کمک و منجر به حوادث ناگواری از جمله: سرقت ،اعتیاد ، و گاهی قتل نفس می شود. با اینکه حکومت ها در این زمینه بسیار متضرر می شوند اما تلاش قابل قبولی برای اصلاح رفتاری در این موارد صورت نمی گیرد ،که افراد بعد از تنبیه قانونی ، الگوهای رفتاری مثبت برای خود انتخاب نمایند ، تا هم به آغوش جامعه بازگردند و هم نگاه اطرافیان در موردشان تغییر یابد. اینکه کسی بعد از مجازات ،جایگاهی در اجتماع ندارد یکی از دلایل نبود یک مرکز قوی اصلاح رفتاری است که بتواند جامعه را قانع کند که فرد مجرم بعد از مجازات به طور قطعی اصلاح شده است. رهاسازی این قشر که نوعاً تربیت هم میشوند تبعاتی به دنبال دارد و رویارویی با مشکلات متعدد و عدم حمایت اطرافیان، امکان بازگشت را برجسته می کند. پس ،همسو با ابزارهای بازدارندگی قانونی و بلکه جهت پیشگیری، می توان از ظرفیت های موجود استفاده بهینه کرد تا سلامت اجتماعی را با اصول دینی ،اسلامی و انسانی واکسینه و تضمین کرد. در نهایت قرب به خداوند سبحان جامعه ای در خور شان حکومت اسلامی تربیت می کند ، که می توان مدینه فاضله خطاب کرد. این هم میسر نخواهد شد جز با تلاش و کوشش و نگاه مسئولانه نهادها و دستگاه های متولی در این حوزه . پیروز و سربلند باشید. ✍جلیل اقامحمدی همدانی

همدانی: امی کاملا در انحصار بهائیون بود و رضا خان و پسرش صرفا یک مترسکی برای عوام فریبی نقش پادشاهی را ایفا می کردند ان شاالله درجلسه اتی چهارشنبه شب سایر عناصر نفوذی را با ارائه سند خدمت خادمین معرفی خواهیم کرد شادی روح شهدا و امام شهدا صلوات التماس دعا کنفرانس ویژه دهه فجر _ پهلوی بدونه روتوش .جلسه دوم محمدی همدانی مجمع جهانی خادمین شهدا بسم الله الرحمن الرحیم با عرض سلام ، ادب واحترام خدمت خادمین گرامی در جلسه گذشته توضیحات مختصری از شروع به کار حکومت پهلوی ارائه گردید بخش ویژه ای باز شد تا عوامل اصلی و تاثیر گذار در این رژیم را معرفی نماییم.لذا تصمیم بر ان شد که نفوذ فرقه ضاله بهائیت و نقش کلیدی انها در انحراف جامعه اسلامی را بیان کنیم . در مبحث گذشته نفوذ در حوزه فرهنگ توسط شخصی به نام فرخ دین پارسای را اغاز و تشریح ان به این جلسه موکول شد. فرخ دین پارسای را می توان یکی از نامداران فرقه بهائیت خواند که نقش موثری در سوق دادن ن به سمت ابتذال و ولنگاری داشت. وی در سال ١٢٨٨ با ماموریت از سوی کانون های بهائیت فعالیت رسمی خود را در مطبوعات اغاز و با انتشار نشریه عصر جدید به سلک رومه نگاران پیوست. ایشان در اولین روزهای فعالیت یا به نوعی ماموریت خود حجاب را نشانه گرفت و حجاب ن ایرانی را مناسب زن ایرانی عصر جدید نمی دانست . با این تفکر و هدف وارد عرصه شد و سپس همسر او به نام فخر افاق نیز به کمک او امد . جالب است بدانید فخر افاق تحصیلات خود را زیر نظر معلمان خصوصی بهایی گذرانده بود و به عنوان یک بهایی متعصب در کنار فرخ قرار گرفت.بعد از ازدواج برای مدتی عازم مشهد مقدس شدند و فخر افاق در دبستان فروغ مشهد به کاراموزشی کودکان اشتغال ورزید.و در همین شهر امتیاز نخستین مجله ویژه بانوان ایران را با نام جهان ن بدست اورد.و اولین شماره را با حمایت مالی بهائیان درهمین شهر مذهبی انتشار داد. اما به خاطر مذهبی بودن این شهر امکان فعالیت از انها سلب و سران بیت العدل و ایادی امرالله شهر تهران را برای تحقیق افکارشان مناسبتر تشخیص دادن و با اعمال نفوذ این زن و شوهر را دوباره به تهران منتقل کردند این دو در تهران اندکی از محافظه کاری دست کشیده و سلسله مطالبی در باره وم تعلیم و تربیت ن به رشته تحریر در اوردند اما سلسله مقالات به این سبب که رگ های روشنی از اموزهای ضد اسلامی در ان مشاهده می شد اعتراض ت را برانگیخت و کار به جایی رسید که که شورای تامین شهرتهران انها را به جرم تبلیغ شعائر مخالف با شرع انور به شهرستان قم تبعید کرد. این تبعید در سال ١٣٠١ شمسی بود که رضاخان دورخیز برای رسیدن به تاج و تخت را اغاز کرده بود و نیازمند حمایت جامعه مذهبی مسلمان بود انجام گرفت ، اما برخی صاحب نظران تاریخ بر این عقیده هستند که چنین تبعیدی انجام نپذیرفت و صرفا یک بازی ی جهت ارام کردن اقشار مذهبی بود. ذکر این نکته لازم و ضروری است که فرخ نخستین کسی بود که برای اعزام ن ایرانی به اروپا و امریکا و اقامت در پانسیون ها و نزد خانواده های یهودی امریکا تلاش های فراوانی کرد . این فرصت طلب مکار پس از سقوط کابینه سید ضیاالدین طباطبایی در سال ١٣٠٠ و دوران نخست وزیری قوام السلطنه که خزانه کشور خالی و دولت ایران برای پرداخت حقوق کارکنان خود واقعا درمانده شده بود به تکاپو پرداخت ، در این زمان قوام حسن علا را به عنوان سفیر به امریکا فرستاد و اختیار داد که پیرامون واگذاری امتیاز نفت شمال کشور و مناطق خارج از حوزه قرارداد دارسی با کمپانی ها و کارتل های نفتی امریکا مذاکره کند.و به هر قیمتی سریعا پولی برای پرداخت حقوق عقب افتاده کارکنان دولت به ویژه نظامیان فراهم اورد. در این سفر دو بنیاد امریکایی اعلام امادگی می کنند که کل هزینه های اموزشی ن ایرانی را پرداخت کنند. اما بخش قابل توجه این است که کارشناسان تاریخی بر این باورند که فرخ دین پارسای از طریق لابی های بهائیت از همه ماجرا ها به صورت محرمانه باخبر بوده و در سال ١٣٠٥ به دستور بیت العدل و مرکز هدایت و طراحی و تدوین برنامه های فرقه ضاله بهائیت تقریبا همه فعالیت ها را علنی کرد. او در یک رویکرد دوباره خود به مقوله تجددو نوگرایی ( مدرنیته) و در واقع غرب زدگی توجه بیشتری نشان داد ودر سلسله مقالات که برای رومه هانوشت ن را در دایره توجه بیشتری قرار داد بر اساس دستورات همین بیت العدل بود که وی سال ها قبل از کشف حجاب به مقوله پوشش ن ایرانی پرداخت و لباس و چادر همسر و خانواده های نمایندگان ی ایران را دور از شئونات دوران مترقی رضاخان و ایران در عصر جدید دانست. وی در نهایت اقدام کشف حجاب صدیقه دولت ابادی را ستود زیرا دولت ابادی اولین زنی بود که سال ها قبل از کشف حجاب چادرازسر برداشت و پس از انجام مراسماتی خاص در برابر دوربین عکاسان و خبرنگاران خارجی بدونه حجاب عازم اروپای غربی و امریکا شد.این اقدام یک حرکت ی برای جا انداختن تجدد منحط غربی و تحکیم و گسترش دیکتاتوری رضاخان بود.با اقبال و توجه رسانه های ان زمان مواجه شد و خبرنگاران با برنام قبلی در شهرهای مختلف با صدیقه دولت ابادی مصاحبه می کردند. پس می بینیم که فرهنگ کشور اسلامی کاملا در انحصار بهائیون بود و رضا خان و پسرش صرفا یک مترسکی برای عوام فریبی نقش پادشاهی را ایفا می کردند ان شاالله درجلسه اتی چهارشنبه شب سایر عناصر نفوذی را با ارائه سند خدمت خادمین معرفی خواهیم کرد شادی روح شهدا و امام شهدا صلوات, التماس دعا

کنفرانس ویژه دهه فجر _ باموضوع ،پهلوی بدونه روتوش جلیل محمدی همدانی ،مجمع جهانی خادمین شهدا.، تاریخ١٣٩٧/١١/٦⬇⬇ بسم الله الرحمن الرحیم با سلام و عرض ادب خدمت خادمین و خانواده های معظم شهدا مدیران و اساتید گرامی . به مناسبت چهلمین سال پیروزی انقلاب اسلامی و در استانه دهه مبارک فجر تصمیم بر این شد که چند جلسه ای مسدع اوقات شریف همکاران گرامی شوم و به بررسی رویدادهای حکومت پهلوی و سپس مقایسه ان با انقلاب اسلامی در طول چهل سال خواهیم پرداخت. قبل از ان از محضر اساتید بزرگوار ، و مدیران محترم و فعالان عرصه فرهنگی و همچنین خانوادهای معظم شهدا عذر خواهی می کنم .امیدوارم جسارت حقیر ناتوان را به بزرگواری خود ببخشند. کشور ایران به عنوان یکی از تمدن های اصیل و کهن ، دارای تاریخ پر فراز و نشیبی است . داستان های تلخ و شیرین که از پادشاهان گذشته که هر کدام در رقم زدن فرداهای ایران نقش مهمی داشته اند. وقتی پای داستان های تاریخ می نشینیم به چرایی بسیاری از مسائل امروز خود پی می بریم ، پس عاقلانه ترین راه این است که در قدم اول بررسی کنیم ، به قضاوت بنشینیم و سپس نتیجه بگیریم . این روزها با توجه به افسارگسیختگی رسانه دسته جمعی مثل فضای مجازی مه غلیظی افکار جامعه را فراگرفته است که اگر نباشد ابزار خروج از ان معلوم نیست اخر داستان زندگی ما به کجا ختم شود.ما به عنوان خادمین شهدا یکی از سخترین بخش های فرهنگی کشور اسلامی را برگزیده ایم و بایستی با همت و تلاش انچه که نیاز افکار و دغدغه جامعه است را به بهترین شکل بدست اورده و جهت روشنگری در اختیار قشر نوجوان و جوان این مرز و بوم قرار دهیم. توجه نکردن به فرهنگ کشور اتشی را شعله ور می کند که به قول معروف دود حاصل از ان به چشم همه ملت ایران خواهد رفت ، جامعه ای که از نظر فرهنگی دچار بیماری شود قطعا به مرور همه را بیمار خواهد کرد و نتیجه این بیماری در وهله نخست ارامش را از جامعه خواهد گرفت ارامش در هر جامعه ای می تواند نقش اساسی را ایفا کند . با ارامش کشور به اوج ترقی می رسد و بدونه ان تمام انگیزه های پیشرفت علمی ، مذهبی و ،،، ازبین خواهد رفت . وقتی که تاریخ معاصر را ورق می زنیم به حکومتی بر می خوریم که تاثیرات خاصی بر بافت فرهنگی ، اجتماعی ، ی و اقتصادی مردم ایران گذاشته است . حکومتی که در سال ١٢٩٩ هجری شمسی با یک کودتا روی کار امد و تا سال ١٣٥٧ بر ایران حکومت کرد . در این حکومت یک پدر و پسر به نام های رضا و محمد رضا ، خود را پهلوی نامیدند و تاج گذاری کردند. در این بحث به بررسی عملکرد رژیم پهلوی خواهیم پرداخت که احتمالا چندین جلسه به طول می انجامد امیدوارم مورد استقبال خادمین گرامی قرار گرفته و جواب سولات ذهنی برخی از جوانان را با استناد به تاریخ بتوانیم ارائه دهیم . یکی از عمده ضعف های حکومت پهلوی بنا به دلایلی عدم استقلال بود از شروع به کار این رژیم افراد و فرقه ها و حتی کشورهایی در راس حکومت نفوذ و در عمده تصمیمات کشوری رسما دخالت می کردند .لذا در این جلسه به حضور بهائیان در اداره کشور خواهیم پرداخت . اما قبل از ان از محضر استاد گرامیم جناب استاد بیات تقاضامندم در صورت امکان جلساتی را به معرفی این فرقه اختصاص دهند. رضا خان مدتی پس از دستیابی به تاج و تخت ، که به گواه اسناد ان را مدیون استعمار و عمله ان بود و پس از تثبیت خود به بهانه نوسازی کشور ، هجوم علیه اسلام و ت را اغاز کرد و هر روز به بهانه ای محدودیتی جدید برای ون و اجرای تکالیف و اداب و سنن اسلامی مردم ایجاد می کرد. او پس از کودتا ١٢٩٩ و در ابتدای فعالیتش ، با هدف عوام فریبی از خود چهره ای طرفدار اسلام نشان می داد ودر روز تاسوعا و عاشورا در حالی که به سر خود گل می مالید همراه با دسته ان فوج قزاق مقیم تهران به حسینه ها و تکایای مختلف در چهار محله معروف تهران می رفت . اما پس از رسیدن به پادشاهی به طور کامل رنگ عوض کرد و تا انجا پیش رفت که حتی برگزاری جلسات مذهبی در خانه ها را هم ممنوع کرد و حق پوشیدن لباس ت وداشتن عمامه و ایراد سخنرانی اسلامی و منبر رفتن و موعظه را از بسیاری مبلغین و وعاظ مسلمان سلب کرد و به زور سر نیزه و قوای نظامی و انتظامی چادر و حجاب را از سر ن مسلمان برداشت! در این دوره به موازات کمرنگ کردن نقش ون مسلمان ، بهائیان قدرت گرفتند و به صورت نمایان و بارز در عرصه های مختلف اجتماعی و ی ایران به ایفای نقش پرداختند. رضاخان شخصا به بهائیان اعتماد فراوان داشت تا جایی که یک افسر بهایی به نام ستوان اسدالله صنیعی را به عنوان اجودان و رئیس دفتر ولیعهدش محمدرضا پهلوی منصوب کرد و حتی قصد داشت یکی از بهائیان معروف به نام مجید اهی را نخست وزیر کند . مجید اهی از عوامل موثر در صعود رضاخان بود اهی نوه میزامجید منشی سفیر روسیه و شوهر خواهر حسنعلی نوری بهاء بود. ازدیگر بهائیان دوره رضاخان عبدالحسین نعیمی پسر میزامحمدنعیم شاعر معروف بهایی بود . این شخص که بعد از مهاجرت به تهران به استخدام سفارت انگلیس درامده بود پسرش عبدالحسین را هم در این سفارتخانه به کار گماشت . نقش مخربی که عبدالحسین نعیمی در نهضت جنگل و در میان یاران میرزا کوچک خان ایفا کرد بر اساس ماموریت محوله از سوی سفارت انگلیس بود.که دوستان می توانند با مراجعه به کتاب جسارت هایی از تاریخ بهایی گری در ایران این موضوع را مطالعه کنند. اما همین شخص یعنی عبدالحسبن نعیمی که در بخش جاسوسی سفارت انگلیس کار می کرد بعدها رئیس کمیته محرمانه این سفارت شد و با همکاری آلن چار ترات دبیر اول سفارت انگلیس در تهران و با هدایت میس ان لمبتون جاسوس معروف این کشور نقش موثری در امور ی داخلی و خارجی ایران داشت. وی از اوایل نیمه دوم ١٣٢٠ ظاهرا همکاری با سفارت انگلیس را رها کرد و به تجارب بویژه خرید و فروش زمین در تهران روی اورد اما روابط محرمانه خود را با سفارت و سازمان های جاسوسی انگلیس ادامه داد و از رهگذر همین همکاری به سود سرشاری رسید . حتی بهائیان در حوزه فرهنگ نیز نفوذ قابل توجهی کردند ، یکی از نخستین بهائیانی که با برنامه ریزی قبلی در حوزه فرهنگ و هدایت افکار عمومی مردم ایران در روزگار اقتدار خاندان پهلوی فعال شد فرخ دین پارسای نام داشت . این شخص که با ماموریت مشخص و مدون به این عرصه رو کرده بود ، از اوایل دیکتاتوری رضاخان تا پایان عمر خود در اواسط سلطنت محمدرضا نقشی درجه اول و کلیدی درکار اداره مطبوعات و سمت و سو دادن به فعالیت ن و رواج ابتذال و وانگاری در میان انان داشت . حالا متوجه شدید که چرا وضعیت فرهنگی کشور از طرف حاکمیت به سرعت دگرگون شد؟؟ حال متوجه شدید چرا امروز برخی عناصر و یا به قول خودشان اقازاده ها با فرقه بهائیت ارتباط صمیمی برقرار کرده اند؟؟ ان شاالله در جلسه اتی دوشنبه شب با ادامه این بحث در خدمت شما خواهم بود . نثار روح شهدای اسلام صلوات

صفحه_٢ ریزش ها در حکومت اسلامی. مقصود از ریزش در تمدن اسلامی ریزش در یک تمدن ، عبارت است از فرسایش اصول و مبانی آن تمدن در بین اقشار آن و ارتکاب اعمال و افکاری مغایر با اصول و مبانی آن. از این رو مقصود از ریزش در تمدن اسلامی این است که همه یا بخشی از اصول و مبانی اسلام ناب محمدی (ص) در بین پیروان آن ، کم رنگ و یا فراموش شود و افراد جامعه اسلامی در مقام رفتار ، اعمالی مرتکب شوند که مغایر با مبانی قران و روایات به عنوان اندیشه تعمیم یافته آن باشد. همچنین باید دانست مقصود از ریزش از تمدن اسلامی ، وما به معنای خروج از جغرافیای حکومت اسلامی نیست و چه بسا اشخاصی در درون جغرافیای اسلامی و در ممالک اسلامی زندگی کنند ؛ اما از مبانی اسلام فاصله بگیرند ؛ چه این که ریزش وما به معنای این نیست که کسی رسما اعلام خروج از دین کند ، بلکه چه بسا شخصی خود هم نداند که رفتارش او را از اسلام واقعی جدا ساخته و یا حتی ممکن است او به برخی دیگر از مبانی و ظواهر اسلام ملتزم باشد ؛ اما نسبت به برخی دیگر ، کوتاهی کند و ما در اینجا باز او را به عنوان شخصی که از اسلام فاصله گرفته و در اصطلاح گرفتار ریزش شده_اگر چه ملتزم به برخی از زوایای دین باشد_خواهیم خواند.

زنگ عبرت _ تاریخ علوی بسم الله الرحمن الرحیم مقدمه: بی تردید تمدن اسلامی به علت قوام مبانی خود دچار فروپاشی مطلق نشده و نخواهد شد؛ اما این بدان معنا نیست که از جنبه انسانی ان ، دچار فرسایش و به اصطلاح ریزش نمی شود. حق این است که بپذیریم تمدن اسلامی نیز مانند هر تمدن دیگری در مقاطعی از تاریخ خود رویش ها و ریزش های انسانی را به خود دیده است.اما سخن در این است که چرا برخی انسان ها در تمدن اسلامی ، ریزش می کنند و از مبانی مسلمانی زاویه می گیرند؟ این پرسشی است که ما در این نوشتار در تلاشیم پاسخ ان را بیابیم. هدف هم چیزی جز عبرت گیری از وقایع تاریخی نیست . با باز خوانی و دقت در برهه ای از تاریخ ، می توان از تجربه نهفته در ان عبرت گرفته و مانع از تکرار برخی فجایع تاریخی شد. اکنون در زمانی زندگی می کنیم که یک بار دیگر خدواند تحقق حکومتی بر اساس فرهنگ ولایت و امامت را به بشریت ارزانی کرده است و کوتاهی در مراقبت از ان همچون دوران حکومت امیر المومنین علی ع ، معصیتی نابخشودنی است.از این رو بر ما لازم است با مطالعه عوامل ریزش در حکومت علوی از تکرار دوباره تاریخ و غربت ساحت ولایت ، پیشگیری کنیم.ان شا الله منابع: نهج البلاغه ریزش ها در حکومت علی ع ابن ابی الحدید کلینی شیخ مفید.وی,

به نام خدا ون انقلابی حافظان نظام اسلامی. اگر یک نگاه اجمالی به پیروزی های جوامع اسلامی در طول تاریخ داشته باشیم می بینیم که عالمان دینی نقش به سزایی در این پیروزی ها داشته اند.در راس همه انقلاب های کوچک و بزرگ این ت بود که سکانداری حرکت های انقلابی را بر عهده گرفت . پس برای حفظ این دست اورد های مهم بی شک حضور پر رنگ این قشر برای هدایت جامعه بر اساس اصول اسلامی لازم و ضروری است . دشمنان برای فروپاشی این انقلاب ها در قدم اول ، سنگر های فرماندهی را مورد حمله قرار داده ،که در این راه بسیاری از علما خون پاک خویش را نثار اسلام و قران کردند. حرکت و حمله دشمن با توجه به شرایط شخصیتی افراد متفاوت است . اتاق فکر دشمنان با رصد دقیق برخی از حوزویان که از اعتقادات عمیق دینی و اسلامی برخوردار نبودند را تحریک به مادی گرایی کرده تا گروهی های مخالفی تشکیل و با همراهی سایر عناصر تربیت شده که متاسفانه در بدنه حکومتی مسئولیت دارند ، به تخریب ون با تقوا و حافظ ارزش های اسلامی و انسانی بپردازند!!نمونه بارز ان ، اهانت یکی از مسئولین شهر ، الوار گرمسیری از توابع اندیمشک است ،بخشدار این شهر ،با بی شرمی تمام در یک اجتماع عمومی و ارزشی ،حرمت نماینده ولی فقیه و امام جمعه محبوب و ساده زیست را می شکند و قلم به مزدان دنیا زده نیز با قلم فرسایی و عدم نشر واقعیت حمایت قابل توجهی از وی می کنند! شجاعت و هوشمندی حاج اقا حسینی منش ، امام جمعه محترم شهرستان فوق الذکر در پاسداری از جایگاه نمایندگی ولی فقیه قابل تقدیر است. مردم ولایت مدار این شهر با بصیرت توطئه های دشمنان را خنثی و تبدیل به فرصتی برای اتحاد و همدلی بیش از پیش خواهند کرد. انتظار می رود مسئولین ذی ربط در استان خوزستان با بررسی دقیق و برخورد قاطع با حرمت شکنان اقتدار مدیریتی خود را ثابت کنند. سلامتی و سر افرازی این پاسدار حریم ولایت را از درگاه خداوند متعال خواهانیم . مدیر مجمع جهانی خادمین شهدا ✍همدانی جهت بایگانی 0

به نام خدا هنرمندان به فریاد هنر برسید!! هنر ،از دیرباز به یک امر جداناپذیر از بدنه اجتماع بشری تبدیل شده است .اگر نگاه جوامع ،بویژه تمدن اسلامی به این مقوله نگاه ارزشی نباشد نه تنها از این ظرفیت خدادادی نمی توان بهره برداری معرفتی برد ،بلکه موجب اسیب جدی نیز می شود. رهبر معظم انقلاب به این حوزه نگاه ویژه و متفاوتی دارند که در جلسات متعدد با هنرمندان، فلسفه های وجودی آن را بارها بیان فرمودند. ایشان در برهه های گوناگون و حتی خطر ساز این قشر را با ورود هوشمندانه به مبارزه دعوت ، و توصیه می فرماید با زبان تاثیر گذار هنری دوشادوش رزمندگان از فرهنگ غنی اسلامی دفاع نمایند. با این حال در طول سال های اخیر شاهد تغییرات فاحشی در این حوزه بودیم که نگاه ارزشی را به یک نگاه چالشی تبدیل کرده است. یکی از عمده مشکلات را می توان در ورود مسئولین غیرحرفه ای ،که در مواقعی حتی از الفبای هنر نیز چیزی نمی دانند ،دانست. دو مورد مهم در این ورود نقش بسزایی دارند؛ یک استفاده از قدرت و دوم ثروت . اشخاصی با استفاده از قدرت مدیریتی و نیز ثروتی به خود اجازه می دهند به هر شکل ممکن در زمینه های مختلف مثل هنر وارد شده و به دلیل عدم توانایی هنر را به چالش بکشند. دغدغه مندان این عرصه بر این باورند ؛ ورود افراد غیر حرفه ای و بی سواد در بحث هنر باعث از بین رفتن ارزش های تعالی شده ، و به پیکره آن لطمات جبران ناپذیری وارد می کنند. این روزها بازار جشن های پایکوبی به اسم عرضه هنر موسیقی در کشور داغ شده است .هر ازگاهی جشن های این چنینی توسط افرادی برگزار می شود که نه تنها هنر را با خاک یکسان ، بلکه تاریخ هنری عصر معاصر را با کوبیدن مهر جهالت لکه دار می کنند. جالب ترین بخش ماجرا اینجاست ، برای اجرای برنامه های پوپولیستی خود مجبور می شوند دست به نیرنگ های کثیفی بزنند . استفاده از برخی چهره های مثبت و در عین حال از نفس افتاده برای تطهیر کار خویش موضوع دیگری است که باید مورد توجه قرار گیرد. این حرکت در راستای فرار از هجمه های منتقدین انجام می گیرد، تا بلکه ظاهر زیبایی به عملکرد غلط خود برای در امان ماندن از واکنش های اجتماعی ببخشند. غافل از اینکه امروزه به برکت تعالی فرهنگی نگاه اجتماعی نگاهی دقیقی است . لذا اهالی هنر و دغدغه مندان این عرصه بایستی به طور جدی وارد صحنه شده و با فعالیت های اصولی و علمی مانع از رشد بی رویه عناصر یاد شده شوند و فضای پر از التهاب این حوزه را پاکسازی ،یا به نوعی متشنجین را بتارانند. در غیر اینصورت بیماری بوجود آمده هنر این مرز وبوم را به نابودی می کشاند. وسلام ✍همدانی

روستای گنبد، در ٢٥ کیلومتری جاده ملایر و در بخش مرکزی همدان واقع شده است


به نام خدا روستای گنبد از توابع بخش مرکزی همدان ، در ٢٥ کیلومتری جاده همدان به ملایر قرار گرفته است. این روستا با چشم اندازی کم نظیر در میانه ی دو کوه واقع و یک رودخانه روستا را به دو نیم جدا کرده و در مسیر از باغات انگور و مرکبات بهره می گیرد بیش از ٥٠٠ خانوار ساکن در این روستا به شغل کشاورزی ، دامداری و هنرهای دستی از قبیل گچبری ، کاشیکاری و،،، مشغول هستند. مسجد نسبتا بزرگی درمیانه برای اجتماع مراسمات مذهبی و.،خودنمایی می کند زمین های کشاورزی وسیع از چهار سو و همچنین باغات به منطقه روح غیر قابل وسعی می دهد. بحمدالله و به برکت انقلاب از مزایای برق، اب ، گاز و خیابان کشی برخوردار شده است. شهرک صنعتی گنبد در حاشیه و کنار جاده اصلی با تولیدات متنوع در خدمت رسانی به جامعه نقش بسزایی دارد. از چهره های دینی می توان به ایت الله معظم مرحوم شیخ علی گنبدی رحمت الله علیه و فرزندان خلف ایشان ، اشاره کرد.و همچنین چهره های ی و علمی ،اقای دکتر علی اقامحمدی ، مجمع تشخیص مصلحت نظام ، دکتر علی طاهری استاد دانشگاه و،،،، از جمله این افراد هستند. و اما خاطرات شیرین و بیاد ماندنی دنیای کودکی و نوجوانی بنده از این روستا،،،،، ادامه دارد.

بسم الله الرحمن الرحیم. زنگ عبرت _بازشناسی گروه های تاریخی حکومت علوی گروه اعتزالیون . قسمت دوم:علت ریزش این گروه. از جمله عواملی که موجب ریزش اعتزالیون شد، می توان به این موارد اشاره کرد: ١_ شاید بزرگترین مشکل شخصیتی این گروه ، فقدان بصیرت لازم و حیات قلبی بود. این گروه به رغم اگاهی و دانشی که نسبت به شخصیت و جایگاه علی علیه السلام و دشمنانش در دنیا و اخرت داشتند ، نتوانستند تشخیص دهند که یاری نکردن امام معصوم در مقابل کفر ، عاقبتی جز مخلدشدن در مکافات دنیوی و نیز اتش اخروی ندارد . چگونه می توان رفتار نابخردانه ایشان را دید و بر کوردلی ایشان داوری نکرد؟ سعد بن ابی وقاص همواره تلاش می کرد تا پایان زندگی خود ، از ورود در کشمکش های حکومتی فاصله بگیرد . گفته شده پس از نبرد صفین ، پسرش عمر بن سعد که بعد ها در کربلا فرماندهی سپاه یزید را عهده دار بود ، نزدش امد و ضمن بیان اوضاع و احوال نبرد صفین و مساله حکمیت تحمیلی بر علی ع از پدرش خواست تا به سبب سوابقی که در اسلام دارد ، خود را به منطقه برساند ، شاید که خلافت اسلام را قبضه کند. سعد بن ابی وقاص در پاسخ گفت : فرزندم ! ارام باش ، من از پیامبر شنیده ام که می گفت پس ازاو فتنه ای رخ می دهد و بهترین مردم کسی است که در ان پنهان شود . مساله خلافت امری است که من از روز نخست در ان وارد نشدم و دیگر هم وارد نخواهم شد ؛ اما اگر بنا باشد دستم را در ان فرو برم با علی ع فرو می برم. (طبری وفات ٣١٠ق، سنی) ایا این گفتگو ها دلالت بر کوردلی او و همفکرانش نمی کند ؟ ایا همین که تشخیص نمی دادند رویگردانی از امام فرقی با همراهی با کفر ، و نتیجه ای جز ورود در دوزخ ندارد، نشانه فقدان بصیرت ایشان نیست؟؟ پ_ن: مدتی پیش متنی با عنوان اینکه : تاریخ انقضا ندارد دوستان و همکاران را توصیه به مطالعه تاریخ نمودم . حقیقت امر همین است تاریخ هیچگاه منقضی نمی شود می بینیم که در برهه های زمانی اتفاقاتی شبیه به هم رخ می دهد که اگر از تاریخ گذشته گان عبرت نگیریم معلوم نیست چه بلای بر سر خود می اوریم. با اتفاقاتی که این روزها در حال وقوع است ظاهرا انقلاب اسلامی به اوج ریزش خواص رسیده است ، افرادی به یک باره رنگ عوض کرده و سمت سقوط می روند نمونه ان نمایندگان مجلس و از جمله ریاست مجلس و نماینده مردم شهر مقدس قم با کمال وقاهت امضای ٥٠ هزار موکل خود را به زمین پرت می کند! در شهر همدان برای گرامی داشت سالروز شهادت سردار سرافراز اسلام حاج حسین همدانی ،استانداری همدان مانع از سخنرانی همرزم این شهید به بهانه اینکه دکتر قالیباف شخصیت ی است می شود ! این یعنی اینکه: از نظر حضراتی چون اقای نادری فر شهدا را از ت جدا کنیم ! حماقت این اشخاص بقدری عیان است که نمی فهمند شهید سکولار وجود ندارد . ادامه دارد

بسم الله الرحمن الرحیم. چندی پیش جناب اقای رحمانی فضلی وزیر کشور برای افتتاح یک پروژه میهمان مردم استان بوشهر بودند. در حاشیه این سفر اتفاق نادری رخ داد که اهالی قلم مجبور به تحلیل و واکنش شدند. بنابه شنیده ها ، مراسمی در استانداری این شهر تدارک ، و بسیاری از مدیران استانی نیز دعوت می شوند. بخش قابل تامل و البته تاثر ،در این مراسم عدم حفظ شأن و جایگاه نمایندگان این استان است ،که در یک حرکت غیر اخلاقی و غیر حرفه ای صندلی نمایندگان را از مسئولین جدا ، و با فاصله زیادی از صف مسئولان قرار می دهند! ،این امر باعث رنجش نمایندگان شده و بعد از تلاوت قران به نشانه اعتراض مجلس را ترک می کنند . ولی با وساطت برخی حضار یکی از انها قانع ،و به جلسه برمی گردد ولی دو نماینده دیگر خارج می شوند. بدین جهت تحلیل های متفاوتی صورت گرفته و منتشر می شود. اما به نظر حقیر این موضوع را می توان از زاویه دیگری نیز بررسی کرد:در اصل برخورد ، کسی نمی تواند منکر بی حرمتی و شکستن حرمت وکیل و نماینده یک استان باشد، از هر حیثی محکوم به قبح شکنی است ،حال سهوی باشد یا عمدی ، در نهایت توهین مستقیم به مردم است. اما باید یاد اور شد ؛ یکی از اصلی ترین مواردی که باعث بروز چنین حرکاتی در بحث رفتار عمدی می شود ، عدم توجه به اداب ، خصوصیات و ویژه گیهای یک نماینده ، از جانب خودشان است. نماینده ای که جایگاه خود را با نازلترین قیمت به حراج بگذارد و به استخدام فرزندان یا بستگانش بفروشد قطعا باید ذلالت را به جان بخرد. وقتی نماینده ای به صورت مکتوب استخدام فرزندش را از مسئولین دولتی بدونه در نظر گرفتن شرایط موجود ، درخواست می کند! چنین تحقیری طبیعی به نظر می رسد . چنین مطالبات غیر قانونی ،حتی جایگاه و شان سایر نمایندگان را نیز زیر سوال می برد . و اذهان عمومی را به طرف شاید ها می کشاند که ایا این درخواست که به برکت تکنولوژی رسانه شکار شده ،یکی از هزاران درخواست هایی است که در خفا صورت گرفته ؟انباشته شدن چنین سوالاتی در ذهن مردم ، در وهله نخست ضرباتی را به نظام اسلامی خواهد زد . در صورت عمدی بودن ماجرا باید دید زمینه پیدایش ان چیست؟ قطعا داستان ، یکی از یاران مخلص و باوفای علی ابن ابی طالب (ع)_ عبدالرحمن را شنیده باشید که؛ از طرف ان حضرت مامور رساندن نامه ای به معاویه شد. در هر حال بازگویی ان در رساندن منظور نگارنده خالی از لطف نیست.وقتی جناب عبدالرحمن نامه امام علی (ع) را پیش معاویه برد ، نقل است که ؛ با کفش وارد قصر شده ،نامه را دست یزید و عمر وعاص نمی دهد . انها را فاسد و حتی یزید را پسر فاسد . و همچنین معاویه را وادار کرد دو زانو بنشیند و با احترام نامه را گرفته ببوسد و سپس بخواند.و معاویه بعد از دریافت جواب های قاطع و مشاهده صلابت و شجاعت عبدالرحمن دستور داد تا ایشان را از مال دنیا بی نیاز کنند تا بلکه دست از حمایت و جانفشانی مولایش بردارد و تسلیم زر و زیور دنیایی شود.اما این مجاهد راستین در جواب می گوید:ای پسر ابوسفیان! تا به امروز دستم را جمع کرده ام که، پا و زبانم اینگونه دراز است. اری ! اگر مسئولین دستشان را در برابر شهوات دنیایی جمع کنند ،اینگونه مجبور به اعتزال و زانو زدن در برابر ذلت نمی شوند. اگر فرزندان برخی مسئولین به جای لابیگری ، عرضه کسب علم و فراگیری تخصصهای گوناگون را داشتند ،امروز حقارت پدرانشان را نمی دیدند. اگر مثل هزاران هزار جوان بیکار ، صورت خود را با ضربات متعددسیلی سرخ نگه می داشتند و تقوای الهی را سرلوحه پیشرفت در زندگیشان قرار می دادند اینگونه نمایندگان یک ملت در حضور مسئولین و رسانه های جمعی تحقیر و ذلیل نمی شدند! و مهمتر از ان ،نمایندگان ارزشی و انقلابی را شرمنده موکلان خود نمی ساختند.هر چند ارزش و جایگاه مسئولین با تقوا همیشه محفوظ است.چرا که ایشان در همه حال رضایت خدا که رضایت خلق الله را به همراه دارد در اولویت ، کارهایشان است. اما انسان هایی که دنیا را ابدی می پندارند و با رفتارشان اخرت و عدالت را نفی می کنند ؛دستشان همیشه دراز بوده که اینگونه جایگاه والای نمایندگی را به قیمتی ناچیز می فروشند و ابروی خود را به حراج می گذارند.این است عاقبت دنیاطلبی ، و این است عاقبت بی عرضه گی اقا زاده ها که به جای کسب علم به عیاشی مشغولند . هرچند از نظر پدران گرامشان نخبه خطاب می شوند ، اما از نظر مردم ،نخبه هایی برای عیاشی ، فخر فروشی و. بشمار می ایند. در پایان فرازی از فرمایشات رهبری معظم انقلاب اسلامی را من باب یاد اوری ضمیمه می کنم ، باشد که رستگار و سعادتمند شویم. ✅بدترین فسادها در جامعه ، رواج فقر و افزایش شکاف بین فقیر و غنی است. بدترین فساد ها در جامعه این است که کسانی دچار فساد مالی و اقتصادی شوند و از بیت المال مردم برای منافع شخصی و پر کردن جیب خود تغذیه کنند١٣٨١/٤/٢٥ محمدی


بسم الله الرحمن الرحیم. زنگ عبرت _بازشناسی گروه های تاریخی حکومت علوی گروه اعتزالیون . قسمت اول: در زمان حکومت امام علی علیه السلام گروهی به نام اعتزالیون بودند که در ت و مسائل حاد اجتماعی زمان خود بی طرفی را پیش گرفتند . با علی علیه السلام بیعت نکردند و از این رو معتزله نامیده شدند . هرچند جنگی بپا نکردند اما در خانه خودشان نشستند ، نه با امام علی ع کمک کردند و نه با او جنگیدند . البته این هم نوعی مخالفت با ان حضرت بود . انها با یاری نکردن امام با او مخالفت کرده و موجب تضعیف روح و جسم امام شدند. اسامی برخی از این گروه به استناد تاریخ طبری وفات ٣١٠ ق_سنی، بدین شرح است: سعد بن ابی وقاص ، اسامةبن یزید، زیدبن ارقم ، عبدالله بن عمر ، زیدبن ثابت ، حسان بن ثابت، محمد بن مسلمه، نعمان بن بشیر، رافع بن خدیج، و امیر مومنان علی علیه السلام در سال ٣٥ قمری و ان گاه که عبدالله بن عمر، سعد بن ابی وقاص ، محمد بن مسلمه ، حسان بن ثابت و اسامه بن یزید از بیعت با او سرباز زدند ، فرمود: بیعت شما مردم با من بی مطالعه و ناگهانی نبود و کار من و شما یکسان نیست ، من شما را برای خدا می خواهم و شما مرا برای خود می خواهید .ای مردم برای اصلاح خودتان مرا یاری کنید به خدا سوگند که داد ستمدیده را از ظلم ستمگر بستانم و مهار ستمگر را بگیرم و به ابشخور حق وارد سازم ، گرچه تمایل نداشته باشند!(نهج البلاغه خطبه ١٣٦) در ادامه می خوانید بازخوانی زندگی نامه برخی از اشخاص این گروه.

به نام خدا چرا برخی مسئولین به بداخلاقی لفظی روی اورده اند؟!! در کشور عزیزمان ایران چند سالی است ،کلماتی از دهان برخی مسئولین شندیده می شود که رنگ بوی به اصطلاح چاله میدانی دارد! در بسیاری از مواقع ناتوانی در انجام امورات محوله باعث سردرگمی مسئول گشته و به جای پاسخ منطقی به طور غیر ارادی از کلماتی غیر اخلاقی برای فرار از پاسخ یا خاموش کردن طرف مقابل استفاده می کند ، این شاید در طول یک فرایند تبدیل به عادت شود . در مواقعی هم برخی توهمات باعث این حرکت زشت و زننده می شود .به طور مثال توهم محبوبیت مردمی در برخی مواقع ممکن است انسان را از حالت طبیعی خارج و در برابر مخالفان چنین رفتاری از خود نشان دهد. در دهه نود این رفتار در کشور اسلامی ایران به شدت باب شده ؛که در بسیاری از مواقع همراه با عصبانیت شدید بوده است .یکی از مسئولین بلند پایه کشوری برای اولین بار منتقدین را به کلاغ تشبیه کرد که باعث واکنش هایی نیز شد .و پس از ان کلمات جدیدی وارد ادبیات کشور شد . که برای مردم تازگی داشت !از بی شناسنامه خواندن مردم تا اما این گونه رفتار ها می تواند تبعات منفی در جامعه به جای بگذارد که نیاز به بررسی از طرف کارشناسان خبره دارد. در این بحث تمایل دارم به توهم محبوبیت عمومی در حد وسع و توان اندکم به پردازم. در طول سالیان متمادی این توهم باعث سقوط بسیاری از مسئولین شده است که در نهایت به دلیل نتیجه مع .این افراد تبدیل به یک عنصر مخالف ، بلکه دشمن نظام اسلامی شده اند . از اول انقلاب تاکنون دو رئیس دولت با همین توهم از نظام فاصله گرفته و به سرعت محبوبیت خود را از دست دادند و تبدیل به یک چهره منفور شده اند. به این ترتیب وقتی به مسئولین رده پایین استانی یا شهرستانی می رسیم گاهی این افکار شدت یافته و با فکر انکه حمایت و پشتیبانی قوی مردمی دارند دست به یک سلسله اقدامات غیر حرفه ای می زنند ، که متاسفانه هم به نظام اسیب می رسانند و هم خود را نابود می کنند!زیرا، ٩٠ درصد این قبیل افراد بعد از انکه با اعتراضات پی در پی روبرو می شوند ، دست به طرف نظام دراز کرده و انتظار حمایت دارند.در چنین مواقعی ،طبیعتا نظام اسلامی شاید فرصت اصلاح در طول مسئولیت داده باشد اما چشم بر روی واقعیت و عدالت نخواهد بست . وقتی از حمایت نا امید می شود و خود را در برابر میز عدالت می بیند دست به اقداماتی چون ؛ تحریک افکار عمومی زده تا شاید از این طریق بتواند از تیغ قانون بگریزد در حالی که با این کار خود و دیگران را به قعر باتلاقی خود ساخته می کشاند.زمانی چشم باز می کند که دیگر نه تنها محبوبیتی ندارد بلکه به عنوان یک مزدور در دامن استکبار ؛بدونه انکه بتواند تصمیمی بگیرد دشمنان برای او برنامه نویسی کرده و او فقط یک مجری مزدور است تا هلاک شود. والعاقبت للمتقین

♨️اتش کینه در بلاد اسلامی!! اگر واقع بینانه به تحولات امروز منطقه نگاه کنیم می بینیم که اتش افروزی داخلی در دو کشور اسلامی ، عراق و لبنان یک کینه شیطانی است . در جریان شکل گیری محور مقاومت اسلامی ، این دو کشور ستون های اصلی خیمه مبارزه با جریان های تکفیری صهیونیستی سعودی را تشکیل دادند. ان هم نه از باب مسایل دیپلماتیک بلکه به دلیل اعتقادات مذهبی . بعد از شکست این گروهک های خونخوار ، ائتلاف مذهبی عمیقی بین ملت این کشورها بوجود امد که با بروز نشانه های اتحاد ، دشمن را به هراس وا داشت. راهپیمایی عظیم اربعین بدونه در نظر گرفتن مسایل مرسوم دیپلماسی و حذف روادید و همچنین ورود هزاران عاشق اهل بیت به ایران برای شرکت در عزاداری امام هشتم شیعیان امام رضا ( ع) با همین شرایط ، بخشی از حقایق ظهور برای دوست و دشمن برملا شد. پس طبیعی به نظر می رسد دولت های استکباری و استعماری از خیزش مسلمانان احساس ترس و نگرانی کنند. بدین جهت با بکارگیری افرادی سبک مغز و گروهای پلیدی چون منافقین ، حزب بعث و تفاله های به جا مانده از گروه های تکفیری می خواهند یک بار دیگر بخت سیاه خود را بیازمایند .هر چند می دانند از چنین حرکات نابخردانه چیزی عایدشان نمی شود ولی حداقل به بدنه اجتماعی لطماتی وارد می کنند. انطور که شبکه های معاند فارسی زبان و توله خوک های داخلی انان فضا را در دست گرفته و با اب و تاب تشریح و تفسیر می کنند دور از انتظار نیست که نوک پیکان به سمت فضای ارام کشور عزیزمان باشد. لذا جامعه کنونی که در جنگ شدید اقتصادی بسر می برد شاید از نظر دشمن بهترین فرصت برای برهم زدن ارامش مان باشد. دوستان اهل قلم و فعالان رسانه ای بایستی بیش او پیش مشکلات اقتصادی و روانی را برای اقشار جامعه تبیین کنند. معرفی کردن عوامل ایجاد بحران اقتصادی و روانی می تواند معادلات دشمنان را برهم زند. با توجه به مبارزه بی امان قوه قضایی با اخلال گران اقتصادی ، نقش معاونت اجتماعی و سخنگوی این قوه در نشر اخبار بروز و سریع نیز می تواند به این موضوع کمک شایانی نماید. شاید امروز برای فعالان رسانه ای در فضای مجازی اماده باش مبارزه با جنگ روانی و رسانه ای از مومات بحساب اید. در پایان نقل این موضوع خالی از لطف نیست که امام مسلمین در باب مشکلات سال ٩٨ هشدارهایی فرموند ولی در نهایت بشارت پیروزی از جانب معظم له ارامشی برای قلوب مومنین بهمراه خواهد داشت. والعاقبت و للمتقین ✍جلیل همدانی

توطئه جدید ،تجزیه ایران _اذربایجان

«حسن شریعتمداری» دبیرکل تشکل نوظهور ضدانقلاب موسوم به "شورای مدیریت گذار" در گفتگو با یک تلویزیون تجزیه طلب، خواستار جدایی آذربایجان از ایران، إعطای خودمختاری به این منطقه و تشکیل جغرافیای موهومی تحت عنوان "ولایت آذربایجان" شد! پ،ن: چهل سال فراریان منفور در خارج از کشور با تشکیل گروه های اپوزیسیون تلاش می کنند به اهداف شوم دشمنان اسلام جامه عمل بپوشانند. یک روز با اعلان خودمختاری برای منطقه کردستان ، یک روز سیستان ، روز دیگر خوزستان و امروز اذربایجان سعی دارند کشور را با تجزیه به زانو در اورند . هر روز با یک نوع تاکتیک و حربه در صدد ایجاد شکاف میان قومیت های مختلف هستند . از این همه نا مردمی دشمن غمی به دل نداریم چون در برهه های گوناگون جوانان قهرمان این کشور با اتکا به سلاح ایمان ، رهبری حکیم و فرزانه انقلاب اسلامی ، صبر و استقامت خانواده ها و دعای خیر مردم انقلابی به تمام مشکلات غلبه کردند. هر چند در این میان بهترین بندگان خدا ، از مزربانان نیروی انتظامی تا پاسداران همیشه بیدار سپاه پاسداران و ارتش جمهوری اسلامی ایران جان خود را در طبق اخلاص نهاده و فدای حضرت دوست کردند.که این هم در مرام اهل معرفت یک امر مرسوم برای رسیدن به رستگاری مطلق است . تنها دردی که سینه ما را می فشارد ، نمک نشناسی افرادی است که با فریب و نفاق بر مسند قدرت سوار ، از امکانات بیت المال سواستفاده و در مواقع ضرور به جای حمایت اب در اسیاب دشمن می ریزند. تاریخ مرتبا در حال تکرار است ، اگر دیروز مظلومیت امام علی ( ع) با درد و دل برای چاه مشخص می شد امروز مظلومیت امام مسلمین با دروغ بستن به ایشان و بی ادبی برخی شکم پرستان اشکار می شود. روزی که یک بازیکن انقلابی ، شعار اطاعت از رهبری سرداد، واکنش برخی از لجن فکران و سکوت برخی مدعیان نشان از مظلومیت داشت. علی کریمی و برخی دیگر از سلبریتی های خودفروش با انواع بی ادبی نشان دادند که با اصل ولایت و اسلام مشکل دارند. نجابت و ایمان نیروی های انقلابی به دلیل حفظ ابروی این خناسان باعث شده تا جامعه از بی اخلاقی این قشر با خبر نشوند که اگر نیروهای جان برکف ناجا و سایر نیروهای امنیتی بخش کوچکی از کثافت کاری انان را در پارتی های ضد اخلاقی و دینی برملا می کردند این جماعت در افکار عمومی منفورترین انسان ها بودند. بترسید از روزی که پرده های نفاق کنار رفته و چهره های کریه شما برای جامعه عیان شود انگاه خواهید دید که شهرت و محبوبیت در کجای این قاموس می گنجد! بترسید از روزی که خون پاک شهدا دامن تان را بگیرد و ذلیل دنیا و اخرت شوید. درود و سلام خدا بر شهدای عزیز نیروی انتظامی درود و سلام خدا بر پاسداران راست قامت سپاه پاسداران و شهدای ارتش جمهوری اسلامی و شهدای مظلوم و غریب تیپ نیرو ویژه صابرین که در گمنامی جنگیدند و در گمنامی از خاک به افلاک پرگشودند.شهدایی که قربانی توطئه های تجزیه طلبی ملحدان و مماشات برخی مسئولین بزدل شدند. ان الله مع الصابرین ✍همدانی


تاثیر شغل در اخلاق.

باید دانست که حرفه ى هر شخص اثر مستقیم در اخلاق او دارد. اگر انسان در انتخاب شغل و کار دقت نکند و به طمع ثروت و قدرت به شغلی که توانایی لازمه را ندارد وارد شود ، بیش از هر کس به خود ضرر زده و شخصیت انسانی خود را درهم شکسته است.اصولا با داشتن شغلی از روی احساس و طمع دنیایی نمی توان روحیه یی نجیب و برجسته داشت . کسانی که با عوام فریبی ، تقلب ، و نفاق مسئولیتی را تصاحب می کنند قطعا نمی توانند انگونه که باید در کار خود موفق باشند و در نتیجه به جامعه پیرامون خود ضربات جبران ناپذیری وارد ساخته و در دید مردم افرادی پست و ذلیل بشمار می ایند .به همین دلیل مردم اجتماع با توجه به انتظارات بجایی که از وی دارند کم کاری و ناتوانی انان را برنمی تابند و گاهی ممکن است به ایجاد تنش منجر شود . و این زمانی به اوج می رسد که ان مسئول منتخب مردم و خود را به گونه ای دیگر به انها معرفی نموده باشد. در این حال ، مسئول به دلیل فشارهای متعدد از نبود تخصص و عدم پیشرفت در امورات و همچنین فرار از پاسخ ناخود اگاه خشمگین و زبان به فحاشی می گشاید . به نظر حقیر امثال علی مطهری با توسل به حرکاتی وقیح ، دیگر ارزش انتقاد و واکنش هم ندارد .باید برای او دعا کرد که خداوند روح اشفته و پریشان او را شفا دهد تا شاید از خطای خود توبه کرده و به ارامش برسد . امروز علی مطهری با بی ادبی اش نسبت به یک زن مسلمان فریاد فروخورده خویش را که در طول مسئولیت انباشته شده بود رها ساخت تا بگوید ؛ من یک انسان قابل ترحم و ضعیف النفسی هستم که در مقابل موکلانم درمانده و شرمسارم. ✍محمدی همدانی


همدانی:

بسم الله الرحمن الرحیم سلام علیکم ضمن عرض ادب و احترام خدمت خادمین محترم و خانواده های معظم و معزز شهدا از محضر همه بزرگواران پوزش می طلبم از اینکه جسارت کرده و در حضور اساتید محترم قصد سخن دارم امیدوارم بزرگواران عفو بفرمایند در همه جوامع بشری جوانان از جمله اقشاری هستند که می توانند در رشد و شکوفایی کشور خود تاثیر خوبی داشته باشند لذا دشمن در کشورهای استقلال یافته قبل از همه جوانان را مورد هدف قرار می دهند، پس هر تمدنی که بخواهد اینده درخشانی داشته باشد باید جوانانی صالح پرورش و تربیت نماید در جامعه ما که حکومتی دینی و اسلامی مدیریت جامعه را عهده دار است ، در برهه هایی متاسفانه ، عواملی باعث شد که بخشی از این ظرفیت اسیب ببیند و بعضا جوانان به دین گریزی روی اوردند یکی از دغدغه های دلسوزان دینی ، دین داران و خانواده های متدین در حال حاضر دین گریزی و گرایش نسل جوان به فرهنگ پوچ و بی محتوای غربی است. در واقع این موضوع یکی از تهدید های اصلی برای جوانان بحساب می اید. این پدیده خطرناک در سده های اخیر به ویژه قرن بیستم بخش عظیمی ازجهان بخصوص بلوک شرق و کشورهای در حال توسعه را فراگرفته است. با اینکه انسان ذاتا مشتاق دین است وفطرت او با درون مایه های دین پیوند تکوینی دارد چرا به دین گریزی روی می اورد و این امر در نسل جوان نمود بیشتری دارد. این سوال را می توان اینگونه پاسخ داد که ؛ در دین الهی هیچ عنصر گریزاننده وجود ندارد اگر انسان ها به دریافت معارف دینی و درک صحیح ان نائل ایند ، هرگز از دین نمی گریزند .افزون بر این عقل و عشق هردو در متن دین جای دارند دین هم ذهن و خرد انسان را تغذیه می کندو هم به دل ادمی حیات ، حرکت و نشاط می بخشىد بنابر این علت دین گریزی را باید در خارج از قلمرو دین حق و اموزه های دینی جستجو کرد . حال سعی می کنیم در حد توان به عوامل متعددی که در بروز دین گریزی نقش دارند ، به طور خلاصه وار اشاره کنیم. هر فردی با مراجعه به زندگی جوانان و مطالعه رفتارهای اجتماعی انها این مسئله را به صورت ملموس در خواهد یافت که در سال های اخیر و بخصوص پس از پایان هشت سال دفاع مقدس ،و با روی کار امدن برخی از مدیران از فرنگ برگشته ،گرایش به فرهنگ بیگانه و فرهنگ غربی در بین جوانان ما رشد صعودی یافته است و گروه هایی از جوانان خام به علل گوناگون از دین و فرهنگ حالت گریز پیدا کرده اند ، گاهی وقتی در بین برخی جوانان از دین و فرهنگ خودی سخن به میان می اید به صورت علنی بی میلی و بی علاقه گی خود را به دین اظهار می دارند ، البته باید اذعان کرد که این انکار و زدگی از دین به خاطر خود دین نیست ، بلکه علل این مسئله بیشتر به رفتارهای دیدنداران و مدعیان دین بر می گردد. از نظر کارشناسان اهل فن ، جوانان جامعه باید درک شوند ، اگر جوان از طرف اجتماع یا خانواده درک نشود اغلب سعی می کند علیه سنت ها و اداب و رسوم قیام کند ، از والدین و جامعه کناره گیری و فقط با طیف خاصی که افکاری شبه بهم دارند ارتباط برقرار می کند . درچنین شرایطی جوان به یک و بلکه چند راهنمای دلسوز نیاز دارد که در بن بست ها و شرایط بحرن او را به بهترین شکل راهنمایی کنند. اگر چنین نباشد و احساس تنهایی کند تعادل روحی خود را از دست داده و خود را بیگانه در خانه و اجتماع می داند و علیه تفکر ، مذهب و یا نحوه پوشیدن لباس بزرگ سالان طغیان می کند و این مسئله را به شکل های گوناگون از جمله پوشیدن لباس هایی با نماد غربی بروز می دهد. می توان گفت بخش عمده این رفتارهای انکار گونه جوانان و گرایش های انان به فرهنگ بیگانه به خاطر تبلیغات کاذب و دروغین درباره دین و القای شبه در بین جوانان می باشد و چون جوانان برای این سوالات و شبهات خود پاسخ قانع کننده ای نمی یابند ، از دین گریزان شده به فرهنگ بیگانه و غربی گرایش پیدا می کنند. البته با وجود این همه شبه و تبلیغات مسموم ذات اصلی و خمیر مایه درونی جوانان سالم و به ارزش های دینی غیرت و تعصب نشان می دهند و همین موضوع در بیشتر مواقع بسیاری از جوانان را از غرق شدن در فرهنگ مبتذل غربی باز می دارد و انان را به اغوش پر محبت دین باز می گرداند. دوران نوجوانی و جوانی مهترین دوران زندگی انسان محسوب می شود .در این امر دوران تحولات عظیمی در درون فرد روی می دهد او در مرز بلوغ و نوجوانی از طفیلی بودن می رنجد و می خواهد به خود متکی گردد . نیروی عاطفی در او افزایش می یابد و در عالم دوستی افراد را عاشقانه دوست دارد و در عالم قهر و نزاع تا مرز انتقام پیش می رود. با تمام تلاشی که دشمنان نظام اسلامی در طول چهل سال برای دین زدایی عمیق در میان این قشر انجام داده اند ، همان ذات پاک جوانان مانع از موفقیت دشمن شده است به جرات می توان گفت رزمایش اقتدار امروز مردم مسلمان در مراسماتی چون راهپیمایی عظیم اربعین ، شرکت در مراسمات مذهبی و، ،،، نتیجه تلاشی است که در این راه مقابله با دشمن صورت گرفته است. اگر چنین نبود با هزینه های بسیاری که دشمن در دین زدایی کرده و می کند بایستی هیچ اثری از فرهنگ اسلامی باقی نمانده باشد. و اینجاست که تاثیر ولایت فقیه نمایان می شود. چه جوامعی بودند که قیام کرده اما به دلیل نبود یک مدیر مدبر در اندک زمان ممکن با یک تهاجم فرهنگی ، از درون متاشی شدند. تا بدین جا مسئولیت دین گریزی جوانان بر عهده خانواده ها و مسئولین فرهنگی جامعه است. که به هر دلیلی نتوانسته اند وظایف خود را در قبال این قشر انجام دهند ، یا تعمدا در راستای اهداف دشمن کار کرده اند. و همین تعمد یا انفعال زمینه ای را فراهم. می سازد تا مرحله بعدی اغاز شود ان هم تهاجم سازمان یافته فرهنگی دشمن است .دشمن برای دور ساختن جوانان از دین از انواع راههاو شیوه ها استفاده می کند که می توان به ؛ تضعیف باورها و اعتقادات دینی جوانان که اینده سازان کشورند اشاره کرد. جوانان. اگر خوب تربیت شوند و باورهای دینی را در قلب پاک خویش بپرورانند هادیان جامعه خواهند بود شور و نشاط جوان وقتی با فرهنگ پاک و پویای اسلام عجین شد ان گاه به بار خواهد نشست و همگان از ثمرات ان بهره مند خواهد گردید.دشمن هم خوب نکته را می داند از این رو باورهای اسلامی را مورد هجمه قرار می دهد. یکی دیگر از راه های تهاجم فرهنگی این است که سعی می کنند جوانان مومن را از پای بندی های متعصبانه به ایمان که همان چیزی است که یک تمدن را نگه می دارد منصرف کنند مانند همان کاری که در قرن های گذشته در اندلس کردند. جوانان را ریختند در عالم فساد ، شهوت رانی و می گساری ، این روش همچنان نیز در حال انجام است و کسی نمی تواند منکر ان باشد. اما نکته اصلی اینجاست که امروز جامعه اسلامی به برکت وجود ولایت فقیه به عنوان مدیر بصیر ، شجاع و دلسوز چهار دهه شدیدترین حملات و توطئه های دشمنان توانسته ایستادگی نماید . باید توجه داشت ، حملات دشمن نسبت به گذشته بسیار شدید و در عین حال به روز و پیچیده بوده است و قابل قیاس با مسائلی چون اندلس و امثالهم نیست . به همین دلیل جامعه ما و بخصوص فعالان فرهنگی بایستی با بهره گیری از علوم روز به مقابله برخیزند . اگر مسئولین از اغاز تهاجم دشمن و زمانی که مقام معظم رهبری به همه مسئولان امر هشدار دادند مردانه به وظایف خود عمل می کردند امروز همین بخشی که عرض شد در دام دشمن گرفتار نمی امدند چون این بحث را باید طی چند جلسه خدمت بزرگواران ارائه نماییم تمایل دارم بحث را خاتمه و به مواردی که به عنوان یک معضل پدیدار شده است اشاره نمایم همین فضای مجازی ، طبق فرمایش امام مسلمین به اندازه انقلاب اهمیت دارد. ایا افرادی که امروز به عنوان فرمانده در خط مقدم کانال ایجاد کرده اند اهمیت این فضا را درک کرده اند؟ کانال هایی که چندین سال با استفاده از نام های ارزشی عضو جمع کرده و امروز تبدیل به خبرگزاری و مبلغ شرم اورترین کانال ها شده اند ایا در گناه انحراف جوانان این مرز و بوم شریک نیستند؟ وقتی یک عنصر به ظاهر انقلابی در راس مبارزه با تهاجم فرهنگی قرار دارد نتواند به وظیفه خود عمل کند نشانه سقوط است یا نفوذ؟ سکوت در برابر چنین افرادی ایا جایز است ؟ شاید یکی دیگر از عوامل دین گریزی وجود همین افراد ضعیف النفس باشد .که ان شاالله در جلسات اینده بیشتر به ان خواهیم پرداخت از همه سروران گرامی عذر خواهی می کنم حقیر در مسیر بودم امیدوارم اشکالات را ببخشید یاحق التماس دعا


بسم الله الرحمن الرحیم. سبک زندگی اسلامی. یکسونگریقسمت اول یکسونگری را می توان یک فاجعه خواند ،چون انان که یک بعدی می اندیشند افرادی ناقص هستند که تمام وجودشان در یک سو خلاصه می شود .این افراد از خواستها و نیاز های گوناگون انسان بی خبرند ، انان همه ى واقعیات زندگی را بر اساس یک ضابطه می شناسند و تنها به یک جانب می نگرند . یکسونگران دو دسته اند: ١_ انان که تنها یک انگیزه را عامل جنبش و تحرک انسان در روابط فردی و اجتماعی می دانند. ٢_ گروهی که انگیزه های گوناگونی را می شناسند ولی تنها ابرانگیزه یا ابرانگیزها یی را فرمانده و عامل می پندارند و معتقدند انسانها به نیروی بی امان آن انگیزه یا انگیزهاى حاکم به فعالیت های گوناگون می پردازند . در اینجا بر سر ان نیستم که این دو دسته را با ویژگی هایش بررسی کنم و نیز قصد تحقیق ندارم که ایا یکسونگران جزء این دسته اند یا ان دیگر . بلکه در نظر دارم نارسایی و سستی های بنیادی این طرز فکر را برشمریم . توصیه می شود همراه با مطالعه این سلسله مباحث ، تاریخ را نیز ورق بزنیم تا سرگذشت سیاه یکسونگران را مورد ارزیابی قرار دهیم ان موقع در می یابیم که در هر عصر و زمانی ، یک بعد اندیشی و یکسونگری به گونه ای خاص خودنمایی می کند. به طور مثال ؛ در عصر سعدی رحمت الله علیه شاعر و سخنور شیراز ، معیار شخصیت بر اساس تسلط بر ادبیات بود ، در ان زمان ، ارزش ، سودمندى و والایی شخصیت از ان کسی بود که در علم نحو و ادبیات استادی اگاه ،و ژرفکاوی استوار بوده باشد ، و تکامل انسان ها را نیز با همین قاعده در سایه ى دانایی و توانایی بر همین فن ارزیابی می کردند .به همین دلیل مردم با سختیهای زمان ، و عواقب سوء پیروزی بیگانگان بر دین و چاره جوئى برای فقرا خاک نشین و دهها مسائل ضروری دیگر بیگانه بودند . اری انگاه که مرضی در جامعه عمومی باشد مردم از درک ان بیماری عاجزند و می پندارند در جامعه یى سالم زندگی می کنند. ادامه دارد. در قسمت بعد می خوانید یکسونگری در مکتب مارکس . ✍محمدی همدانی

 

 


امران به معروف حجت الاسلام ابوالحسن کیهانی رئیس تبلیغات اسلامی کبودراهنگ ، به دلیل اقامه امربه معروف و نهی از منکر ، توسط ، دختر داگ واکر ( سگ گردان) با ماشین زیر گرفته شد! مدتی است که آمران به معروف ، به طور سلسله وار مورد ضرب و شتم و گاهی تا مرز شهادت پیش می روند. در این نوشتار به بررسی این موضوع می پردازیم تا ببینیم مشکل اصلی کجاست. هدف از امربه معروف و نهی از منکر ،جز خیرخواهی و انساندوستی نیست. آمران به معروف و ناهیان از منکر ، تلاش می کنند تا فضیلت های انسانی در جامعه فراموش نشود . اما در سالهای اخیر این فریضه واجب را به گونه ای دیگر تعبیر کرده اند. در وهله اول ، تمدنی به نام غرب ، چون مجسمه ای دو رو ، که یک روی ان بتی دلربا، زیبا و فریبنده و بر روی دیگرش هیولایی وحشتناک جلوه گری می کند تلاش کرده است تا بخشی از مردم جامعه را به استعمار خود در اورد. تمدن غرب تلاش دارد که جوامع بشری را به سوی بی سامانی سوق دهد تا راه سعادت را بر انسانها ببند.اگر چنین شد انسانها با دیگران بیگانه شده و تنها به خویش می اندیشند .در سایه شوم از خودبیگانگی است که تمام بی سامانیهای روانی ، اجتماعی ، لاقیدی ، ناتوانی ،انزواطلبی ، بدبینی و از دست دادن ارزشها و اعتقادات پدید می اید.و در نتیجه انسان دچار یک بیماری روحی شده و به هر عملی حتی ارزشی واکنش نشان می دهد. همین بیماری روحی ، چنین القا می کند که اگر می خواهید پیشرفته و متمدن باشید مقلد ملل پشرفته شده تا عقب ماندگی خود را جبران کنید . در حالی که همین کشورهای به ظاهر پیشرفته و متمدن با این روش و نگرش سالهاست که ورشکسته شده و به بن بست رسیده اند. روی اوردن مردم این کشورها به بی اخلاقی وبی بندوباری ، نتیجه همان فرهنگ پوچ است که با نام ارامش مردم را به باتلاق اضطراب و استرس کشانده است . اما ، اسلام که یک آیین جاودانی و بر اساس فطرت و ی صحیح تمام خواسته های انسانی پایگذاری شده است و به مسئله ى محبت و همدوستی توجه فراوانی دارد و دگر دوستی مقدس شمرده می شود به دلیل تهاجم فرهنگی دشمنان روزهای غربت را سپری می کند. از این رو ،دلسوزان واقعی باید مورد ضرب و شتم قرار گیرند و معاندان و مغرضان با چهره های نفاق الود به عنوان ناجی ظاهر شوند. اگر انسان به اندازه پر کاهی شعور و فهم داشته باشد قطعا چنین نمی کند .به روی راهنمای خود اتش نمی گشاید ، به او تعرض نمی کند . دریغ که عده ای از این نعمت خدادادی محرومند و ارامش را تنها در بی بندوباری ، سگ گردانی ، ومی جویند. اما در بخش دوم روی سخنم با کسانی است که در یک کشور اسلامی مسئولیت پذیرفته اند. از مدیران لیبرالی که انتظاری غیر از همراهی با مهاجمان فرهنگی نیست ! اما نهادهای متولی چرا با هنجارشکنان مقابله جدی نمی کنند؟ تا کی باید افراد متدین جامعه مورد تعرض یک مشت حیوان صفت قراربگیرند؟ فقط در استان همدان این مورد سوم است که به خاطر اقامه امربه معروف و نهی از منکر ، آمران به معروف را ناجوانمردانه مورد ضرب و شتم قرار می دهند! در دو مورد حتی به خانواده این عزیزان هم بی مهری شده و غیر از ضرب و شتم چادر از سر دختران مومنه برداشتند! در شمال کشور نیز به همین صورت ، ناموس شیعه را در انظار عمومی و میان انبوهی از نامحرمان بر زمین انداختند و چادر از سرش کشیدند! این درد ها غیر از زیر گرفتن جوان بسیجی ، در حال برقراری امنیت و ترور چند که منجر به شهادت این عزیزان شد می باشد. به نظر می رسد ، این دست اقدامات ،اجرای برنامه های هدفمند دشمن برای از بین بردن روحیه امر به معروف و نهی از منکر است ،که توسط دشمن طراحی و افراد بیمار مجری ان شده اند. برای جلوگیری از اتفاقات مشابه ، انتظار می رود دستگاه قضایی و ستاد امر به معروف و نهی از منکر به طور جدی ورود کرده و با عاملان هر نوع قبح و هنجارشکنی برخورد نماید. درغیر ، این صورت این امر به یک عادت ضد دینی و اجتماعی بدل خواهد شد. ✍جلیل اقامحمدی همدانی

حذف شهید. شرم اورترین کمپین خناسان. با توجه به حذف سلسله وار واژه مقدس شهید در شهرهای مختلف کشور، به یقین می رسیم که یک برنامه کاملا مهندسی در اتاق فکر جریان نفاق طراحی ، و در حال اجرا می باشد. تحلیل این موضوع کار سختی نیست ، فقط کافی است به شخصیت مدیرانی که در این کار ظالمانه دخیل هستند نگاهی داشته باشیم . تقریبا اکثر این افراد از کمبود شخصیتی در رنج و سعی کرده خود را به هر قیمتی در زمره مدیران قرار دهند . این روحیه انسان را به سمت خود فروشی کشانده و باعث می شود با کسانی معامله کنند که اعتقادی به ارزش های اسلامی و حتی انسانی نداشته و سالیان طولانی در صدد عقده گشایی از دانش اموختگان مکتب عاشورا هستند. حال این زمینه فراهم شده تا جماعتی به ارزوی های خویش برسند .برخی صندلی های قدرت را تسخیر و برخی به ثروت های حرام دست یافتند . اما کسب این دو به قیمت خیانت به مردم و کشور و شهدا تمام خواهد شد . تاریخ را ورق بزنید. !! در حادثه غم بار کربلا چند گروه مقابل امام معصوم صف ارایی کردند ١_ گروهی که از پدر بزرگوار امام شهیدمان ، اقا امیر المومنین علی (ع) کینه بر دل داشتند . این افراد برای انتقام امده و زمانی که علی اکبر امام حسین( ع )وارد میدان شد ، لعینی گفت به چهره این جوان بنگرید ! ایا اربا اربا کردن پیکر او که شبیه ترین به ال الله است از کینه های شما کم نمی کند؟ ٢_ گروه دوم دنیا طلبانی که در منجلاب شیرینی های دنیایی دست و پا می زدند .این درندگان برای احکام حکومتی پای در میدان جنگ نهاده یا برای دریافت زر و زیور دنیایی شمشیر ساخته بودند . ٣_ و گروهی نیز که جز احمق نام دیگری بر انان نمی توان یافت حماقتشان انقدر اشکار بود که امده بودند از خلیفه غاصب و کذاب حمایت کنند ، خلیفه ای که اشکارا گناه می کرد و به حدود اللهی دهن کجی می نمود. این انسان نماها با ان خوی وحشیگری ، امام معصوم را خارجی و مرتد و متوهمانه به خود القاء می کردند که برای رضای خدا شمشیر کشیده اند غافل از اینکه خون خدا را بر زمین می ریزند. جرم این گروه از سایرین بیشتر نباشد کمتر نیست ،زیرا با جهل خود به ظالمین قدرت بخشیده تا حق را ناحق کنند و امام عادلی چون حسین ابن علی ( ع) که تمام تلاشش رستگاری انسان ها بود را انگونه ناجوانمردانه به مسلخ کشاندند. مگر یزید چه می کرد و چه می گفت که امام شهیدمان بر علیه او قیام کرد؟ مگر نه اینکه امام حسین ع برای اقامه امر به معروف و نهی از منکر جان خویش و یارانش را فدای دین خدا کرد ؟ یزید همانی را گفت که امروز برخی بر زبان می اورند! ازادی !! ازادی به سبک شیاطین ! یعنی بگذارید مردم در گناه غرق شوند تا اشک صاحب اصلی جهان سرازیر گردد! ربا ، رشوه و چپاول بیت المال را ترویج دهید تا لشگری برای جنگ با خدا فراهم سازید! دنیا را برای دنیا پرستان چنان شیرین کنید که برای کسب قدرت و ثروت سخیف ترین حرکات از انان سر زند! با این شیرینی ها چنان قلب هایشان را قصی کنید که همانند سنگی سخت و خشن با هیچ ناله و اهی تکان نخورد. مبادا فکر کنید این جریان به اصطلاح روشن فکر صدای مظلومیت را نمی شنود ، می شنوند، اما سختی و سفتی قلبشان اجازه نمی دهد به حال روز مظلومین نظر کنند. دشمنی این جماعت با شهدا این است که می دانند تنها فرهنگی که می تواند در مقابل انان قد علم کرده و روزشان را همانند شب تیره و تار کند همین فرهنگ عاشورایی جهاد و شهادت است . این فرهنگ در هر برهه ای که نیاز باشد به پاکترین بندگان خدا تکلیف می کند که جان خود را تقدیم ازادگی نمایند. این فرهنگ ناب جهاد و شهادت است که لرزه بر اندام دشمنان انداخته و خواب و خوراک بر انان حرام ساخته است . لذا به هر قیمتی می خواهند این سلاح اعتقادی را از مسلمین گرفته و جامعه اسلامی را خلع سلاح کنند!! اما چه احمقند این افراد که نمی دانند راه و رسم شهادت گم شدنی نیست و فرا می رسد روزی که مختاران زمانه لگد بر صورت سیاهشان بکوبند. رهسپاریم با ولایت تا شهادت ✍محمدی همدانی


تبیین گام دوم انقلاب اسلامی _ قسمت دوم _ سبک زندگی _ تبیین گام دوم انقلاب اسلامی سبک زندگی _قسمت دوم
دریافت فقدان ایمان و نیاز بسیار بشر به ان ، انچنان مهم است و نقش ان در زندگی انسانها انقدر احساس می شود که حتی بزرگترین روانشناس قرن بیستم پرفسور کارل یونگ می گوید: بیماری قرن ما بیماری مذهبی است .در اثر تکنولوژی و جمود تعالیم و کوته نظری و تعصب ، بشر قرن بیستم لامذهب شده و سرگشته در جستجوی روح خود است و تا مذهبی نیابد اسایش ندارد. بی مذهبی لامحاله پوچی و بی معنا بودن زندگی را سبب می شود و داشتن مذهب و آرمان به زندگی مفهوم و معنا می بخشد ان کس که با شهامت در راه خودشناسی گام گذاشت به خدا شناسی می رسد و در مرحله اخر به تکامل نفس و فردیت خود واصل می گردد بدونه مذهب و ایمان حقیقی ارامش وجود نخواهد داشت . قران کریم در این زمینه تعبیر بسیار جالبی دارد؛ می فرماید: هرکه از یاد خدا غفلت ورزد و از ایمان و دین روی برتابد، مسلما زندگی او تنگ ، رنج اور ، درد الود و ناگوار خواهد بود.(سوره طه ایه ١٢٥) زندگی تنگ و توام با نگرانی ، نتیجه بی ایمانی و نداشتن قرارگاه فکری و پناهگاه معنویی و بر اثر کمبود بشر ، در حیات فردی و اجتماعی ، پر اضطراب است ، برای رهایی از این غرقاب هولناک و نجات از نگرانی ها ناگزیر از پذیرش عقیده خالص مذهبی هستیم انسان در زندگی به اعتدال و ایمان احتیاج دارد ، چرا که دین و مذهب در زندگانی به انسان اطمینان و تکیه گاه روحی می بخشد. قران کریم می فرماید: اگاه باشید که ارامش دلها و اطمینان خاطر تنها در سایه یاد خدا و ایمان است(سوره رعد ایه ١٣٢٨) *چرا ارامش و س و اطمینان خاطر مخصوص مومنان و افراد خدا شناس است و دیگران از این نعمت بزرگ محروم هستند؟ این سوال را می شود اینگونه پاسخ داد؛ شما حساب کنید کسی که همیشه از یک قدرت بی پایان غیبی کمک می گیرد و خود را وابسته به خداوند قادر ، حکیم ،دانا و مهربان می داند و او را یاور و پناهگاه خویش می پندارد و نیروی غیبی و معنویی او را پشتوانه ی خود می داند و او را در همه حال ناظر و اگاه به کارهای خویش موثر می داند و طبق مصلحت خدا و با یاد او کارها را شروع می کند و در انتظار پاداش و اجر دنیوی و اخروی خداوند بزرگ می باشد ، نباید احساس ارامش کند؟ در مقابل کسی که برای خود قرارگاه فکری و پناهگاه معنوی و مطمعن و ارمان مقدسی ندارد و همانند پرکاهی در فضائی بی پایان دستخوش گرد باد و توفان های حوادث است و هر لحظه به سویی می گردد و سرگشته و حیران است ، نباید دستخوش اضطراب و نگرانی گردد؟ راستی کدام دسته سزاوار ارامش روحی و امنیت خاطر هستند؟ اگر این موضوع را به عنوان مثال به جامعه امروزی تشبیه کنیم در مورد افرادی صدق می کند که در همه حال نگران از دست دادن موقعیت های اجتماعی ، و ثروت های مادی هستند.به هر ترفند و حیله ای چنگ می اندازند تا از گردونه قدرت خارج نشوند ، گاهی مرتکب کثیف ترین اعمال می شوند ، که در مواردی پای بر روی حقیقت گذاشته و حق و حقوق یتیمان ، و ضعفا را پایمال می کنند. از اینده خود نگران و مضطرب هستند که بعضا دست بیعت با دشمنان خدا و مکتب می دهند و خود را در در وادی هلاک شدگان قرار می دهند. در سویی دیگر ، افرادی نیز با توکل و ایمان به خدا ، با ارامش خیال اهداف الهی را دنبال می کنند و در همه حال راضی به رضای حضرت حق هستند و رستگاری مطلق را می جویند حتی اگر دچار زحمات بیشمار دنیایی شوند. قران کریم جواب روشن و قاطعی می دهد .انجا که درمقام مقایسه ی مشرکین و کفار و مومنان می فرماید: کدامیک از این دو دسته سزاوار ارامش و امنیت حقیقی هستند ؟ انانکه به خدا گرویده و ایمان خود را به ستم و شرک نیامیخته اند تنها برای انان اسایش روحی است و هم انها هدایت یافتگانند.(سوره انعام ایه ٨٢٨٣) . با کمک این پشتوانه ی معنویی یعنی ایمان می توان مشکلات را رفع و بر نگرانی ها غلبه کرد . حتی ان را به عنوان موثرترین داروها در معالجه ی روحی و جسمی بیماران کاربرد دارد. * نیروی مقاومت مومن. مومن واقعی در سخترین لحظات و حساسترین شرایط در زیر فشار کوههای مصیبت و ناملایمات ، خم به ابرو نمی اورد بلکه با قدم های استوار به پیشواز حوادث و به جنگ مشکلات می رود و با شکست و ناکامی مبارزه می کند و پیروز می گردد. ساختمانی را که در بستر رودخانه و مسیل قرار دارد به نظر اورید، اگر بنیان ان سست باشد و با مصالح معمولی بنا شود ، در اندک زمانی با اولین حربه و هجوم سیل از بیخ و بن کنده می شود و دیوارهایش فرو می ریزد ، ولی اگر پی و بنیانش محکم باشد و با بتون ارمه و سیمان مسلح و اهن ساخته شده باشد ،امواج خروشان سیل در ان موثر نیست و نمی تواند مقاومت انرا در هم بشکند . در نتیجه ساختمان محکم و پناهگاه مطمعنی خواهد بود. قدرت مقاومت مردان با ایمان نیز، در برابر حوادث ، مشکلات و نگرانی ها ، به کوه تشبیه شده است. مومن روحی بزرگ و قلبی گسترده دارد ، نگرانی ها و حوادث نمی تواند او را هضم کند و یا همرنگ خود سازد با انکه نگرانی ها همانند اسیدی است که قطره قطره بر اهن ریخته و سر انجام اهن را سوراخ می کند و یا چون موریانه یی است که جان انسانها را از داخل می خورد و از پای در می اورد. اما مومنان که خود را با ابدیت و بی نهایت پیوند داده اند و به خدای بزرگ و لطف و کمک بی پایانش امیدوارند ، روحشان بزرگ چون اقیانوس است ، و قطراتی که از ابرهای تیره و متراکم نگرانی می چکد در برابر پهنای دریای تحمل و صبر مومن شرمسار می شود. امام صادق علیه السلام می فرماید: مومن از پاره اهن محکمتر است چون پاره های اهن در اتش تغییر می یابد اما مومن اگر کشته شود و دوباره زنده و باز کشته گردد، قلبش تغییر نمی یابد و همواره ثابت و پایدار است وقتی زندگی حضرت امام خمینی (ره) را مرور می کنیم ، می بینیم این بزرگ مرد تاریخ ، با قدرت ایمان ، سخترین شرایط را با ارامش پشت سر می گذارد تا اسلام را از انحراف جدی نجات دهد ، حتی از دست دادن فرزندش ، تبعید ، زندان ،غربت هم نتوانست بر اراده بلند ایشان خللی ایجاد کند و ثابت قدم تا لحظات اخر برای پاسداری از اسلام و قران ایستادگی نمود. و نیز ایمان قوی ، مقام معظم رهبری در طول این سال ها ، با تمام ناملایمتی ها ، اجازه کوچکترین انحراف را نداده و با شجاعت مثال زدنی در مقابل دشمنان داخلی و خارجی ایستادگی کردند. صبر و گذشت خانواده های معظم شهدا ، را نمی توان جز در ایمان به خدا جستجو کرد ،چنانکه فرزندان ، پدران ، یا همسران خود را در راه خدا و برای حفاظت از اسلام و مسلمین ،با ارامش خیال هدیه نمودند . اری ، در سایه ایمان و اخلاص می توانیم به ارامش برسیم. ادامه دارد

هنرمند یا هنر مند ؟؟ به قلم جلیل اقا محمدی هنرمند یا هنرور؟؟؟ قبل از شروع سخن جای دارد که از محضر هنرورانی که با شرافت در حال کسب روزی حلال و تلاش برای ارتقاء سطح دانش در این حوزه هستند پوزش بطلبم . روی سخن حقیر با معدود افرادی است که جایگاه خود را بنا به دلایلی که ذکر خواهد شد نمی شناسند . کشور اسلامی ایران به برکت وجود انقلاب اسلامی و دست یابی به استقلال و ازادی درطی ٤٠ سال ، فضایی را مهیا کرد که هرکسی به هر انچه که ارزو دارد برسد. برخی برای کسب شهرت بی انکه توانایی داشته باشند با انواع حرکات به جایگاه های دلخواه رسیدند. قشر هنرمندان با استفاده از یک فضای بسیار باز ی و اجتماعی و همچنین حمایت های مالی توانستند بهترین سال های هنری را رقم بزنند . اما دراین میان برخی هنروران که از نظر شخصیتی دچار بیماری صعب العلاج بوده و هستند ظاهرا نمی توانند روح و روان خود را به ارامش برسانند . این قبیل افراد باید بدانند ؛ هر کسی نسبت به حد توان و دانش خود می تواند دیده شود و دست و پا زدن بی مورد نه تنها ثمر بخش نیست چه بسا باعث فرو ریختن اندک اندوخته خود می شود. در سال های اخیر برخی هنروران که با حمایت جامعه اسلامی به چهره های سرشناس تبدیل شدند دست به حرکاتی غیر اخلاقی زده و به جای پاسخ متقابل و خدمت به مردم و نظام، متاسفانه با دشمنان هم نوا ، و عَلم مخالفت و دشمنی را بلند کرده اند. هر روز از گوشه و کنار شاهد بی ادبی های این دست افراد هستیم . بی آنکه اندک توانی در مورد ت و سایر حوزه ها درآنهادیده شود نقش هنروری ،برای معاندان نظام را بخوبی ایفا می کنند . هنروری که نقش سیاهی لشگر را دارد ، یا باید حرف نزند یا اگر حرف می زند همانی باشد که باب میل گردانده است. اگرچناچه این افرادخود را هنرمند می دانند چرا تا کنون در هیچ جایی از دنیا برای ایفای نقش هنری و بازیگری نسبتا حرفه ای ، دعوت به کار نشده اند؟؟ در طول سالیان اخیر بسیاری از همین اشخاص با توهمات واهی به صفوف دشمنان پیوسته ، اما غیر از نقش اپوزیسیون چراهیچ کار هنری از آنها دیده نمی شود؟ افرادی که در کشور، روزگاری سنگین ترین بودجه صداو سیما را به کارهای خود اختصاص می دادند چرا بعد از سال های فرار ، هیچ هنری غیر از مزدوری از آنها نمی بینیم؟ فقط تنها در شبکه های درجه چندم به اندازه چند دقیقه صرفا برای نمایش های مضحک و دلقک بازی از آنها استفاده می شود! با توجه به فرهنگ و اصول دینی ما، قطعا محتوای برخی فیلم و برنامه های تولید شده در امریکا و اروپا را قبول نداریم اما از نظر ساختار وامکانات بسیار پیشرفته هستند ، لذا تا به حال هیچ یک از اشخاصی که در دام ت بازی آنها گرفتار شده اند، را در حد و اندازه ایفای یک نقش هر چند کوتاه قبول ندارند. لذا با صراحت باید عرض شود این جماعت منفور در خارج از کشور صرفا یک هنرور دون پایه هستند نه هنرمند ! آنهم برای امرارمعاش روزانه و دیده شدن در حال تلاشند. بر اساس اخبار ،چهره هایی که روزگاری در داخل کشور خود را سوار بر ابرها می دیدند ، در کوچه پس کوچه های کشورهای غربی و امریکا متاسفانه از زندگی بسیار ذلیلانه ای برخوردارند ، تا جایی که برخی به کارتن خوابی واعتیاد به مواد مخدر روی آورده اند. هنرورانی که دیالوگ دشمنان را بازخوانی و نقش اپوزیسیون نظام اسلامی را بازی می کنند، کاش به جای ناشکری و گردن کشی از زندگی نکبت بار ،اشخاصی چون : محمد حسینی ،مینا لاکانی ، فراهانی و ،،،، درس عبرت گرفته وهر جا تریبون بدستشان می آید، از فضای باز ی و نجابت نظام سو استفاده نکرده و اراجیف بر هم نبافند که هیچ جایگاهی در خارج از کشورندارند یعنی توان انجام کار هنری بر اساس فرمول بازیگری حرفه ای در آنها دیده نمی شود .که بتوانند در این راه برای حفظ شان جوامع بشری تاثیرگذار ،وآثاری درخور یک انسان آزاده خلق نمایند. هر جا هم دعوت شده اند، یا اهداف خصمانه حکومت جباران را مجری شدند، یارواج ابتذال. پس این جماعت کم توان ، جاهل ، ومزدور را جدی نگیریم که هیچگاه توان دشمنی با نظام اسلامی در وجود آنها نیست و خود نیز به خوبی می دانند که آنطرف غیر از فلاکت در انتظارشان نخواهد بود. جوانان این مرز و بوم نیز باید هوشیار باشند و فریب عکس ها و تصاویر پر رنگ و لعاب برخی بازیگران که در کشورهای خارجی ثبت می شود را نخورند زیرا این تصاویر دقیقا زمانی گرفته شده است که با پول و امکانات این مملکت به سرزمین ابتذال و نفاق سفر کرده و در کنار عیش و نوش به سادگی و نجابت ما می خندند. اگر بخواهیم به نتیجه مطلوب برسیم باید زندگی کسانی را دنبال کنیم که با توهم محبوبیت و هنر به کشورهای خارجی پناهنده شده و عاقبتی جز دشمنی با مردم کشورشان و سرزمین شان ،پیش روی خود ندیدند. روزی که صبر و حوصله،مردم انقلابی به سرآید وبه فکر پاکسازی مزدوران ومعاندین نظام اسلامی بیفتند،روزی است که آن سوی مرزها برایشان جهنمی بیش نخواهد بود. محمدی همدانی

جناب مختا ر ثقفی وقتی شنید برخی بازاریان و تجار ، از وضعیت موجود سو استفاده کرده و دربازار التهاب 
ایجاد کرده اند انها را احضار و مورد سرزنش قرار داد و فرمود: اگر به گناه خود اعتراف نکرده بودید و قول جبران نمی دادید ، در مورد شما همان حکمی را اجرا می کردم که در مورد قاتلان امام حسین ع اجرا کردم !!
با تامی در این رویداد تاریخی به این نتیجه می رسیم که محتکران و گرانفروشان و ملتهبان در اقتصاد جامعه مسلمین گناهشان با قتل امام معصوم برابری می کند :


شمر زمانه را بشناس!!! ✍جلیل اقامحمدی همدانی در طول تاریخ حادثه غم بار کربلا یکی از دردناکترین حوادث تاریخی است . از هر زاویه ای به آن بنگریم ، غیر از مظلومیت ،غربت و تنهایی نمی بینیم! امام شهیدمان بی آنکه برای شخص خود ، اهل بیت و یارانش چیزی بخواهد، به میدان آمده تا دین جد بزرگوارشان ،که نجات و رستگاری بشریت است را از چنگال ظلم و سیاهی نجات دهد .چه زیبا فرمود: حسین (ع) مصباح هدایت و سفینه نجات است. با وجود اخلاص و تقوایی که مردم در ایشان سراغ دارند و می دانند حسین (ع) میوه دل رسول خداست ، باز می بینیم ،پیچ و خم دنیا باعث گمراهی شده ، و هر طیفی راهی طی می کند ، تا تنهایی امام را رقم بزنند!! برخی با استدلال های غلط و متاثراز جنگ روانی دشمن ، امام معصوم را شورشی خوانده و کمر به قتل ایشان بسته اند. عده ای آمده اند انتقام اجداد کافرشان را که بدست پدر بزرگوار امام ، یعنی علی ابن ابی طالب علیه السلام هلاک شده اند را بگیرند .( در این باره نقل است ، لحظه ای که اقای جوانان ، علی اکبر امام حسین علیه السلام ، وارد میدان جنگ شد برخی خواص به لشگری که برای انتقام امده بودند اشاره کرده می گویند ؛ چهره این جوان را بنگرید ، شبیه جدش رسول خداست . پس تعلل نکنید و با عمودهای اهنین و شمشیرهای بران ،او را نشانه گرفته ، و به غیراز اربا اربا راضی نشوید!!) بخشی در کنج خانه فتوای عالمان بی بصیرت را برای خود حجت دانسته و نشستند تا سر خورشید بر نی رود . گروهی نیز ، با وجود آنکه می دانستند حسین (ع) ثارالله است ، به طمع کسب قدرت بر روی سینه نازنین امام عزیزمان نشستند تا سر از پیکر قرآن ناطق بردارند! در نهایت زمین گلگون شد از خون مبارک امام حسین علیه السلام ، آب شرمنده شد از ادب قمر منیر بنی هاشم ! طفل شش ماهه غریبانه با خون گلوی خود سیراب شد ، ٧٢ پروانه بر گرد خورشید بال و پر سوختند تا میهمان و مهاجر الی الله شوند و شد آنچه نباید می شد!! مطالب فوق مقدمه ای بود برای نکاتی که تمایل به عرض ان دارم ، تمایل دارم منظور خود را با بیان یک رویداد تاریخی خدمت خوانندگان گرامی ارائه نمایم: وقتی جناب مختار ثقفی قیام کرد تا انتقام خون سرور و سالار شهیدان اقا اباعبدالله الحسین علیه السلام و شهدای دشت کربلا را بگیرد ، باز عده ای چشم و دل از دنیا فانی برنداشته و همچنان اعتزال در پیش گرفتند اما به حول قوه اللهی انقلاب مختار به وقوع پیوست و همه مین به حریم ال الله به سزای اعمال خود رسیدند. در برهه ای از قیام جناب مختار که پسران زبیر برای شکست انقلاب ایشان بسیج شده بودند ، ( قبل از جنگ نظامی جنگ روانی را در بخش های گوناگون اغاز و در اولین قدم جنگ اقتصادی کلید خورد !! برای انسان های دنیا طلب و شکم پرست ، جنگ اقتصادی شاید هولناکترین و زجراورترین باشد در حالی که برای دشمن بهترین گزینه برای به زانو در اوردنشان محسوب می شود . جبهه کفر با علم به این ضعف عرصه اقتصادی را با انواع تاکتیک ها، ملتهب ساخته ، و بخش دیگری از عناصر تاثیرگذار در بازار را تطمیع و هر آنچه می توانند شکم پرستان را تحریک ،تا به نقشه شوم انها کمک کنند. وقتی خبر التهاب در بازار به گوش جناب مختار رسید همه افراد تاثیر گذار یا به نوعی تجار را احضار و مورد ملامت و سرزنش قرار دادند. زمانی که این قشر به اشتباه خود پی برده و معترف به گناه خود شدند، مختار گفت: اگر به اشتباهتان اعتراف ، و قول جبران نمی دادید ، همان حکمی را در مورد شما اجرا می کردم که برای قاتلان ابا عبدالله الحسین علیه السلام کردم. اگر تاملی به این نکته تاریخی داشته باشیم می بینیم که ؛ جرم محتکران ، گرانفروشان، و ملتهبان بخش اقتصادی در جامعه اسلامی با قتل امام معصوم برابری می کند!! حال کسانی که به هر نحوی در این قضایا سهیم اند بی چون و چرا شمرهای زمانه هستند !و لعن و نفرین مظلومین ، ملائک و لعن و نفرین خدا را به جان می خرند کسانی که برای کسب مال دنیا به انقلاب اسلامی و خون هزاران هزار شهید ظلم ،و مردم را نسبت به دین و آیین اسلام بدبین می کنند. ملعونترین اقشار تاریخ معاصر بشمار می ایند . : کسانی که از مسئولیت خود برای کنترل این زالو صفتان شانه خالی کرده و باعث طتمیع و تحریک این عناصر ملحد برای مکیدن خون مردم نجیب این مرزو بوم که در همه حال حافظ و پشتیبان نظام و ولایت بودند ، می شوند در زمره لعن شدگان قرار خواهند گرفت. اما به گواه تاریخ ،نتیجه ای که همه اقشار از جمله مین و اعتزالیون در حکومت های ائمه معصومین از این نامهربانی ها در حق مردم و اسلام گرفتند ، عاقبتی جز هلاکت و نابودی نبود . البته این به جز عذابی عظیم که خداوند متعال برایشان در نظر گرفته است که از درک و فهم ما خارج است ، اما با استناد به قران و روایات عذابی بس دردناک در انتظار انان است. پای گذاشتن در چنین راهی نتیجه جز همنشینی با شمر لعین در قعر جهنم را در پی ندارد!! عاقبت اندیش باشیم و به خاطر دنیای مادی امام فروشی و دین فروشی نکنیم . والعاقبت للمتقین

 

,به نام خدا. سخنرانی:جلیل اقامحمدی همدانی موضوع :اسلام و استقامت تاریخ:١٣٩٨/٨/٢

 


 

 

 

 ,به نام خدا. سخنرانی:جلیل اقامحمدی همدانی موضوع: #فاجعه_اندلس تاریخ:١٣٩٨/٨/٢٤


به نام خدا شریک جرم همانطور که شاهد بودیم ، مغرضان نظام اسلامی به بهانه افزایش قیمت بنزین بار دیگر فضای کشور را ملتهب ساخته تا بلکه زحماتی را متوجه کشور نمایند . بر همین اساس از طرف فعالان فضای مجازی تحلیل های متفاوتی صورت پذیرفت . اما موضوعی مهم همچنان در پس غفلت مسئولان سالهای غربت را سپری می کند. انگونه که از شواهد پیداست ، این فتنه مختص کشور عزیزمان ایران نبود بلکه مثلثی را نشان می دهد که اضلاع ان را لبنان ، عراق و ایران تشکیل می دهند. با هوشیاری پاسداران گمنام اقا امام عصر عج ، بخش اعظمی از این توطئه با دستگیری نیما زم قبل از اجرا خنثی شد.زیرا بخشی از برنامه ها طراحی شده ، به ابلاغ نرسید و بیشتر لیدرهای داخلی نیز یا شناسایی شدند یا ماست های خود را کیسه کرده و اشک ندامت جاری ساختند .پس با این اقدام به موقع و انقلابی سرعت فتنه گرفته شد. اما دردی که سینه های سینه سوختگان را می فشارد این موضوعات و مشکلات نیست ،چون حکومت هایی که بر مبنای اسلام ناب بنا می شوند در طول تاریخ مورد تهاجم دنیاطلبان بی ایمان قرار گرفته و می گیرد که اگر دشمن دست به توطئه نزند باید به مسیر شک کرد.ایجاد فتنه ها نشان می دهد که به حول قوه الهی راهی که انقلاب اسلامی ایران طی می کند مسیری است به سوی سعادت بشری . اما درد اینجاست که در طول چهل سال ، چرا نهادهای فرهنگی نتوانستند انطور که شایسته یک حکومت اسلامی است جوانان جامعه را تربیت کنند . چرا باید جوان جامعه اسلامی با وجود هزاران موسسات فرهنگی کوچک و بزرگ ، که از بیت المال هزینه دریافت می کنند ، فریب القائات دشمن را بخورد؟ چرا باید مراکزی در فضای حقیقی و مجازی دایر نباشد که به شبهات ایجاد شده توسط دشمنان با خوشرویی و حوصله پاسخ دهد؟ چرا جوانان جامعه ای که با خون پاک هزاران شهید به این مرحله از پیشرفت و اقتدار رسیده قدرت درک و تحلیل یک کلیپ ساختگی و تقطیع شده را نداشته باشد؟ چرا مراکز فرهنگی بروز حرکت نمی کنند ؟ چرا باید سواد رسانه ای در کشوری چون ایران در مرحله پیش دبستانی متوقف و درجا بزند؟ چرا باید یک مشت سلبریتی بیمار بتواند با ایجاد حواشی و هوچی گری افکار جوانان جامعه اسلامی را به هر سو که می خواهند منحرف نمایند و با استدلال های صد من ی غاز برای دشمن پیاده نظام تشکیل دهند.؟ چرا این جوانان نمی توانند اصل ماجرا را برای خود تبیین کرده و به مرحله ای برسند که با شهامت سوال کنند : شما سلبریتی هایی که با پول بیت المال مسلمین ، به این دارایی ها دست یافتید ، چرا به مردم مظلوم فخر می فروشید ؟ وقتی در کشور ما هزاران کارگر با حقوق ماهیانه یک میلیون و دویست هزار تومان زندگی می کنند ، شما از دستمزد ١٠ هزار دلار ناراضی و با بغض از خانواده خود در امریکا عذرخواهی می کنید و باز هم طلب کار هستید. سوال شود : شما بازیگر به چه حقی ، شعبان بی مخ تربیت می کنید تا خون پاک یک ساده زیست را بر زمین بریزد؟ و صدها چراهای دیگر که مجال اشاره به انها در این بحث نیست. و اما ! مسئولین مراکز فرهنگی ،از نهادهای دولتی تا موسسات مردم نهاد تا مساجد و مدارس و حتی گروه های فعال در فضای مجازی ، به یاد داشته باشید در صورتی که به هر دلیلی در وظایف خود کوتاهی کرده باشید ، جرم شما اگر از معاندان بیشتر نباشد قطعا کمتر نیست! یقین بدانید و بدانیم که ، همراهی جوانان جاهل با اشرار و اغتشاشگران به دلیل همان سستی و کم کاری من و شماست که در تربیت دینی ضعیف عمل کردیم و به اندازه دشمنان اسلام دربه زمین ریختن خون پاک شهدا و حیف و میل بیت المال دخیل هستیم و روزی باید در دادگاه عدل اللهی پاسخگو باشیم .وقتی سلبریتی ها همگام با دشمن فکر جوانان را از آن برنامه های شوم خود می کنند یعنی نهادهای متولی و فعالان فرهنگی ضعیف عمل کرده اند . امید ان می رود خداوند متعال توفیقی عنایت فرماید تا با تلاش و کوشش مضاعف کوتاهی های صورت گرفته را جبران کرده تا شرمنده شهدا و ولی امر خود نباشیم. ان شاالله

بسم الله الرحمن الرحیم سبک زندگی اسلامی . قسمت اول . مردم حال حاضر با وجود امکانات رفاهی مدرن به نوعی خود را اسیر چنگال دشمنی پنهان می دادند .دشمنی که بیش از بسیاری بلا ها و بیماریها به جسم و روح اسیب می رساند . این دشمن پنهان در قدم اول نیروی سلامتی را تهدید و زندگی را در کام مردم تلخ و همچنین عمر را کوتاه می کند .قاعدتا باید چنین دشمنی را بشناسیم و سپس راه های مقابله با ان را پیدا کنیم .امروز نگرانی و اضطراب همانند غولی ترسناک زندگی بخش اعظمی از جامعه را با چالش جدی مواجه کرده و به روح و روان ادمی چنگ می زند. نگرانی های فکری غالبا با توهمات و خیالات بیجا ،زندگی را تاریک می کند و انسان را دچار شکنجه و عذاب جهنمی خود می سازد . چون خوره طبقات مختلف اجتماع و انسانها ی متمدن را می خورد . این بیماری با همه زیانهایی طاقت فرسایی که دارد باز قابل معالجه و کنترل است . انسان می تواند افکار خویش را کنترل کند و نگرانی را از فکر خود دور سازد از غم و اندوه جانکاه برهد و شادمان و خاطر جمع زندگی کند . اما این کار زمانی ممکن است که راه مهار کردن و مبارزه با نگرانی های فکری را بداند و بفهمد که باید چگونه به جنگ ان برود.و از همه مهمتر باید علل و عوامل ان را دریابد و بداند چه چیزی موجب نگرانی شده است .بنابر این وقتی که در بررسی های خویش موجبات انرا دریافت ،انگاه می تواند برای هریک از راه ویژه ی ان وارد مبارزه شود و ان را چاره جویی کند. مثلا ناراحتی و نگرانی اگر در اثر امراض جسمی است باید پیش از انکه به مرحله غیر قابل علاج برسد به پزشک متخصص مراجعه کند تا با به کار بستن دستور ها و راهنمایی های او و استراحت بهبود یابد . و این نکته نباید فراموش شود که تلقین در ایجاد یا شدت بیماری خیلی موثر است .ممکن است انسان سالمی با این تلقین که بیمار است دچار نگرانی شدید شود و همین تلقبن بیجا او را ناتوان سازد .یا برعکس با تلقین سلامتی می تواند تدریجا بهبود یابد . این شیوه در بسیاری از بیماریها به ویژه بیماریهای روان تنی خیلی موثر است . همانگونه که اشاره شد اکثر نگرانی ها فکری است و همین نگرانی های فکری خود تولید انواع بیماری های روانی و جسمی می کند .و اما برای چاره جویی باید نکاتی را مد نظر قرار دهیم که اشاره می شود: نکته اول :بازگو کردن عقده ها روانشناسان معتقدند که اندوه و نگرانی اگر واپس زده شود موجب عقده حقارت شدید و خطرناک می گردد. باید فکر و دل را از نگرانی ها خالی کرد و بهترین راه ان در میان گذاشتن عقده ها با دوستان و نزدیکان دلسوز است با شخصی که راه چاره را می شناسد و دلسوزانه راهنمایی می کند تا با این کار از انفجار درون جلوگیری شود و نیز چاره جویی به عمل اید. بنابر این اگر مشکلی برایتان پیش امد و حادثه یا اشتباهی باعث نگرانی شما شد باید با پدر و مادر یا دوست دلسوز در میان بگذارید و و دل کنید و عقده را خالی و چاره جویی نمایید . در روزگار کنونی که فضای مجازی جزئی از زندگی انسان ها ،بخصوص نسل جوان و نوجوان شده توصیه اکید می شود از م و مساعدت در ابن فضا جدا بپرهیزید که ممکن است نه تنها مشکل شما حل نشود بلکه مشکلات دیگری نیز افزون گردد . پس بهترین راه م با والدین و دوستان دلسوز یا معلمان و مدیران مدزسه است. اگر عامل نگرانی مصیبتی دلخراش یا حادثه ناگوار باشد گاهی اشک ریختن بسبار مفید است تا ناراحتی شدید را بر طرف سازد . بارها دیده یا شنیده شده است که افرادی از زن یا مرد ،پسر یا دختر می گویند چه راحت شدم اگر گریه نمی کردم دق می کروم . خوب شد چند قطره اشک ریختم .مسلما این خود موجب ارامش روحی و تسکین قلب می باشد . البته معنای گریه گله نیست تا با مقام صبر نسازد. دوم :توبه و طلب آمرزش اگر نگرانی شما در اثر معصیت و گناهی است که مرتکب شدید ،روح و فکر شما زیر تازیانیه وجدان دچار شکنجه و عذاب می شود برای رهابی و نجات به دامن توبه پناه ببرید و ار خداوند طلب امرزش کنید و بخواهید که دیگر پیرامون گناه نگردید تا آرامش روح را باز بابید. اسلام بهترین راه را در این زمینه پیشنهاد کرده است اسلتم مانند برخی ادیان نمی گوید در فلان روز نزد فلان شخص ببایید و اعتراف کنید تا شما را ببخشد . بلکه می گوید در هر لحظه ای و در هر مکانی با خدا راز و نیاز کنید و از او امرزش بخواهید . چه بسیار کسان که نمی توانند تمام عقده ها و اسرار ،عوامل نگرانی و گناهان را پیش هر کسی اظهار کنند با به هیچ وجه نمی خواهند کسی به اسرار درونشان پی ببرد نه دوست و نه پدر و مادر . ایبن فطری اسلام تسهیلاتی قائل شده و می گوید : هر وقت و در هر زمان حتی نیمه های شب در دل تاریکی ها و محیط خالی و خلوت با خدای خود درد دل کن و از خدای مهربان ، قادر و آمرزنده طلب امرزش نما و با او عهدی کن که دیگر به گناه الوده نشوی . انگاه خدا تورا مب امرزد هر چه هم گناه تو سنگین باشد و ارامش دل و شادی خاطر و تسکین قلب را بازخواهی یافت . بدونه انکه شخصیت خویش را نزد کسی خرد کنی و یا انسانی را از اعمال و اسرار نهان خویش باخبر سازی. این بحث ادامه دارد جلیل اقامحمدی همدانی

 

 

 

 

◾️◾️◾️◾️ پیام مدیر و اعضای مجمع جهانی خادمین شهدا بمناسبت شهادت سردار سرافرازسپاه اسلام ،شهید حاج قاسم سلیمانی . بسم رب الشهدا والصدیقین إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَیْهِ رَاجِعُونَ شهادت هنر مردان خداست. امروز تاریخ در دل خود می نگارد از انسانی با تقوا ،شجاع و بی بدیل که مزد یک عمر مجاهدت در راه رضایت حضرت حق را از خداوند سبحان دریافت کرد. سردار بسیجی حاج قاسم سلیمانی اسوه استقامت جهان اسلام ،به دست پست ترین و رذلترین اشقیا آسمانی شد. اینجانب از طرف خود و اعضای مجمع جهانی خادمین شهدا این مصیبت و افتخار شهادت را به پیشگاه حضرت ولی عصر -عجل الله فرجه الشریف- و حضرت امام ‌ای و خانواده محترم و ملت بزرگ ایران اسلامی تسلیت و تبریک عرض میکنم به فضل خدا خون پاک ایشان موجب آزادی ملت عراق و سایر کشورهای مظلوم از لوث وجود نیرو های خبیث آمریکا خواهد شد. نیروهای حزب الله به عنوان نیروهای مقاومت اسلامی قطعا برای تحقق حکومت اسلام ناب محمدی چون گذشته و به مراتب بیشتر از ان قدم هایی محکمتر بر خواهند داشت تا هر یک از ما به احدی الحسنیین شهادت یا پیروزی بر دجالان جهانی نائل شویم . دشمنان بدانند خون سردار شهید حاج قاسم سلیمانی برای آنان به مراتب خطرناکتر از خود ایشان است . خون به ناحق ریخته شده سردار دلها و شهید ابومهدی المهندس جانشین سازمان بسیج مردمی عراق و سایر شهدای عزیز انگیزه مبارزه با خونخواران را در همه گروه ها بالا خواهد برد و آتشی بر خرمن ملحدان می اندازد که آرامش برایشان به رویای ابدی مبدل شود. رهسپاریم با ولایت تا شهادت والسلام علی عبادالله الصالحین جلیل اقا محمدی همدانی مدیر مجمع جهانی خادمین شهدا http://shahidd110.blog.ir/1398/10/13


هفته نامه بیرمی:شماره ۵۵۹ گفتگو با جلیل اقا محمدی همدانی.(فعال فرهنگی-ایثارو شهادت) بسم الله الرحمن الرحیم. امروزه یکی از حوزهایی که می توان گفت روزهای غربت را سپری می کند حوزه فرهنگی است . حوزه ای که یکی از اصلی ترین و موثرترین ها جهت تعالی جامعه به سوی رستگاری و سعادت بشری می باشد. تهاجم فرهنگی بیگانه و ضعف نهادهای متولی باعث شده بخشی از فرهنگ جامعه اسلامی اسیب ببیند. اما در اینجا فرهنگ جهاد و شهادت به عنوان فرهنگ ناب عاشورایی برای حفاظت از ارزشهای اسلامی و ارتقا امنیت اقشار جامعه نقش بسزایی داشته و دارد.مقام معظم رهبری بارها توصیه فرمودند که این فرهنگ حفظ شود تا بدانجا که فضیلت زنده نگه داشتن یاد و نام شهدا را چون شهادت تعبیر کردند ‌همچنین چند سال پیش فرمان اتش به اختیار را برای حمایت از بخش های گوناگون صادر و مردم را مکلف کردند به صورت خود جوش خلع های بوجود امده را پر کنند . به همین بهانه تصمیم گرفتیم با یکی از فعالان فرهنگی شهرستان تنگستان مصاحبه ای انجام دهیم . محمدی همدانی فعال فرهنگی در حوزه جهاد و شهادت که در چند سال گذشته با ایجاد یک گروه مردمی توانسته است فعالیت های چشمگیری انجام دهد . *بیرمی: اقای همدانی ضمن معرفی خود خواننده محترم نشریه را با گروه خود اشنا کنید. **همدانی: به نام خدا جلیل اقا محمدی همدانی هستم ،اصالتا اهل همدان و ساکن شهرستان دلاور پرور تنگستان و شهر اهرم. گروهی که ما با کمک خداوند متعال و همراهی و همدلی تعدادی از دغدغه مندان تشکیل دادیم یک گروه کاملا مردمی و مستقل هست تحت عنوان " مجمع خادمین شهدای جهان اسلام.این گروه در حال حاضر بیش از ۶۷۰ نفر عضو ثابت از سراسر کشور داره و هدف نیز زنده نگه داشتن یاد و نام شهدا و نشر معارف شهدایی است. *:شما از کی و چگونه به این فکر افتادید که چنین تشکلی را پایه گذاری کنید؟ **:تقریبا با ورود تکنولوژی جدید به نام فضای مجازی و با مشاهده وسعت و دسترسی اسان اقشار جامعه به اطلاعات جرقه ای در ذهن بنده زده شد. با می که با تعدادی از فعالان در این حوزه داشتیم به این نتیجه رسیدیم که اگر قرار است ساعاتی را به این فضا اختصاص دهیم پس بهتر است که به جای اتلاف وقت از این ظرفیت استفاده بهینه کرده و فعالیتی ثمر بخش داشته باشیم . لذا این موضوع را به طور جدی دنبال کردیم و تصیم بر این شد گروهی را ایجاد کنیم چون هم می شد از توانایی انها استفاده کرد هم فضا را طوری برنامه ریزی نمود که استعدادها هرز نرود و از تخریبات فکری به نحوی جلوگیری کرد چون بیشتر کاربران قشر جوان و نوجوان بودند.یک نوع تکلیف نیز بشمار می امد‌. *:تا چه اندازه در این کار موفق بودید؟ **:به فضل خدا و عنایت شهدا طی سه سال اخیر فعالیت هایمان به نحو مطلوبی رضایت بخش بوده .چون با کمک همین جوانان مومن و مخلص به اهداف کوتاه مدت و اولیه رسیدیم بلکه قدمهایی نیز برای اهداف میان مدت برداشته شده است. *:لطفا مختصری از فعالیت های انجام شده را برای خوانندگان محترم بیان کنید **:ما سعی کردیم در قدم اول کار رو به صورت تشکیلاتی پایه گذاری کنیم . پس شروع به جذب نیرو کردیم ان هم نیروهای متخصص . چند بخش تعریف شد . مثل ؛بخش جمع اوری زندگینامه شهدا بخصوص شهدایی که تا به حال معرفی نشده بودند . بخش دوم ،بخش ترجمه بود چون هدف ما معرفی جهانی بود پس نیاز بود اطلاعات شهدا ترجمه بشوند بر این اساس چندین مترجم حرفه ای جذب کردیم و در گروهی اطلاعات شهدا را به زبانهای عربی و انگلیسی ترجمه می کنند و کاربرانی بعد از بازبینی نهایی مطالب را به سایت و کانال منتقل و در سطح وسیع روزانه منتشر می شود. بخشی هم به عنوان بخش فنی هست که عزیزانی به صورت تخصصی به تولید عکسنوشته ،کلیپ ،ساخت کتب دیجیتال ،نقاشی وو مستند سازی مشغول هستند. در این بخش دوستانی نیز هستند که زندگینامه های شهدا را به کتاب تبدیل کرده و به تازگی نشریه تک صفحه ای نیز طراحی وقرار است به صفحات ان افزوده شود . اما در مجمع همه اعضا به عنوان خبرنگاران افتخاری ایفای نقش می کنند . مصاحبه با خانواده های معظم شهدا یکی از رسالت های ایشان است.و اگر احیانا در منطقه ای نسبت به شهدا و خانواده این عزیزان کم لطفی صورت گیرد بلافاصله با انتشار بیانیه مسئولین را مم می کنیم حرمت شهدا را حفظ نمایند . که به حمدالله چندین مورد موفق نیز داشتیم . یکی از انها در شهری ۴شهید غواص گمنام دفن بودند که از سال ۹۴مزاری برایشان احداث نشده بود و در غربت کامل بودند با پیگیریهایی که حضورا صورت گرفت با شناسایی چند خیر و تشکیل گروه جهادی یادمانی سال گذشته احداث شد. خدمت شما عارضم ،در بخش کتاب تا کنون ۵جلد کتاب دیجیتال ساخته شده و سه کتاب نیز نگارش که جلد اول کتاب با نام خط سرخ با ۲۴۰ صفحه زندگی نامه بیش از صد شهید به چاپ اولیه رسیده و کتاب حدیث صابرین و بهترین عموی دنیا (کودک و نوجوان)در شرف چاپ هستند. بخشی نیز به عنوان کتابخانه دیجیتال در حال فعالیت است که بعد از کسب احازه از ناشر کتب شهدایی را تبدیل به کتاب دیجیتال می کنیم. در بخش دیگر ما تصمیم داریم به طور مدون نمایشگاههایی از تمثال و زندگی نامه شهدا در سطح کشور برگذار کنیم که اولین نمایشگاه در شهر کازرون استان فارس با همکاری دانشگاه ازاد و دانشکده سما برگزار شد که بحمدالله استقبال خوبی نیز صورت گرفت .شهدایی که در این نمایشگاه معرفی شدند شاید مظلوم ترین شهدا بودند که کسی انها را نمی شناخت با اینکه در دهه نود شهید شده بودند متاسفانه به دلیل ضعف کاملا گمنام بودند . یکی دیگر از برنامه های مجمع مصاحبه انلاین با خانواده های معظم شهداست که در گروه مجمع به صورت کنفرانس مصاحبه صورت می گیرد و مورد استقبال قرارگرفته تقریبا در ماه چند مصاحبه انجام می گیرد که خانواده های شهدای عزیزی چون :شهید محسن حججی ،شهید مهدی صابری از شهدای تیپ فاطمیون افغانستان ،شهید ابراهیم هادی و در این برنامه شرکت داشته اند. در بخش دیگری سعی کردیم در کارهای خیریه هم به اندازه توان فعالیت داشته باشیم 'و یک برنامه ای تحت عنوان مهمان سفره شهید دایر کنیم که در قدم اول نذر نان بود . با شناسایی خانواده های کم توان نان این عزیران از سفره شهدا تامین می شود که به فضل خدا تا کنون در چندین شهر اجرا شده شهرهایی در سیستان و بلوچستان ،کرمان،خوزستان،گیلان با همکاری خادمین عزیز صورت گرفته . شاید نان کمک قابل توجهی نباشد اما گروه در همین حد توانایی دارد که ان شاالله با کمک خیرین به برنامه گسترش پیدا کند. در کنار این فعالیت ها چندین مرحله مسابقه سراسری هم داشتیم که نویسندگان شهدایی برای رده سنی کودک و نوجوان بود که سال گذشته انجام گرفت . برنامه بعدی ما در گروه که شروع کرده ایم تشکیل یک گروه جهادی فرهنگی و سازندگی است . در این برنامه قصد داریم چند موضوع را مد نظر قرار دهیم . یک :جذب تعدادی معلم و دبیر جهت برگزاری کلاس های تقویتی و فوق برنامه در مناطق محروم و خانوادهای کم توان از نظر اقتصادی .چون می بینیم موسساتی دایر شده که با دریافت وجه چنین کلاس هایی را برگزار می کنند و هستند خانوادهایی که به دلیل عدم توانایی از این برنامه ها محرومند و چه بسا در همین قشر چه استعدادهایی به همین دلیل از بین می روند که می شود این دانش اموزان را شناسایی کرد. دوم : جذب تعدادی پزشک و مددکار اجتماعی ،بهداشتی و برای ارائه خدمات به مناطق محروم سوم: تشکیل یک گروه سازندگی جهت همکاری و ارائه خدمات به خانوادهای نیازمند و همچنین مکان های عمومی . مثل مدارس ،مساجد ،یا دیوارنگاره و دیوار نویسی و نظیر ان. این ها بخش هایی از فعالیت های همکاران عزیز و جهادی بنده بود که در این مدت بدونه هیچ کمکی از نهاد های دولتی صورت گرفته است .که بنده سعی کردم خلاصه وار خدمت شما و خوانندگان عزیز عرض کنم. *: ایا تاکنون از جایی کمکی به گروه شما شده ؟منظورم نهادهای دولتی است. **: حقیقت امر این است که ما با مشکلات زیادی روبرو بودیم اما با مدد شهدا و عنایت حضرت حق مرتفع شده فقط به دلیل هزینه بالای چاپ کتاب ما چهار جلد کتاب اماده چاپ داریم که نتوانستیم به چاپ برسانیم و تقریبا از همه مسئولین نیز درخواست کمک کردیم متاسفانه تاکنون در عمل شاهد هیچ مساعدتی نبودیم. * :در پایان ارزوی خود و سایر همکارانتات را بیان کنید. **: ارزوی قلبی ما داشتن یک جامعه سالم و سربلند است که ان شاالله زمینه ظهور منجی عالم بشریت هموار شود تا با ظهور مهدی فاطمه عج دنیایی اباد و به دور از ناعدالتی داشته باشم . جای دارد از همه همکارانم در مجمع که شبانه روز تلاش کردند تا به این مرحله برسیم تشکر وقدردانی کنم.نام بردن از همه عزیزان قطعا میسر نیست اما بیشترین فعالیت و تلاش را این بزرگواران به عنوان مسئولین واحد ها انجام دادند ازجمله سرکار محترمه قاسمی کیا سرکار صید محمدی و استاد گرامی جناب رجبی و همچنین استاد ارزشمند جناب امیدیان که در همه حال پیشتیبان ما بودند . که به عنوان یک خادم واقعی ایفای نقش کردند یک خادم شهید باید فکرش ،اعمال و کردارش شهدایی باشد شهدا کمتر حرف می زدند و بیشتر کار می کردند اخلاص در زندگی و کارشان موج می زد اگر می خواهیم خادم باشیم باییستی زندگی ما رنگ و بوی شهدایی داشته باشد.ان شاالله خداوند به بهانه حضور این بزرگواران حقیر روسیاه را نیز بپذیرد. از مسئول محترم نشریه بیرمی جناب جعفری و همکارانشان کمال تشکر را دارم که از بدو شروع کار بدونه هیچ چشم داشتی زندگی نامه شهدا را مرتبا به چاپ می رساندد . اجر همگی با شهدا امیدوارم این مصاحبه بهانه ای شود تا از حمایت های مسئولین جهت ارتقا و گستزش فعالیت ها بهره مند شویم. در پایان این را نیز عرض کنم که تصمیمی اخیرا در مجمع گرفته شده که جلد سوم کتاب خط سرخ به شهدای تنگستان اختصاص یافته که به امید خدا با هماهنگی مسئولین محترم زندگی نامه و خاطرات این عزیزان جمع اوری خواهد شد. ان شاالله.


به مناسبت ایام الله دهه فجر

 

غربت!! سالهاست که دهه فجر انقلاب اسلامی ایران که پیروزی خون بر شمشیر را در اذهان تداعی می کند به افتتاح دست اوردهای مختلف سازندگی اختصاص می یابد که جای تشکر دارد.اما در این میان یک موضوع مهمی در پس پرده غفلت مسئولین امر همچنان غریب است .ان هم چیزی نیست جز حوزه فرهنگی !! هرچه در سایر حوزه ها پیشرفت قابل توجهی داشتیم به همان میزان در حوزه فرهنگ کم کاری و غفلت شده است. ان هم حوزه ای که به دلیل قوام دینی و روحیه ملی توانسته پیروزی انقلاب اسلامی را رقم بزند و همچنین حافظ ارزشهای اسلامی در بحران های گوناگون باشد. تغییر رویکرد از معنویات به مادیات عمده مسئله ای است که نگاه دست اندرکاران را به حاشیه می کشاند و نتیجه می شود ارائه کارنامه مادی به جامعه . وقتی سوابق دولت سازندگی را که بعد از دفاع مقدس روی کار امد بررسی می کنیم می بینیم با تمام هشدارهایی که مقام معظم رهبری در مورد تهاجم فرهنگی بیگانه فرمودند .نگاه ان دولت فقط سازندگی بود و معقوله فرهنگ به حال خود رها شد و زمینه برای حمله گسترده نرم بیگانگان اماده گردید.و به تبع ان سایر دولت ها نیز انچنان که باید نتوانستد خوش بدرخشند . در این تهاجم بخشی از فرهنگ ایرانی اسلامی اسیب جدی دید و کار برای دغدغه مندان روز به روز سخت و سختر شد. زیرا نیروهای ارزشی باید در دو میدان فعال باشند هم با تهاجم جدید مقابله کنند و هم به مرمت بخش های اسیب دیده گذشته بپردازند .این مقابله نیاز به تلاش و کوشش مضاعف دارد که انرژی زیادی از فعالان در این عرصه می گیرد. موضوع دوم ؛اینکه نگاه نسل نو با دیدن تنها دست اورد های مادی به اهداف اصلی انقلاب ممکن است تغییر کند بدین معنا که ایا برای به دست اوردن دنیای مادی انقلاب کرده ایم یا ارامش دنیا همراه با رستگاری انسانها از اهداف اصلی بوده است.؟ پس در کنار معرفی خدمات مادی و سازندگی بهتر نبود به همین میزان در حوزه فرهنگی نیز کار شود؟ دقیقا همان هدفی که امام راحل ره بر مبنای ان انقلاب اسلامی را رهبری نمود تا بدانجا که صدور انقلاب به اقصی نقاط جهان ترسیم گردید. هر چند نمی توان خدمات صورت گرفته را در این حوزه نادیده گرفت اما نسبت به سایر حوزه ها در حق ان اجحاف شده است. امروز در استانه پیروزی انقلاب اسلامی می شد از بزرگترین جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی در فضای مجازی رونمایی کرد تا بدین شکل در زمین دشمن بازی نکنیم .و تمام تفکرات دینی و باورهای ارزشی نسل جوان و نوجوان را قربانی عملکرد ضعیف نشود. به امید روزی که فرهنگ اصیل اسلامی بر بلندای جهان صدای عدالت خواهی سر دهد.


 

بسم الله الرحمن الرحیم. حضور باشکوه مردم ایران اسلامی و انتخاب نمایندگانی از جنس مردم و انقلاب بار دیگر لوح زرینی از اراده ملت ایران را در تاریخ به ثبت رساند‌. این حضور در نوع خود سیلی محکمی بر صورت کریه دشمنان اسلام بحساب می اید چون تمام برنامه های شوم دشمنان خنثی گردید. دشمنانی که به تعبیر مقام معظم رهبری تا اخرین ساعات در تلاش بودند با ایجاد حواشی و التهاب مانع از حضور مردم در پای صندوقهای رای شوند ‌. جای دارد صمیمانه از یکایک مردم بصیر و ولایتمدار ایران عزیز تشکر و قدردانی کنیم .این حضور و به ویژه نوع انتخاب در چنین شرایطی کم نظیر بشمار می اید و مسئولیت همه نمایندگان را دوچندان می کند تا مثال یک نیروی جهادی و انقلابی مقتدرانه و مخلصانه از ارزشها و ارمان های انقلاب اسلامی و حقوق به حق مردم دفاع کنند.مردم وظیفه شرعی خود را به نحو مطلوب انجام داده و با پاسخ به ندای رهبر فرزانه انقلاب به بهترین شکل ممکن وکلای خود را انتخاب و مسئولیت قوه مقننه را به انها سپردند .حال نوبت منتخبین است که امید به عدالت را به جامعه بازگردانند. امروز ولی امر مسلمین در ابتدای درس خارج فقه نکته قابل تاملی را اشاره فرمودند که بایستی به عنوان یک حکم جهاد در دستور کار نیروهای انقلابی قرار گیرد. معظم له ،نیروهای ارزشی را در کنار دفاع به هجوم و ضربه نیز مکلف کردند. لذا وظیفه نیروهای انقلابی از جمله مدیران و سایر نیروها این است که با برنامه ریزی دقیق در همه عرصه ها همزمان با دفاع زمینه هجوم علیه دشمن را اغاز کنند. بر این اساس خادمین شهدا و افسران جنگ نرم در حوزه فرهنگی و رسانه ای با استفاده از تمام ظرفیت ها در کنار مقابله حملات شدیدی به مجموعه های دشمن ترسیم و عملیاتی خواهند کرد. مدیر مجمع جهانی خادمین شهدا (کانون فرهنگی رهپویان "شهدای جهان اسلام) جلیل اقامحمدی همدانی


 

به نام خدا. حضور با شکوه مردم ازاده ایران اسلامی در پای صندوق های رای ،حماسه ناب دیگری را در تاریخ انقلاب اسلامی رقم خواهد زد. برخی بر این باورند که اعلام ورود ویروس کرنا به ایران شاید یک بازی کثیف ی باشد . هرچند به طور حتم اینگونه است که عده ای مزدور برای ایجاد ترس و التهاب از ان سو استفاده می کنند تا مانع حضور مردم در انتخابات شوند‌.تا بلکه خوش خدمتی برای اربابان خود کرده باشند‌‌. اما چه احمقند این عناصر وطن فروش و خائن ،که طی چهار دهه ملت بزرگ و بصیر ایران اسلامی را نشناخته اند و فکر می کنند مردم ایران همان اندک دغدغه مندان ازادی و بی بندوباری هستند. قابل توجه این عناصر بزدل : ان هنگامی که صدام ملعون انواع سلاحهای شیمیایی را بر سر فرزندان این مرز و بوم می ریخت به جای فرار و ترس ماسک و تجهیزات مورد نیاز را در اختیار همرزم خود قرار می دادند . با علم به ان که جسم و جان خویش بر اثر گازهای سمی اسیب جدی می بیند. در کجای این کره خاکی و در کدام فرهنگ چنین روحیه ای وجود دارد؟ کدام مکتب می تواند جوان شانزده ساله ای تربیت کند که در سخترین شرایط ماسک ضد شیمیایی خود را بر صورت مجروح بزند و خود سی سال در بدترین شرایط تنفس کند ؟ جوانان امروز رهروان همان جوانان دیروزند ، در مکتب شهدا مشق عشق کرده و هراسی به دل راه نمی دهند .مدافعان حرم نمایندگان این ملتند که نشان دادند در میدان واقعیت مرد عمل هستند شایعات در قاموس فرزندان حیدر کرار نمی گنجد. همه می اییم تا حماسه ای دیگر رقم بزنیم. محمدی همدانی


بسم الله الرحمن الرحیم.

امروزه ویروسی به نام کرونا بیشتر کشورهای توسعه یافته و درحال توسعه را به نوعی با چالش جدی روبرو کرده است با توجه به اینکه کارشناسان این بیماری را در مقایسه با برخی امراض کم خطر معرفی می کنند اما حواشی ان ممکن است موجب بروز یک بیماری خطرناکتر شود. به طوری که می توان ان را یک بلای نوین معرفی کرد.نگرانی و اضطراب که مادر همه بیماری هاست می تواند غیر از روح به جسم انسان نیز اسیب برساند.یکی از دانشمندان در کتاب کلیدهای خوشبختی ص ۲۶۳می نویسد: نگرانی سرچشمه تمام یا اغلب بیماریهای روحی و جسمی می باشد . سوهاضمه ،زخم معده ،زخم اثنی عشر،سرطان ،ناراحتی های قلبی ،بی خوابی ،سردرد فلج ،ورم و درد مفاصل رماتیسم و حتی درد دندان و یک سوم از امراض جلدی ،ناشی از نگرانی و دلواپسی و هیجانات روحی است. با همه این مشکلات در مواقعی باید بپذیریم که گاهی نگرانی هم لازمه زندگی است چون در زندگی پدیده ها ی برابر هم و متضاد داشته و دارد مثل نیش و نوش ،زشت و زیبا ،روشنایی و تاریکی وپس اضطراب و نگرانی تا حدی لازمه زندگانی بشر است و فقدان ان یا به اصطلاح بی خیالی محض و بی غم بودن از نظر روانشناسی نوعی بیماری روانی و نشانه ی جنونی موسوم به پسی کوپاتی است . اما متاسفانه در حال حاضر موجبات نگرانی و دلهره در زندگی زیادتر از هر دوره و زمان دیگر به چشم می خورد .این نوع مسائل که در ذاتش دلهره نهفته است می توان تاریکی های زندگی از طریق صحیح و راه اصولی به روشنایی و ارامش رسید.و ما باید این راه اساسی و نحوه غلبه و تسلط بر نگرانی ها را بیاموزیم و ان را مهار کنیم. زندگی همانند دریای پر تلاطم و مواجی است که هر ان خطر غرق شدن در ان انسان را تهدید می کند اما هر فرد ناچار است که از این دریای ژرف بگذرد و برای غرق نشدن ناگزیر باید وسیله ای داشته باشد که خود را روی اب نگه دارد و این جز با داشتن کشتی مجهز یا اشنایی کامل و صحیح به شنا و تلاش و تکاپو در اموختن راه صحیح زندگی و غلبه بر مشکلات امکان پذیر نیست تا انسان را با ارامش خاطر به کرانه ی امال برساند. امام هفتم شیعیان ع به هشام می فرماید لقمان حکیم به پسر خود گقت:دنیا دریای ژرفی است که انسانهای زیادی در ان غرق شده اند.تقوی و پرهیزکاری کشتی توست ان کشتی که پر از ایمان است . بادبانهای ان توکل بر خدا ،نگهبان و پاسدارش عقل و فکر ،راهنما و ناخدایش علم و تدبیر و سکان ان بردباری و تحمل است که در برابر فشار توفان و امواج سهمگین دریای زندگی خرد نمی گردد. راستی هم جز با چنین نیرویی نمی توان از ژرفای دریای پرتلاطم و پرخوف زندگی گذشت و از غرق شدن نجات یافت و بدونه ایمان ،تحمل و بردباری ،اراده محکم و توکل به قدرت پروردگار جهان در مبارزه زندگی نمی توان پیروز شد. در چنین مواقعی که بشر از مقابله عاجز است ایا جز با سلاح ایمان و تقوا و پشتوانه عقل و تدبیر می توان به ارامش رسید.؟ ارامشی که می تواند انسان را از خطرات جدی برهاند .کسانی که با شنیدن اخبار مربوط به این نوع بیماری روحیه خود را از دست می دهند ایا به این نکته می اندیشند که مواردی سختر از کرونا را پشت سر گذاشته ایم،ایا واقعیات مربوط به جنگ تحمیلی هشت ساله مورد مطالعه قرار گرفته است؟ ایا اندک اطلاعاتی از بمباران شیمیایی رژیم بعث عراق در شهرهای سردشت ،ایلام و مردم مظلوم حلبچه که هزاران نفر به خاطر حمایت از نظام اسلامی قربانی شدند داریم ؟ ایا از اثرات گاز خردل ،عامل اعصاب ،عامل خون و با خبر هستیم؟ مردم و رزمندگان در ان سالها به چه قدرت و روحیه ای توانستند از بحرانها خارج شوند . غیر از ایمان و تقوا ،صبر واستقامت می توانست رشادت های بی بدیل را رقم بزند؟ امروز می طلبد که مثال همان دوران طلایی مدافعان سلامت در خط مقدم و مردم با رعایت نکات بهداشتی و مسئولین با ایجاد یک فضای ارام و پشتیبانی جهادی و عموما با توسل و دعا پیروزی را به ارمغان اوریم. کرونا را شکست می دهیم . جلیل اقامحمدی همدانی مدیر مجمع جهانی خادمین شهدا


توصیه وقیحانه در شرایط جنگی!!! طی روزهای گذشته امین زندگانی بازیگر سینما و تلوزیون یا به تعبیری یکی از سلبریتی ها در حمایت از رقص معدود عوامل بیمارستانی چالشی را تحت عنوان چالش رقص راه اندازی کرده و توصیه می کند که جهت ارامش روحی و روانی مردم به رقص روی اورند این سلبریتی در بیشتر نقش ها مثبت ظاهر شده و در مواردی نقش بهترین بندگان خدا از جمله حضرت سلیمان ع و حضرت مسلم ع را بازی کرده است. عملی که در چنین شرایطی از وی سر زده نشان می دهد که ایشان هیچ اعتقادی به نقش های مورد اشاره نداشته و صرفا نگاه مادی به انها داشته است. در هر صورت نکاتی در واکنش به اراجیف این عنصر پوچ بیان می شود. وقتی قرار است از ادمی سخن گفته شود باید به این موضوع توجه داشت که ادمی والاتر از ان است که بخواهد خود را به سرگمی های بی ارزش و قبیح مشغول دارد . انکه انسان است هرگز راضی نمی شود به مقام انسانی خود اسیب برساند .و از ارزش حقیقی خویشتن بکاهد .لازم است هر انسان بیدار برای دستیابی به هدفها ی برتر و برای ارتباط هر چه بیشتر و قویتر با مبدا جهان هستی و برای تکامل گوهر وجود خود همه عوامل بازدارنده را از پیش پای بردارد و به انچه او را در رسیدن به هدف یاری می دهد روی اورد.بدین جهت است که در قوانین الهی و ایین پیامبران و بویژه در ایین مقدس اسلام برخی حرکات زیان بار و منع شده است. وقتی دین مبین اسلام رقص و حرکات این چنینی را گناه می دادند به طور قطع سلامت روحی و جسمی انسان را در نظر می گیرد .انچه اقای زندگانی به عنوان داروی ارام بخش تجویز نموده است به طور طبیعی باید به همراه موسیقی و غنا باشد که از نظر اسلام از عوامل خطرناک است . مسلما اهنگها و اوازهای مخصوص و مهیجی که خوانندگان اجرا می کنند تا امثال این اشخاص را به رقص وا دارند فقط قوای شهوی و حیوانی انسان را بر می انگیزد و ادمی را از توجه به خدا و اخرت باز می دارد. قران کریم می فرماید: برخی از مردمان گفتاری بیهوده را می خرند تا دیگران را بدونه علم از راه خدا گمراه سازند و راه خدا را به مسخره می گیرند ،برای انان عذابی خوارکننده است.(سوره لقمان ایه ۶) و این وعده الهی است برای اشخاصی که از سر کینه و بغض سعی در انحراف جامعه دارند.وقتی ویروسی که با چشم غیر مسلح دیده نمی شود با این قدرت تمام علوم نوین و تجهیزات قرن فضا را به زانو در اورده است بدین معنی است که قدرتی فراتر از قدرت زمینی می تواند ان را متوقف کند.و توصیه های نسنجیده و نشخوار گونه امثال زندگانی مصداق همان مثلی است که کور می کند اما شفا نمی دهد. امروز می طلبد مردم با هر دین و ایینی با توسل به خدای سبحان ارامش قلبی بگیرند که یاد خدا ارامش دهنده قلب هاست. در پایان اقای زندگانی شما که مخالفان چالشتان را انسان نمی دانید و وقیحانه به خود اجازه توهین می دهید واز تصاویر شهدا در چالشی استفاده می کنید که مخالف ارزش ها و تفکرات شهداست چرا به فکر چالش تهیه ماسک و پک های بهداشتی برای پرستاران و مردم نبودید چرا چالش همراهی بازیگران و ورزشکاران را برای گند زدایی های شبانه به راه نمی اندازید چرا چالش کمک بازیگران به اقشاری که ویروس سبب مشکلات مالی فراوان برایشان شد به راه نمی اندازید چرا چالش تهیه بسته های غذایی برای خانواده های نیازمندبه راه نمی اندازید تا با تقویت سیستم ایمنی ،کودکانشان در برابر کرونا مقاوم شوند اینهاست که سبب ارامش مردم خواهند شد حال مقداری بیاندیشید چه کسانی انسان هستند انهایی که مخالف چالش رقص شما هستند اما داوطلبانه در بیمارستان ها کارهای نظافت و کمک به بیماران را انجام می دهند انهایی که شبانه تا صبح اماکن را ضد عفونی می کنند انهایی که هر روز به دوخت ماسک و پخش ان مشغولن انهایی که پیک های محلات را به راه انداختند تا از قشر اسیب پذیر محافظت کنندو‌ التماس تفکر والعاقبت للمتقین جلیل اقا محمدی همدانی


تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین مطالب

محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

آخرین جستجو ها

Tai Iran Music Katie دکتـــــــــــر شـــــــاد Anthony ایران تراول صنعت گردشگری تور هتل پرواز ایران ترانه | دانلود آهنگ ایرانی FarsheDastbaf حقوق جزا